eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🍃 ﷽ 🍃 😊محمدصادق صفائی هستم 👨‍🏫 آموزگارکلاس دوم ابتدایی 🏡 ساکن شهرمقدس قم🌏 💥بهترین پست هاتقدیم شما🌱 💫مجری برنامه های شادکودک ونوجوان😍 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 جهت هماهنگی واجرا پیام دهید👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه پنجم قصه آپارتمان نشینی
سلام به دوست خوبم تو کشور فلسطین همیشه دشمن بوده برای تو در کمین اما عزیز دلم باید مقاوم باشی بالاخره یه روزی میرسه وقت خوشی دیدم که داشتی با سنگ دشمن و دور می کردی این روزا هم میگذره دور میشه رنج و بدی همش دعا می کنم روزی بشی تو پیروز منم میام کنارت مسجدالاقصی اون روز ┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄ http://eitaa.com/amoo_safa
رنگ آمیزی قدس.jpg
3.66M
🎨 آمیزی روز قدس🌿 💠برگه رنگ آمیزی را پرینت گرفته در اختیار کودکان قرار دهید تا مانند الگو رنگ آمیزی نمایند💠 🌛حال میتوانید با کودکان پیرامون قدس صحبت کنید🌜 ┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄ http://eitaa.com/amoo_safa
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خدای  بخشنده ی مهربون قل یا ایها الکافرون بگو تو ای محمد             به دشمنان خدا لا اعبد ما تعبدون من و شما همیشه       هست راهمون از هم جدا ولا انتم عابدون ما اعبد شما قبول ندارین       خدای خوب من را ولا انا عابد ما عبدتم منم قبول ندارم         بتهای سنگی تون را ولا انتم عابدون ما اعبد شما قبول ندارین       خدای خوب من را لکم دینکم و لی الدین پس دین من از خودم         دین شما از شما انگاری هست همیشه       راه ما از هم جدا http://eitaa.com/amoo_safa
تفسیر کودکانه سوره کافرون معنی سوره کافرون (بت پرستان) است. در زمان حضرت محمد(ص)عده ای از مردم به جای پرستش خداوند یکتا ، بتها را که با دستان🤚 خود می ساختند می پرستیدند🙏 .آنها به پیامبر می گفتند:تو هم باید بتهای ما را بپرستی.😲بت پرستان پیامبر را آزار و اذیت می کردند.پیامبر با مهربانی به آنان می گفت:شما خدایی را می پرستید که خودتان می سازید و از سنگ و چوب است.🤔😳 بتها حرف نمی ز نند و هیچ کاری نمی توانند بکنند.اما من خدایی را می پرستم که خالق جهانیان است. ما را آفریده و صاحب روز جزاست.خدای شما مال شما و خدای یکتا برای من و خدا پرستان است.من هرگز❌ خدایی را که شما ساخته اید نمی پرستم چون خدای من مهربان و یکتاست.  http://eitaa.com/amoo_safa
🔸️شعر قرآن 🌸قرآنو که می‌خونیم 🌱حرف می‌زنه خداوند 🌸با آیه‌های قرآن 🌱می‌ده به ما هزار پند 🌸قصه داره آیه‌هاش 🌱قصه‌ی خوب و زیبا 🌸قصه‌هایی که بوده 🌱قبل از ما توی دنیا 🌸قصه‌ی پیغمبرا 🌱آدمای خیلی خوب 🌸 قصه حضرت نوح ع 🌱که ساخت یک کشتی از چوب 🌸قصه‌ی خوب موسی ع 🌱که روز و شب دعا کرد 🌸قصه‌ی خوب یوسف ع 🌱که از چاه بیرون آمد 🌸قرآنو یاد می‌گیریم 🌱با روی خوش و خندان 🌸باخوندن قصه‌هاش 🌱چیز یاد می‌گیریم از آن http://eitaa.com/amoo_safa
🌸امیرالمومنین (ع) و کمک به دیگران روزى در کوچه‏ هاى کوفه به تنهائى راه مى ‏رفت، همانند همه مسلمین در کمال سادگى با نرمى و آرامش و همه‏ جا را زیر نظر داشت، چون مسئول بود و نقش رهبریت جامعه را ایفا مى ‏کرد، در راه زنى را ملاحظه فرمود که مشک آب بر دوش و ازنفس افتاده، به آرامى نزدیک آمد و آن زن را خسته و رنجیده خاطر یافت، مشک آب را بدوش گرفت تا زن مقدارى استراحت کند،در راه جویاى احوال آن زن شد؟ زن عرضه داشت: شوهرم در یکى از جنگها در سپاه على بن ابى طالب شهید شد، حال من و چند کودک یتیم، بدون سرپرست مانده و آهى در بساط نداریم. امام على علیه السلام برگشت و آن شب را تا سپیده صبح به ناراحتى گذراند. صبح زنبیل طعامى با خود برداشت و به طرف خانه زن روان شد. بین راه، کسانى از حضرت درخواست مى کردند زنبیل را بدهید ما حمل کنیم. حضرت مى فرمود: روز قیامت اعمال مرا چه کسى به دوش مى گیرد؟ به خانه آن زن رسید و در زد. زن پرسید: کیست ؟ حضرت جواب دادند: کسى که دیروز تو را کمک کرد و مشک آب را به خانه تو رساند، براى کودکانت طعامى آورده، در را باز کن! زن گفت: خداوند از تو راضى شود و بین من و على بن ابیطالب خودش حکم کند. حضرت وارد شد، به زن فرمود: نان مى پزى یا از کودکانت نگهدارى مى کنى؟ زن گفت: من در پختن نان تواناترم، شما کودکان مرا نگهدار! زن آرد را خمیر نمود. امام على علیه السلام گوشتى را که همراه آورده بود کباب مى کرد و با خرما به دهان بچه ها مى گذاشت.با مهر و محبت پدرانه اى لقمه بر دهان کودکان مى گذاشت و هر بار مى فرمود: از خدا بخواهید که على را ببخشد. خمیر که حاضر شد امیرمؤمنان علیه السلام تنور را هیزم کرد و شعله ور ساخت و چهره مبارک خود را نزدیک مى ‏آورد و به خود خطاب مى ‏کرد: یا على آتش دنیا را مى بینی چه سوزان است! بدان که آتش آخرت بسیار سوزان ‏تر است. در این میان یکى از زنان همسایه که امام را می شناخت، وارد شد و به مادر کودکان نهیب زد: واى بر تو! می دانى این آقا کیست؟! این پیشواى مسلمین و زمامدار کشور، على بن ابى طالب علیه السلام است. زن که از گفتار خود شرمنده بود با شتاب زدگى گفت: یا امیرالمؤمنین! از شما خجالت مى کشم، مرا ببخش ! اما حضرت با تواضع و فروتنى زیادى فرمودند: شما ببخشید که تا کنون مشکلات شما را حل نکرده بودم، از درگاه خدا بخواهید که على را مورد عفو و بخشش خود قرار بدهد. ‌‌ http://eitaa.com/amoo_safa