[ خبرگزاری عَمّار ]
#چمران و #چفیه حسین قدیانی: آهای مردم آمریکا! اگر خیلی شاکی از رئیسجمهور گاوچرانتان هستید که دا
✒
#چمران و #چفیه
حسین قدیانی: آهای مردم آمریکا! اگر خیلی شاکی از رئیسجمهور گاوچرانتان هستید که دارد #غرب را به #غروب میبرد، من اشاره کنم به یک افتخارتان! ببالید به این مهم که چمران ایرانی؛ این نابغهی علمی، نخبهی عرفانی، دردانهی چریکی و این آشنا به زبان ستارهها و دریاها و صدفها و ماهیها روزگاری در خاک #آمریکا نفس کشیده! خیالتان تخت! ترامپ، تنها رئیسجمهور نادان دنیای معاصر نیست! به این ببالید که چمران ما را از نزدیک دیدهاید! فخر بزرگی است برایتان، چرا که چمران با آن همه دانشمندی، مینشست پای درددلهای یک شمع، یک گل، یک پروانه! و نقاشی میکشید! و گریه میکرد! مرد #عاقل قصهی ما عجیب #عاشق بود! با زنی هموطن شما ازدواج کرد و بچهدار هم شد اما عاقبت، کوچید از آمریکا، چرا که چمران، عاشق همهی بچهها بود! درک کنید لطفا افتخارتان را! افتخارمان را! چمران، بچههای جنوب بیروت را همانقدر دوست داشت که بچههای خودش را! اما عروسکان ضاحیه زیر آوار بودند و بچههای خودش نه! چه میکرد دکتر مصطفی؟! میماند تا همیشه آمریکا و تبحرش در فیزیک پلاسما و اعداد و ارقام هستهای را میگذاشت در اختیار ترامپ؟! که بیشتر منفجر کند؟! که بیشتر منزجر کند؟! که بیشتر بکشد؟! یا صدایش را با مدد از #ناسا میفرستاد به دیگر سیارات؟! همین؟! چی فرض کردهاید چمران را؟! او خود سیارهای بود که هنوز هم ناسا کشفش نکرده! آمریکا را با آن همه برج، ول کرد و رفت خرابههای امل! آنجا راحتتر میتوانست برود #ماه و برگردد! چمران #آفتاب میخواست و آمریکای شما زیاد #برج داشت! یکی همین برجک ترامپ! مایهی خجالت بشریت! نه پس! میخواستید همرزم چمران، پیام #ترامپ را جواب هم میداد؟! به بد کسی رأی دادهاید! ذات #اوباما و #هیلاری را انداخته بیرون! لختیاش عریان است! نکند شما هم #سلبریتی دارید که در انتخابات، دعوتتان میکنند به رأی زیرشکمی؟! نکند محتویات وجدان سلبریتیهای شما هم عاری از شرف است؟! بیاییم برگردیم به چمران! شما به چمرانتان! و ما نیز به چمرانمان! برای رهبر ما، آنچه مهم است، پیام چمران است! به چفیهی آیتالله بنگرید! این همان پاسخ به پیام چمران است! مردی که آفتابگردانها اسلحهاش را دوست داشتند! چون میدانستند تفنگ چمران، فقط درندگان را میزند! و کاری با پرندگان ندارد! آهای مردم آمریکا! رئیسجمهورتان چرا این مدلی است؟! و چرا از بمبهای آلسعود بر سر کودکان #یمن حمایت میکند؟! حق داشت دکتر، آمریکا نماند! برگردید به چمران! برگردیم به چمران! این همهی پیام چفیهی #ولی_امر_مسلمین_جهان است...
#حسین_قدیانی
🔻به #خبرگزاریمردمیعَمّار بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/2044657664C50ccd48f34
@adminpress 👈: تحریریه
[ خبرگزاری عَمّار ]
✒ تبریک #روز_قلم به #سید_شهیدان_اهل_قلم حسین قدیانی #ادامه 👇
✒
تبریک #روز_قلم به #سید_شهیدان_اهل_قلم
حسین قدیانی: تا قبل ۲۰ فروردین ۷۲ پسربچهای بودم که قاعدتا نباید #آوینی را میشناختم و نمیشناختم لیکن #راوی_فتح با شهادت خود در خرابات فکه؛ آنهم نه در "روزگار جنگ" که در "جنگ روزگار" خودش را به نیکی به من شناساند! صدالبته ناآشنا با #روایت_فتح پنجشنبهشبها نبودم ولی صاحب آن صوت سماواتی که گویی صدایش از حنجرهی آسمان هفتم بیرون میآمد، حتی برای بسیاری از همسن و سالان #شهید_سید_مرتضی_آوینی هم ناشناخته بود، چه رسد به ما تیلهبازان قهار سر کوچه که با میخ، بادام را سوراخ میکردیم و مغز را پودر میکردیم و درمیآوردیم و جای آن، سرب نرم میریختیم داخل بادام! آری! ما از اعماق پایینشهر با دمپاییهای جلوبستهی پلاستیکی پسر شجاع که عامل چرک دائم در لای انگشت پاهایمان بود، قطعا نمیتوانستیم دوستدختری به کلاس #غزاله_علیزاده داشته باشیم ولی ناگهان با معجزهی یک مین که گویی مأمور #خدا بود، خوردیم به پست آوینی اما نه در #اینستاگرام که در زیر پل کالج، مقابل حوزهی هنری! همان منطقهای که عصر شباب، پاتوق کافهگردیهای آوینی بود، آنک داشت مرتضی را درون تابوت میدید! تابوتی ۳ رنگ مثل تابوت پدرانمان! هر چه میگذشت، جالبتر میشد قصهی مرتضی که از سویی #مسعود_بهنود از او سخن میگفت و از دیگر سو #حسین_شریعتمداری و این شد که رد قلمش را گرفتیم و رفتیم و رفتیم و رفتیم تا روزی سید را با سیبیل نیچهای ببینیم با سیگاری پر از پکهای عمیق فلسفی اما روز آخر با عکس همین پست! حجلهایترین عکس تمام تاریخ! تیله و بادام را ول کردیم! گردوها را شوت کردیم پشتبام سیارهی ناهید که n تا دختر داشت اما هیچ کدام جاذبهی چشم عینکی سید را نداشتند! #عاشق شده بودیم! عاشق مردی خوشتیپ؛ خیلی خوشتیپ با موهای لخت جوگندمی که از #کافه شروع کرد و به #فکه رسید! هیچ وقت نفهمیدیم قدمش زیباتر بود یا قلمش! ما با آوینی راه افتادیم! و "حلزونهای خانهبهدوش" راوی شدیم! با او #جلال را شناختیم و #شریعتی را نیز! و فهمیدیم میشود هم #هیچکاک را دوست داشت، هم #کاک_احمد را! جان گرفتیم از خون او! #همت را شناختیم! #خرازی را! و انکشف "آن آستین خالی که با باد، این سو و آن سو میرفت" ترشح قلم اوست! و "زمان، بادی است که میوزد" نیز! برگشتنی از پل کالج، فتیلهی تیلهها را حتی تیلههای سهپر را پایین کشیدیم و دیگر برای دیدزدن هیچ کدام از دختران ملوکخانوم حتی نرگس، هیزبازی درنیاوردیم! کلاسمان بالا رفته بود! خون آوینی، ما را به سن تکلیف رساند و قلمش شد رسالهی توضیحالمسائل ما!
#حسین_قدیانی
🔻به #خبرگزاریمردمیعَمّار بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/2044657664C50ccd48f34
@adminpress 👈: تحریریه