📆۱۴۰۳/۰۲/۲۴ ✅بازی با اعداد و تبدیل به کلمه 😎نوشتن کلمه سلام با عدد ۹۱۱۲۲۲ که ۹ را باید برعکس بنویسیم 👈 آداب سلام کردن (قسمت اول) 🇮🇷تهران/شهر قدس/مدرسه ابتدایی پسرانه شهید احدی/کلاس سوم #نمونه_اجرا #گزارش eitaa.com/amoo_safa

1⃣راز حروف 👈 سین سلام 👈 سلامتی 👈 آداب سلام کردن (قسمت دوم) 🇮🇷تهران/شهر قدس/مدرسه ابتدایی پسرانه شهید احدی/کلاس سوم #نمونه_اجرا #گزارش eitaa.com/amoo_safa

2⃣راز حروف 👈 لام سلام 👈 لیاقت 👈 آداب سلام کردن (قسمت سوم) 🇮🇷تهران/شهر قدس/مدرسه ابتدایی پسرانه شهید احدی/کلاس سوم #نمونه_اجرا #گزارش eitaa.com/amoo_safa

3⃣راز حروف 👈 الف سلام 👈 ادب 👈 آداب سلام کردن (قسمت چهارم) 🇮🇷تهران/شهر قدس/مدرسه ابتدایی پسرانه شهید احدی/کلاس سوم #نمونه_اجرا #گزارش eitaa.com/amoo_safa

4⃣راز حروف 👈 میم سلام 👈 محبت 👈 آداب سلام کردن (قسمت پنجم) 🇮🇷تهران/شهر قدس/مدرسه ابتدایی پسرانه شهید احدی/کلاس سوم #نمونه_اجرا #گزارش eitaa.com/amoo_safa

📆طبق برنامه هفتگی امروز (دوشنبه ها) در قالب ارسال ۵ پست روزانه، دو موضوع محتوایی داریم👇 1⃣ انیمیشن/کارتون📺 2⃣ شبهات دانش آموزی🧐 eitaa.com/amoo_safa

#کارتون محله سبزیجات این قسمت:حمله قلدری #کارتون #انیمیشن #پویانمایی #دوشنبه_های_کارتونی eitaa.com/amoo_safa

#سبک_زندگی #کودکان زنگ خطر سوئیت‌هوم‌ها برای کودکان ‌ 🔸ترویج خونه‌های خیالی خوش و آبرنگ که حالا چند سالیه تو سبک زندگی سوئیت‌هوم‌ها و بلاگرها بلای جون خیلی از آدم‌بزرگا شده؛ حالا با یه سبک و سیاق دیگه داره تو خوراک‌های مجازی‌ بچه‌ها نمود پیدا می‌کنه. #شبهه #شبهات #شبهات_اعتقادی #شبهات_دانش_آموزی eitaa.com/amoo_safa

سوال و پاسخ استاد محمد رضا رمزی اوحدی ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ سلام ببخشید دختر من ۹ سالشه نماز صبحش همیشه قضا میشه. نماز ظهر و شبش هم اگه مسجد نره قضا میشه حتا بعضی وقتا مسجد میره ولی نماز نمی‌خونه چه طور باید به نماز خواندن ترغیبش کنم؟ #شبهه #شبهات #شبهات_اعتقادی #شبهات_دانش_آموزی #نماز eitaa.com/amoo_safa

#کارتون قصه ما مثل شد (ماهی و شاه) #کارتون #انیمیشن #پویانمایی #دوشنبه_های_کارتونی eitaa.com/amoo_safa

#کارتون محله سبزیجات این قسمت:به دنبال اتفاقای خوب #کارتون #انیمیشن #پویانمایی #دوشنبه_های_کارتونی eitaa.com/amoo_safa

#آی_قصه_قصه قصه ماهی و کلاغ یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. در یک حوض پر از آب، ماهی کوچکی زندگی می کرد.🐠 حوض در حیاط خانه ای بود که هیچ کس در آن خانه زندگی نمی کرد.🏡 ماهی کوچولو خیلی تنها و گرسنه بود. کسی نبود که برایش غذا بریزد. یک شب، وقتی که ماه به حوض نگاه کرد، ماهی را دید که بازی نمی کند و شاد نیست. ماه پرسید: چرا بازی نمی کنی؟🌚🐠 ماهی گفت: همه مرا فراموش کرده اند و من تنها و گرسنه مانده ام. ماه گفت: خدا هرگز کسی را فراموش نمی کند. تو تنها نیستی. او همیشه به تو نگاه می کند. خوشحال باش و خدا را خوشحال کن.☺️ فردای آن روز کلاغی به کنار حوض آمد. تکه نان خشک بزرگی را به منقار گرفته بود.🐦🍪 کلاغ تکه نان را در آب فرو کرد تا نان خشک، نرم شود. کمی از نان خیس شد و افتاد توی آب. ماهی کوچولو با خوشحالی به طرف آن رفت و نان خیس شده را با لذت خورد. نان خیلی خوشمزه بود و ماهی حسابی سیر شد. کلاغ هم بقیه نان را خورد و رفت. از آن روز به بعد، کلاغ، هر روز با تکه ای نان خشک به کنار حوض می آمد و آن را در آب حوض خیس می کرد. ماهی سهم خود را می خورد و کلاغ هم سهم خود را.🐦🍪💦🐠 ماه به ماهی نگاه می کرد، می دانست که خدا به او نگاه می کند. ماهی تنها نبود، همان طور که کلاغ تنها نبود. خدا همیشه با آنها بود.☺️ #قصه #داستان eitaa.com/amoo_safa