🔺رئالیسم : براساس این نظریه ، بازیگران اصلی روابط بین الملل دولتها هستند و در میان دولتها نقش محوری برعهده یک دسته خاص از بازیگران و کشورها است .
🔸از نظر رئالیست ها ، همکاری در قالب نهادهای منطقه ای غیر ممکن نیست . دولت ها تنها در صورتی دست به همکاری خواهند زد که این سیاست در خدمت منافع ملی – به منزله قدرت – آنها باشد و این کار قدرت ملی آن ها را افزایش می دهد .
🔹 رئالیستها امکان تحقق همگرایی در سطوح عالی سیاست و جابجایی و شکسته شدن پوسته حاکمیت و جابجایی مراجع جدید وفاداری را غیر ممکن می دانند ؛ از اینرو همگرایی منطقه ای تنها ارزش ابزاری برای منافع ملی دولتها دارد . از اینرو ، رئالیست ها پیش بینی می کنند که ترتیبات منطقه ای برپایه منتفع شدن مشارکت کنندگان مختلف از سود نسبی ارزش یابی خواهد شد .
🔸رئالیست های جدید هم پیش بینی می کنند که وجود یک دولت منطقه ای « هژمونیک » شکل گیری ترتیبات منطقه ای را به شدت هموار خواهد کرد ، یا به این دلیل که قدرت سلطه جو همکاری را تحمیل خواهد کرد یا این که بخش بیشتری از هزینه های ترتیب مورد نظر را به دوش خواهد کشید . یکی از نظریات مربوط به همگرایی ، دیدگاه « بین دولت گرایی » است که شدیداً با اندیشه رئالیسم گره خورده است .
🔹 براساس این دیدگاه ، سازمانهای بین المللی استقلال وجودی ندارند و فرآیند همگرایی محصول خواست و اراده دولتها و نخبگان سیاسی است .
🔸 از نظر واقع گرایان سازمان های بین المللی اعم از منطقه ای و جهانی بازتاب ساختار قدرت در سطح منطقه و جهان است .
🔹 از آنجا که ترتیبات منطقه ای به اقدامات قدرتهای بزرگ منطقه ای و جهانی مشروعیت می بخشد ، از حمایت آنان برخوردار است . ترتیبات منطقه ای بیش از مجموع دولتهای عضو نیست و رفتار آنها بازتاب ساختار قدرت در عرصه همان منطقه است و سازمانهای بین المللی نقش حاشیه ای در مسائل حاد سیاسی ایفاد می کند و بیشتر در مسائل کم اهمیت بین المللی موثرند.
@amniatemeli
31.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مازوت به جای پول؟
🔸️ماجرای تهاتر پول صادرات گاز ایران با نفت عراق، به یکی از مهمترین اخبار این چند روز اخیر تبدیل شده که واکنشهای زیادی را به همراه داشته. اما آیا این تهاتر به سود اقتصاد کشور هست یا ایران مجبور به انجام چنین اقدامی شده؟
🗂منبع: ایرنا
@amniatemeli
🔺لیبرالیسم : لیبرالیسم قایل به نیک نهادی انسان بوده و باور دارد که انسانها ذاتاً گرگ نیستند ولی این شرایط محیطی است که باعث کشمکش آنها می گردد . از نظر لیبرالها می توان با ایجاد نهادها و سازمانهای بین المللی متناسب جلوی کشمکشها و درگیریهای را گرفت . براساس این تفکر ، مردم می توانند از طریق استدلال و به طور اخلاقی به همدیگر کمک کنند و رفتارهای مثل خشونت ، محصول نهادهای نامناسب و سوء تفاهم میان رهبران هستند که ایجاد می شوند . لذا ، جنگ و آنارشی به وسیله تقویت ترتیبات نهادی قابل پیشگیری است . با اصلاح نظام سیاسی داخلی دولت ها ، در محیط بین الملل نیز صلح برقرار می شود . لیبرالیسم بر این باور است که به علت سه جریان عمده در عرصه بین المللی ، کشورها به سمت همکاری بیشتر گام برمی دارند :
- اول؛ روند وابستگی متقابل میان کشورها ، به ویژه در عرصه های اقتصادی و تجاری است که موجب شده کشورها ، به سبب همکاری با یکدیگر فایده بیشتر ببرند و هم زمان دریابند که هزینه منازعه افزایش یافته است.
-دوم ؛ وابستگی متقابل اقتصادی فزاینده موجب ظهور و ایجاد یک سلسله هنجارها ، قواعد و نهادهای بین المللی می شود که برای ایجاد ، تسهیل و همکاری میان کشورها به وجود می آیند.
-سوم ؛جریان دموکراسی شدن بین المللی که طی آن حکومت های بیشتر دموکراتیک می شوند ، موجب کاهش منازعه و افزایش همکاری می شود . لیبرال ها بر این باورند که رژیم های غیر دموکراتیک بیشتر از رژیم های دموکراتیک مبادرت به جنگ می نمایند و از این رو ، گسترش دموکراسی در دنیا موجب صلح گسترده تر خواهد شد . لیبرالیسم در طول چند سده اخیر ، به صورت قرائت های مختلفی بیان شده است که آخرین آنها « نهادگرایی نئولیبرال » است . این اندیشه به عنوان خلف لیبرالهای آرمانگرا به نقش سازنده نهادهای بین المللی در سیاست بین الملل مستقل از توزیع قدرت بین کشورها اعتقاد دارد.
@amniatemeli
26.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 #عملیات_مرصاد
2️⃣ قسمت: دوم
📽 #فیلم_مستند | عملیات منافقستیز #مرصاد و شکست و تلفات سنگین مزدوران بیگانه
@amniatemeli
🔺رادیکالیزم : رادیکالیزم نامی که لیبرالهای غربی روی آن گذاشتند طی دوره جنگ سرد و قبل از فروپاشی به عنوان گفتمان رقیب لیبرالیسم مطرح بوده است . این تفکر که منبعث از گفتمان مارکسیم است اندیشه های رئالیستی و لیبرالی را به چالش می کشد و با اولویت دادن به اقتصاد ، تمامی تحولات اجتماعی و سیاسی را به دینامیکهای اقتصادی تقلیل می دهد . براساس این تفکر ، نزاع تاریخ ریشه در کشاکش طبقات اجتماعی برای تحت کنترل در آوردن عوامل تولید و منابع اقتصادی دارد . سیاست و فرهنگ تابع تحولات اقتصادی است و دولت هیچ استقلالی از طبقات مسلط اجتماعی ندارد . از نظر مارکسیستها ، سازمانهای بین المللی اعم از منطقه ای و جهانی نه در رأس قدرتهای بزرگ امپریالیستی قرار دارد و نه بازیگران نسبتاً مستقلی هستند که در جهت سعادت و رفاه بشریت گام برمی دارند ، بلکه ابزار نظام سرمایه داری هستند که به استیلای طبقات تحت استیلای خود در سراسر جهان می پردازند .
@amniatemeli
26.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥عظمت سفر دور دنیای نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران...
@amniatemeli
💢قدرت هوشمند:
جوزف نای عقیده دارد موفقیت در این جهان دگرگون شده، به فهمی عمیق از ماهیت قدرت، نقش قدرت نرم و اجرای یک توازن بهتر از قدرت سخت و نرم (چماق و هویج) در سیاست خارجی وابسته خواهد بود.
از نظر وی، قدرت هوشمند نه قدرت نرم و نه قدرت سخت است بلکه هر دوی آنها میباشد.
در واقع تئوری قدرت هوشمند به این امر میپردازد که در فضای جدید جهانی و عصر تصویرسازی و با توجه به امکانات جدید به وجود آمده و چالش ها و تهدیدهای پیش رو چگونه می توان تصویری با هیبت و هیمنه و جذاب از خود ارایه نمود تا با استفاده از آن در رفتارهای کنشگران مورد نظر در این فضا تغییراتی مطلوب ایجاد شده و زمینه برای تعامل سازنده و پویا فراهم گردد.
@amniatemeli
43.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار کارکنان و خانوادههای ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران. ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
@amniatemeli
✅محیط اطلاعات و هک شناختی
🔸محیط اطلاعات را میتوان بهطور گستردهای در دو بُعد (فنی_ روانی و اجتماعی) توصیف کرد.امنیت محیط اطلاعات که امروزه (اغلب تحت عنوان امنیت سایبری نیز شناخته میشود) در درجه نخست با ویژگیهای کاملاً فنی - دفاع در برابر انکار، حملات به خدمات، بات نت ها، سرقتهای عظیم مالکیت معنوی و سایر حملاتی که معمولاً از آسیبپذیریهای امنیتی استفاده میکنند، مرتبط است.
🔹اما این دیدگاه، بسیار محدود و مختص به یک محیط خاص است. بهعنوانمثال، توجه چندانی به دفاع در برابر حوادثی همچون هک آسوشیتدپرس در آوریل 2013 که در آن گروهی حساب این خبرگزاری را به سرقت برده و پیام "انفجار در کاخ سفید و باراک اوباما زخمی شده است" را انتشار دادند نشد. "
🔸 این پیام، با توجه به وزن آسوشیتدپرس، باعث افت شدید بازار سهام به ارزش حدود 136 میلیون دلار در مدتزمان 5 دقیقه شد. این حمله هم از ویژگیهای فنی (ربودن حساب) و هم از بعد روانی و اجتماعی (درک و واکنش بازار) از شاخصهای محیط اطلاعات بهرهبرداری میکند.
🔹حمله دیگر، با بهرهگیری از ویژگیهای کاملاً روانشناختی، در سپتامبر 2013 در کشور هند رخ میدهد. این حادثه ازآنجا آغاز شد که یک دختر جوان هندی و خانوادهاش شکایت کرد که توسط یک پسر مسلمان مورد آزار و شکنجه کلامی و جنسی قرارگرفته است.
🔸گفته میشود که برادر و پسرعموی او پس از ملاقات با پسر او را به طرز فجیعی کشتهاند. این امر موجب درگیری شدید بین جوامع هندو و مسلمانان شد. در اقدامی که برای دامن زدن به آتش خشونت طراحیشده بود، فرد ناشناسی فیلم وحشتناکی از ضرب و شتم دو مرد را منتشر کرد که همراه با شرح نوشتاری بود که این دو مرد را هندو و جمعیت مقابل را مسلمان معرفی کرد.
🔹شایعات به طرز حرفهای منتشر شدند؛ مبنی بر اینکه اوباش و پسرعموی دختر جوان بهتلافی از طریق تلفن و شبکههای اجتماعی جوان مسلمان به قتل رساندهاند. نتیجه کلی برای خنثی کردن خشونت؛ 13000 سرباز هندی طی چند روز در سراسر هند در حالت آمادهباش قرار گرفتند. معلوم شد درحالیکه این فیلم دو مرد را نشان میدهد که تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرارگرفتهاند، اما ادعا شد که آنان هرگز در چنین مکانی نبودهاند.
🔸درواقع، این حادثه حتی در هند رخ نداده بود. این حمله به هیچ مهارت فنی احتیاج نداشت و بهسادگی نیاز به درک روانشناختی و اجتماعی از مکان و زمان ارسال برای دستیابی به اثر مطلوب را دارد.
🔹این دو اقدام اخیر؛ نمونههایی از (هک شناختی) هستند. کلید موفقیت این نوع هکهای شناختی؛ سرعت و میزان بیسابقه توزیع و انتشار اطلاعات نادرست در جامعه هدف بود. یکی دیگر از عناصر اصلی در موفقیت این دو تلاش، آسیبپذیری شناختی از سوی سناریو نویسان آنها در "ارزیابی صحیح مخاطبان موردنظرشان" بود - پیش فرضی که مخاطب از قبل تمایل به پذیرش آن دارد، زیرا ترس یا اضطراب موجود را به خود جلب میکند.
@amniatemeli
34.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیو / چرا هند در حال محو کردن تاریخ خود است؟
🔹از پاک کردن بخشهایی از سلسله مغول از تاریخ هند تا حذف ترور گاندی به دست یک ناسیونالیست هندو در کتابهای درسی
🔹حزب بیجیپی با یک نگاه ناسیونالیستی در حال بازنویسی کتابهای تاریخ است.
@amniatemeli
🔺نظریه فرانک هافمن
▪️اکنون به نگاه بسیاری از متخصصان همچون فرانک هافمن جنگ ترکیبی، شکل متمایز درگیری در سطح پایین به شمار میرود که طیفی از قابلیتهای "سخت و نرم" را دربرمی گیرد.اینیک ادغام عمدی و تا حدودی مبهم نشائت گرفته از بروز جنگهای متعارف و نامتعارف است و تحت یک مرجع مرکزی واحد و هدایت یک دولت و یا بازیگری شبیه به دولت انجام میپذیرد.
▪️ رسیدن به هدف جنگ ترکیبی، درواقع دستیابی به اهداف سیاسی است که با استفاده از هر یک آن دو شکل، بهصورت تفکیکشده قابلدستیابی نبوده و یا هزینه بسیار بالایی بازیگران در پی دارد. تلفیقی از تلاشهای متعارف و نامتعارف، بازیگر یا دشمنان را قادر میسازد تا از ضعف استراتژیک یا اعتقادی حریف بهرهبرداری کنند و درعینحال «انکار» و غافلگیری استراتژیک را برای کسب قدرت بیشتر برای خود حفظ کنند.
@amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 پیشرفت توان موشکی و پهپادی نیروی دریایی ایران در صدر خبری رسانههای عربی؛ رزمایش دریایی ایران حامل پیامهایی برای اسرائیل و آمریکاست!
🔶 اسکاینیوز عربی: مجهز بودن ناوگان دریایی ایران به پهپاد و موشکهای پیشرفته...
@amniatemeli
37.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نقش قدرت کلام چرچیل در جنگ جهانی دوم
#چرچیل با استفاده از زبان به عنوان یک سلاح و قدرتی که در لحن، ریتم بیان و روش انجام سخنرانیهایش داشت، توانست پیروزی انگلستان در جنگ جهانی را رقم بزند.
@amniatemeli
🔻حتی با وجود ارتشهای حرفهای، هزینههای جنگ بسیار زیاد است و این مسئله عمدتاً به دلیل روشی است که دنیای غرب در جنگهای خود از طریق فناوریهای فشرده مبارزه میکند.
@amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 هشت ماه در هشت دقیقه؛
روایت اقتدار °۳۶۰
🔸 خطیر و ناشناخته؛ دوکلمهای که میتوانست ماموریت هشتادوششمین ناوگروه ارتش را توصیف کند.
🔹 ناوگروهی که برای انجام یک ماموریت بزرگ انتخاب شده بود:
۳۶۰ درجه حرکت به دور زمین و دریانوردی تاریخساز.
☝️ برگهایی از تاریخسازی هشت ماه دریانوردی تاریخساز ارتش را در هشت دقیقه مرور کنید.
@amniatemeli
🔺هویت لیبرالیسم
🔸لیبرالیسم در بسیاری از موضوعات: ماهیت آزادی، جایگاه مالکیت و دموکراسی در یک جامعه عادلانه، دچار شکاف و گسست میشود تا جایی که ممکن است از خود بپرسیم که با وجود این همه نظریات متناقض آیا صحبت از «لیبرالیسم» اصلاً فایدهای دارد یا خیر. با این حال، نکته جالب این است که تمامی نظریههای لیبرالیسم آزادی سیاسی را با تعریفی که خود از آزادی دارند یک اصل میگیرند و بر اساس آن نظریه خود را پایهگذاری می کنند و به نتایج متفاوتی میرسند.
🔹به طور مثال دموکراتهای رادیکال بر ارزش اصلی برابری تأکید میکنند تا جایی که حتی بسیاری از آزادی ها را کاملا تهدید می کند. مثلا با فشار برای برابری در زمینه درآمد تا حدی جلو می روند که به مالیات های گزافی ختم می شود یا محدودیت های زیادی برای مردان در زمینه های کاری ایجاد می کنند تا آمار شاغلین مرد و زن در برخی مشاغل مثل مدیر کل یا پزشکی به میزان برابر باشد. از طرف دیگر لیبرال های کلاسیک یا محافظهکاران امروز نیز شکایت دارند که رویکرد لیبرال به آزادی، ارزشها و فضایل مثل ارزش های قدیمی خانواده و در نهایت خود نظم اجتماعی را نیز تضعیف میکند.
@amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
🔴 #عملیات_مرصاد 2️⃣ قسمت: دوم 📽 #فیلم_مستند | عملیات منافقستیز #مرصاد و شکست و تلفات سنگین مزدو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #عملیات_مرصاد
3️⃣ قسمت: سوم
📽 #فیلم_مستند | عملیات #مرصاد و شکست و تلفات سنگین منافقین ضدخلق
@amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
🔺هویت لیبرالیسم 🔸لیبرالیسم در بسیاری از موضوعات: ماهیت آزادی، جایگاه مالکیت و دموکراسی در یک جامعه
🔺لیبرالیسم کلاسیک
قسمت اول
🔹همانطور که گفته شد، نظریه سیاسی لیبرال در مورد چگونگی درک آزادی دچار شکاف است. یک خط گسل مهم وضعیت اخلاقی مالکیت خصوصی و نظم بازار است. برای لیبرالهای کلاسیک - لیبرالهای «قدیمی» - آزادی و مالکیت خصوصی ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. از قرن هجدهم تا به امروز، لیبرالهای کلاسیک اصرار داشتند که یک سیستم اقتصادی مبتنی بر مالکیت خصوصی به طور منحصربهفردی با آزادی فردی سازگار است و به هر یک از آنها اجازه میدهد تا زندگی خود - از جمله استفاده از نیروی کار و سرمایهاش - را آنطور که صلاح میداند اداره کنند. در واقع، لیبرالهای کلاسیک و آزادیخواهان اغلب ادعا کردهاند که به نوعی آزادی و مالکیت واقعاً یک چیز هستند. برای مثال، استدلال شده است که همه حقوق، از جمله حقوق آزادی، اشکالی از مالکیت هستند. دیگران معتقدند که مالکیت خود نوعی آزادی است . بنابراین نظم بازار مبتنی بر مالکیت خصوصی به عنوان تجسم آزادی در نظر گرفته می شود. تا زمانی که مردم آزاد نباشند قرارداد ببندند و نیروی کار خود را بفروشند، درآمدهای خود را پس انداز کنند و سرمایه گذاری کنند و به هنگام افزایش سرمایه آزاد نباشند بنگاه های اقتصادی راه اندازی کنند، واقعاً آزاد نیستند.
🔸لیبرال های کلاسیک از استدلال دومی نیز استفاده می کنند که آزادی و مالکیت خصوصی را به هم مرتبط می کند. این استدلال دوم به جای اصرار بر اینکه آزادی برای به دست آوردن و به کارگیری مالکیت خصوصی صرفاً یکی از جنبه های آزادی مردم است، اصرار دارد که مالکیت خصوصی به طور مؤثر از آزادی محافظت می کند. در اینجا ایده این است که پراکندگی قدرت که از اقتصاد بازار آزاد مبتنی بر مالکیت خصوصی ناشی می شود، از آزادی افراد در برابر تجاوزات دولت محافظت می کند.
@amniatemeli
28.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چرا قانونخواهی مشروطه به هرجو مرج رسید؟
🔸️محمدعلی همایون کاتوزیان، بشر قانون را به قصد نظم و استقرار ابداع کرده است اما سرنوشت قانونخواهی در ایران خیلی زود به بیثباتی و بیدولتی منجر شد.
🔸️محمدعلی همایون کاتوزیان گرچه تمام تاریخ گذشتهی ایران را با شابلون دورههای مکرر استبداد و هرج و مرج مینگرد اما این جا توضیح میدهد که هرج و مرج برای اولین بار پس از تضعیف دولت مرکزی به قصد ایجاد قانون رخ داد.
گویا قبل از صرف تشکیل مجلس ملی و تصویب قانون اساسی و مشروط کردن ارادهی شاه و... بنیادی فراتر از خود قانون ضرورت مییابد.
گرچه ماهیت این بنیاد به روشنی مشخص نیست اما شاید بتوان آن را در نقطهی تولد جمهوری اسلامی جستجو کرد. نیروهای ایرانی با انقلاب اسلامی، وحدتی بیسابقه را تجربه کردند؛ وحدتی غیر از وحدت استبدادی رضاخانی که هر گونه هرج و مرج را به نفع استقرار نظمی نوین تا سالها منحل میکند.
🗂منبع: سیمافکر
@amniatemeli
✅مفهوم بورژوازی
🔺بورژوا و بورژوازی، در قرون وسطا فردی از اهل شهر آزاد يا «بورگ» را، كه نه ارباب بود نه دهقان، بورژوا ميی گفتند.
در سدههای هفدهم و هجدهم ارباب يا كارفرما را در برابر دوره گردان و كارگران، يا بازرگان را در برابر پيشهور، به اين نام ميی ناميدند.
🔹بدين ترتيب، «بورژوا» به معناي فردی از طبقه ميانه شد. بورژوازی به صورت اسم جمع در اصل، در فرانسه عنوانی بود برای طبقه ميانه سوداگر و پيشهور يا شهرنشينانی كه بر ملاك دارائی از حقوق سياسی برخوردار بودند، اما رفته رفته در مباحثات سياسی معنای خاص و وسيعی به خود گرفت.
🔹از سده نوزدهم به بعد نسبت به اين طبقه، كه پايهگذار تمدن جديد نيز شمرده می شود، داوريهای گوناگون كردهاند.
از نظر اقتصاد و سياست، بورژوازی را طبقهای باز، ماجراجو، و انقلابی شمردهاند.
🔸بدينسان است كه ماركس در مانيفست كمونيست مينويسد: «بورژوازی از نظر تاريخی بالاترين نقش انقلابی را داشته است. بورژوازی بدون آنكه مدام ابزارهاي توليد و همراه آن تمام مناسبات را به شيوه انقلابی دگرگون كند، نميتواند زيست.»
🔹بورژوازی پرچمدار ليبراليسم به شمار می آيد و انقلابهایی كه زير نفوذ آن انجام شده، بويژه انقلاب فرانسه، به امتيازهای ناشی از تبار پايان داده و بر فرد، حقوق فرد، و دستاوردهای فرد همچون معياری براي سنجش ارج اجتماعی انسان تكيه كرده است.
🔸اما از نظر فرهنگی ، نويسندگان، از مولير تا بالزاك، بورژوازی را نمودگار آزمندی. پستي طبع و بی ذوقی شمردهاند و برای آن جز پولپرستی انگيزهای نمی شناسند. بورژوازی ، از نظر اهل فرهنگ و هنر، طبقهای است كه همه چيز، از جمله فرهنگ را به شی و كالا تبديل می كند.
بورژوازی ، در اصطلاح ماركسيستی، به معنای سرمايهداران، سوداگران، پيشهوران و دارندگان مشاغل آزاد است، در برابر پرولتاريا كه تنها با فروش نيروي كار خود می زيد. برحسب اين طبقهبندی ، بورژوازی از سویی به سرمايهداران صنعتی و سرمايهداران مالی ، و از سوی ديگر، به بورژوازی بزرگ (كاپيتاليستها) و خرده بورژوازی (پيشهوران خرده پا، دكانداران، و ديگراني كه سطح زندگيشان خيلي بالاتر از سطح زندگی پرولتاريا نيست) تقسيم می شود. به نظر ماركس، سرمايهداری از رشد طبقه ميانه سوداگر و صنعتگر جامعه قرون و سطایی پديد آمده و بر ويرانههای آن بساط فرمانروایی سياسی خود را برقرار كرده و با نظريات ليبرال خويش روابط اقتصادی و سياسی جامعه را ديگرگون كرده است.
🔹بدين ترتيب، واژههای «بورژوا» (به معناي فرد وابسته به طبقهي بورژوازي) و «بورژوازي»، در زبان سوسياليستهاي اروپای قارهاي – كه از 1890 به بعد اكثر ماركسيست شدند- داخل شد و تا حدودي ناگزير مخالفانشان نيز آنها را به كار بردند و از آن پس به معناي «سرمايهدار»، «غيرسوسياليست» و «غيرماركسيست» باب شد.
🔸بنابراين، در اصطلاحات ماركسيستی، «جامعهي بورژوايی» به معناي «جامعهي سرمايهداری» و «احزاب بورژوايی» به معناي «احزاب غيرسوسياليست» و «سوسياليسم بورژوايی» به معناي «سوسياليسم غيرماركسيست» است، و گاه نيز همان معني اصلی كلمه، يعني طبقه ميانه، از آن خواسته ميشود.
بخشبندی بورژوازی به بورژوازی بزرگ و خرده بورژوازی از ديدگاه فرهنگي نيز معنا يافته است. بورژوازی بزرگ را معمولاً طبقهای می دانند كه صرف ثروت براي برخورداری از جنبههای معنوی و فرهنگی زندگی و زندگی آريستوكراتوار را آموخته است؛ ولي خرده بورژوازی، به نظر برخی ، نمودگار روح كاسبانه حسابگر تنگ چشم و خالی از هر گونه بلندپروازی و نمودهای عالی، و بطور كلی، نمودگار ميانمايگی انسانی است.
@amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
📹مستند در_برابر_طوفان 🎬 قسمت_دهم ✍مجموعه مستند "در برابر طوفان" روایتگر تاریخ سیاسی و اجتماعی پهلو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹مستند در_برابر_طوفان
🎬 قسمت_یازدهم
✍مجموعه مستند "در برابر طوفان" روایتگر تاریخ سیاسی و اجتماعی پهلوی دوم از زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی تا انقلاب اسلامی است. در این مجموعه صداها و تصاویر دیده نشده از #تاریخ معاصر کشور نمایش داده می شود.
@amniatemeli
🔺تروریسم (terrorism)
🔸تروریسم پدیدهٔ تازهای نیست. قرنهاست که در جهان ضعیفان برای ترساندن اقویا یا بلعکس، دست به اقدامات تروریستی میزنند و جان افراد بیگناه را میگیرند. واژهٔ ترور از ریشه لاتین ترس (ters)، بهمعنای ترساندن و وحشت گرفتهشده است. تروریسم و تروریست بهنسبت واژههای نوپایی هستند که در فرهنگ لغات علوم فرانسه به معنای نظام یا عوامل رژیم وحشت، معنا شدهاند.
احتمالاً هیچگاه نمیتوان هیچ تعریف واحدی از تروریسم ارائه نمود که همهٔ انواع مختلف این پدیده و تمامی ابعادش را که در طول تاریخ رخ داده است، در برگیرد. بنابراین باید در ابعاد و دورانهای تاریخی مختلف این پدیده را بررسی نمود. در یک دسته، تروریسم بهمعنای استفاده از خشونت سیاسی و تهدیدات اجتماعی و حملات برنامهریزی شده است.
در دستهٔ دیگر تروریسم را متقاعدسازی بهوسیلهٔ ترس و ترساندن توسط یک گروه کوچک معرفی کردهاند، و از نگاهی دیگر تروریسم، رفتار خشونتآمیز و سرکوبگرانه برای نیل به اهداف سیاسی است. نکتهٔ جالب این است که اغلب تروریستها این تعاریف را رد میکنند و معمولاً خود را مبارزی آزادیخواه، مجاهد، فدایی، چریک یا انقلابی میدانند. وجه مشترک همهٔ پدیدههای تروریسم، استفاده از این استراتژی مضاف بر دیگر استراتژیها و معمولا فرع بر آنهاست که معمولاً اهدافی مثل ترساندن، خشونت، تغییر وضع موجود را دنبال میکند.
برخی از شاخصههای اصلی تروریسم بدین شرح است:
- خشونت: خشونت عمومیترین ویژگی تروریسم است.
- قربانی: تروریستها گاهاً قربانیهای خود را یا به صورت تصادفی و یا از روی عمد از شبه نظامیان انتخاب میکنند. قربانی میتواند حکومت باشد و یا کل یا گروهی از جامعه.
- هدف: هدف ترویستها اغلب ایجاد ترس در قربانی است. آنها معمولاً به دنبال ایجاد شوک روانی در جامعهاند.
- انگیزه: به طور کلی انگیزه تروریستها را میتوان نیل به اهداف سیاسی، مذهبی یا کسب منافع شخصی دانست.
غیرقانونی بودن و صدور بیانیه پس از اقدام تروریستی نیز از سایر ویژگیهای مشترک است.
فرهنگنامهها و دانشنامهها برای انواع و ابعاد تروریسم مصادیق زیادی قائل شدهاند از جمله تروریسم ملّیگرا، که به دنبال تشکیل حکومت مستقل و پایان دادن به حکومت قبلی و کسب استقلال است.
- تروریسم مذهبی: نوعی مهم و شایع از تروریسم که با خشونت همراه است و به وسیلۀ مذهب توجیه میشود.
- تروریسم سیاسی: برای تحت تأثیر قرار دادن تحولات اجتماعی و سیاسی که معمولاً از سوی گروههای کوچک و فاقد پایگاه قدرت اعمال میشود.
- تروریسم شیمیایی: مجموعۀ اقدامات تروریستی که از مواد و عوامل شیمیایی در حملات، علیه اهداف غیر نظامی استفاده میشود.
@amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدیو / چه اصلاحاتی که چین را ابرقدرت کرد؟
@amniatemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | غوغای سرتاسر
🌷 لحظاتی از حضور حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی و صحبت با خانواده شهید
🗓 ۱۸مرداد؛ سالروز شهادت شهید محسن حججی و روز مدافعان حرم
@amniatemeli
مطالعات امنیت ملی و جنگ نرم
🔺لیبرالیسم کلاسیک قسمت اول 🔹همانطور که گفته شد، نظریه سیاسی لیبرال در مورد چگونگی درک آزادی دچار
✅لیبرالیسم کلاسیک
قسمت دوم
🔺همانطور که در قسمت اول توضیح داده شد استدلال دوم لیبرال های کلاسیک این است که مالکیت خصوصی لازمه آزادی است. به طور مثال هایک استدلال می کند، "اگر ابزار چاپ تحت کنترل دولت باشد، هیچ آزادی مطبوعاتی وجود نخواهد داشت، اگر اتاق های مورد نیاز کنترل شود، آزادی تجمع وجود ندارد، اگر وسایل حمل و نقل در انحصار دولت باشد، هیچ آزادی حرکتی وجود نخواهد داشت."
🔸اگرچه لیبرال های کلاسیک بر اهمیت اساسی مالکیت خصوصی برای یک جامعه آزاد اتفاق نظر دارند، سنت لیبرال کلاسیک خود طیفی از دیدگاه ها است، از دیدگاه های تقریباً آنارشیستی تا دیدگاه هایی که نقش مهمی را به دولت در سیاست های اقتصادی و اجتماعی نسبت می دهند. در سوی راست طیف لیبرال های کلاسیک لیبرتاریین ها هستند. آنها معتقد به دولت حداقلی و انحصارات مشروع هستند. مالیات در صورت لزوم مشروع است و برای حمایت مؤثر از آزادی و دارایی کافی است. هر چه به سمت چپ تر که می رویم لیبرال های کلاسیک برای آموزش عمومی، و به طور کلی برای کالاهای عمومی و زیرساختهای اجتماعی، مالیات های بیشتری را مجاز میدانند. اکثر اقتصاددانان لیبرال کلاسیک قرن نوزدهم انواع سیاست های دولتی را تأیید کردند که نه تنها شامل قوانین جزایی و اجرای قراردادها می شود، بلکه شامل مجوزهای حرفه ای، مقررات بهداشت، ایمنی و آتش نشانی، مقررات بانکی، زیرساخت های تجاری (جاده ها، بندرها و کانال ها) و اغلب اتحادیهسازی را تشویق میکردند.
🔹اگرچه لیبرالیسم کلاسیک امروزه اغلب با لیبرتارینیسم شناخته میشود، سنت لیبرال کلاسیک گسترده تر و به شکل وسیعی به بهبود وضعیت مالی طبقه کارگر، زنان، سیاه پوستان، مهاجران و غیره منجر شده است. همانطور که بنتام بیان کرد، هدف این بود که فقرا را ثروتمندتر کند، نه ثروتمندان را فقیرتر. در نهایت این را باید یادآوری کرد که لیبرالهای کلاسیک همیشه تسطیح ثروت و درآمد را خارج از محدوده اهداف مشروع دولت میدانند.
@amniatemeli