✌🏼دو نکته مهمی که باید برای آموزش مفاهیم دینی به کودکان به آن توجه کنیم
👈🏻 انتقال مفاهیم دینی به کودکان کار پیچیده ای نیست، به شرطی که با دقت عمل کنیم و به چند نکته ساده توجه کنیم.
🔻از زمینه و بستر مناسب استفاده کنیم
➖ برای انتقال مفاهیم دینی به فرزندان باید زمینه و بستر را آماده کرد. این زمینه سازی، صرفا زمینه سازی دینی نیست، بلکه این کار میتواند به صورت غیر دینی هم انجام بگیرد. یعنی میتوانیم با توجه به ادبیاتی که فرزندان در طی زندگی یاد گرفتهاند با آنها صحبت کنیم. مثلا محبت پدر و مادر را دیده و چشیدهاند؛ خب میتوان از این محبت برای شناساندن محبت خدا استفاده کرد. به او میگوییم ببین مادرت چه قدر مهربان است، خدا از او هم مهربانتر است! گاهی این روشهایی که مستقیما دینی به نظر نمیرسند تاثیر بهتری دارند.
🔻ادبیات کودک را در نظر بگیریم
➖ با زبانی که کودک میفهمد به انتقال مفاهیم دینی بپردازیم: مثلا برای کودکی که از معنای سبحان الله سوال میکند، باید در جوابمان از کلماتی که مادرش در ارتباط با او استفاده میکند و او کاملا میفهمد استفاده کنیم. بگوییم سبحان الله یعنی خدا نازه! بچه چه میفهمد که به او بگوییم الله اکبر یعنی خدا بزرگتر است از هر توصیفی. میتوانیم به جای ترجمه تحت اللفظی، بگوییم: خدا قوی است و هوای همه ی ما را دارد. ادبیاتی که ما استفاده میکنیم باید قابل درک و ملموس باشد.
449.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاثیر فرد بینماز در خانه
روایتی که در طول عمرم نشنیده بودم
آیتالله_مجتهدی
#همسرونه
🍃🎈🍃🎈🍃🍃
نذار جز تو كسي شوهرتو به وجد بياره
وقتی شوهرتون باهاتون شوخی میکنه تو ذوقش نزنین. ⭕️
👈به جاش بگین واااای چقد تو بانمکی یا خیلی باحالی و بخندین گاهی لازمه شما هم گپ بزنید و مزه بپرونید و اوقات با هم بودنو خوش سپری کنید
❤️همسرتون برا شادی شما اینکارو میکنه
✨
🔴 داستانی تکاندهنده از مولوی درمثنوی معنوی:
✅شخصی ۳۰ سال مشغول تجارت بود و ثروت عظیمی به دست آورد و زمین بسیار بزرگی خریداری کرد و ۳۰ سال دیگر کار کرد و باز هم ثروت کلانی به دست آورد و با آن ثروت ، کاخ بسیار مجللی ساخت.
زمانی که میخواست به آن کاخ نقل مکان کند ، ماموران حکومتی گفتند که زمین شما آن طرف تر بود و زمین را عوضی گرفته ای
کاخت را بر روی زمین دیگری ساخته ای و زمین خودت بایر مانده است.
🌸جناب مولوی میگوید :
ما هم همینطوریم ، یک زمین داریم به نام بدن
و یک زمین هم داریم به نام روح.
ما فکر میکنیم ، بدن ما ، زمین ماست و هرچه داریم خرج این بدن می کنیم و وقتی که می خواهیم بمیریم به ما میگویند:زمین شما، روحتان بوده ولی شما روح را رها کرده اید و فقط بدن را آباد کرده اید
در زمین مردمان، خانه مکن
کار خود کن ، کار بیگانه مکن
کیست بیگانه تن خاکی تو
کز برای اوست غمناکی تو
تا تو تن را چرب و شیرین میدهی
جوهر خود را نبینی ، فربهی
گر میان مشک تن را جا شود
روز مردن گند او پیدا شود
مُشک را بر تن مزن بر دل بمال
مشک چه بود نام پاک ذوالجلال
🔰
ماه رمضان بهترین فرصت برای تربیت روح
#ماه_رمضان #پرورش_روح
13.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 سلام دوستان ارجمندم
🌺 اول هفته تون
❤️بخیر و نیکی
🌷اِمروزتون پر خیر و برکت
🌺لحظه لحظه عمرتون
❤️پر از سلامتی و خوشبختی
🌷اُمیدوارم دعاهاتون مستجاب
🌺و نگاه مهربون خداوند
❤️همراه همیشگی تون باشه
🌷صبحتون زیبا
@amn_org
فرزندان آگاه
(۴۶)
آثار نيكى به والدين:
ادامه قصه جوان گندم فروش
بعد از ساعتى، پدر از خواب بيدار شد؛ ديد پسرش در حياط خانه قدم مى زند، پرسيد: پسرم! چه طور شده در اين ساعت كارى، درب مغازه را بسته و به خانه آمده اى؟ جوان برومند، داستان را براى او نقل كرد، پدرش بعد از شنيدن واقعه، خيلى خوشحال شد و حمد الهى به جا آورد و به خداوند عرضه داشت : پروردگار! از تو متشكرم، كه چنين فرزندى با عاطفه و مهربان به من عطا كرده اى. و به پسرش گفت:
اگر چه من راضى بودم كه مرا از خواب بيدار كنى و اين همه سود را از دست ندهى، اما حالا كه تو بزرگوارى كردى و احترام پدر پيرت را نگاه داشته اى، من در عوض آن سودى كه از دست داده اى، گوساله خويش را به تو مى بخشم و اميدوارم كه خداى متعال توسط اين گوساله، نفع بسيارى به تو برساند و آن درس عبرتى باشد، براى تمام جوان ها كه احترام به پدر و مادر خويش را حفظ كنند.
سه سال از اين ماجرا گذشت، آن گوساله روز به روز رشد كرده و يك گاو بزرگ و كامل شده بود. در آن زمان، در منطقه ديگرى و در يكى از خانواده هاى بنى اسرائيل، دخترى مؤدب و عفيفه و جميله بود كه به حد بلوغ رسيده و خواستگاران زيادى برايش مى آمدند؛ كه از جمله ى آنان دو پسر عموى دختر بود. يكى از آن دو متدين و با تربيت بود اما از مال دنيا چندان بهره اى نداشت و در مقابل پسر عموى دوم، از ثروت دنيا بهره مند بود، ولى از دين و تقوا و معنويت هيچ بهره اى نداشت، فقط در ظاهر و با زبان به حضرت موسى گرويده بود.
دختر از بين خواستگاران، به اين دو نفر متمايل شد و يك هفته مهلت خواست، تا در مورد زندگى و انتخاب همسر آينده اش تصميم بگيرد. او در اين مدت با خود فكر كرد كه:
اگر من با پسر عموى متدين ازدواج كنم، بايد عمرى در فقر بوده و با زندگى ساده بسازم، اما در عوض با همسرى راستگو و مهربان و خداشناس به سر خواهم برد و يك زندگى آرام بخش و سالم خواهم داشت.
اما اگر با همسر ثروتمند، بى تقوا و آلوده به گناه ازدواج كنم، ممكن است چند روزى در رفاه و آسايش باشم، اما از فضائل اخلاقى و معنوى دور خواهم ماند و در اثر بى مبالاتى و بى تقوايى همسر آينده ام، ممكن است از جاده سعادت منحرف شوم و در سراشيبى لغزش ها و آلودگى ها سقوط كنم.
ادامه این داستان را در شماره بعد بخوانید.
@amn_org
#مجردها_بدانند
🔰 ازدواج به معنی شروع یک رابطه کامل و بینقص نیست!
🔸ازدواج مسیری طولانی است، برای ساختن خیلی چیزها...
و بسیاری از آرزوها هم در ازدواج برآورده نخواهد شد.
🔸ازدواج مثل همه روابط انسانی، ظرفیت محدودی برای خوشبختی دارد.
👌مهم است که بدانیم:
سهم اصلی رضایت و آرامش فقط در درون خود ماست؛ نه در شخص و رابطهای دیگر ...