داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
روی این هشتگ بزنید و همه رو ببینید🙂👇
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: دو کبوتر
دو تا کبوتر قشنگ
با خوشحالی از آن بالا
پر کشیدند به خانهی
پیامبر عزیز ما
لانهای ساختند دو تایی
در وسط دو تخته سنگ
بق بقوی آنها میکرد
حیاط خانه را قشنگ
پیامبر عزیز ما
آنها را در حیاط میدید
صدای ناز هر دو را
از تو اتاقها میشنید
مشتهای خود را پُر میکرد
دانه میریخت روی زمین
کبوتران پَر میزدند
از لب بام سوی زمین
کبوتران شادیکنان
دانهها را بر میچیدند
جای پایش را در زمین
با نوکشان میبوسیدند
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
#واحد_کار
🌸 تخصصی واحدکار عمودانا
┏━━━━━━━━━━━━┓
🆔 @amoodanaa ✍
┗━━━━━━━━━━━━┛
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: گربهی گرسنه
روزی پیامبر خدا
تو خانهاش گربهای دید
که با زبان کوچکش
لبهای خود را میلیسید
حیوانکی گرسنه بود
روی زمین را بو میکرد
برای جستن غذا
خانه را زیر و رو میکرد
پیامبر عزیز ما
غذای خوشمزهای را
برد و کنار او گذاشت
خندید و گفت: پیشی بیا
چشمهای گربه برقی زد
با خوشحالی آمد جلو
غذای خوشمزه را دید
میومیو، میومیو
اما دهانش نرسید
تا ته آن ظرف غذا
کاسه را کج کرد برایش
پیامبر عزیز ما
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
#واحد_کار
🌸 تخصصی واحدکار عمودانا
┏━━━━━━━━━━━━┓
🆔 @amoodanaa ✍
┗━━━━━━━━━━━━┛
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: شادی
پیامبر عزیز ما
تو خانه حیوانهایی داشت
برای حیوانهای خود
اسمهای جالب میگذاشت
اسب جوان ناز او
شبیه آهو میدوید
پرش می کرد، جهش میکرد
حسابی شیهه میکشید
چون همیشه اسب جوان
شور و نشاط و شادی داشت
اسم قشنگ «شادی» را
برای اسب خود گذاشت
یک شتر قشنگی داشت
که شیر آن را میدوشید
شیر شتر را گرم میکرد
با آشنایان مینوشید
چون شتر شیرده او
حسابی بخشندگی داشت
پس نام «بخشنده» را هم
رو شتر خودش گذاشت
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
#واحد_کار
🌸 تخصصی واحدکار عمودانا
┏━━━━━━━━━━━━┓
🆔 @amoodanaa ✍
┗━━━━━━━━━━━━┛
🔸️داستانهای شعری از زندگی پیامبر ص
🔸️این قسمت: گربهی تشنه
پیامبر عزیز ما
روزی به هنگام وضو
گربهی زیبایی را دید
که ایستاده کنار او
گربه حسابی تشنهبود
شبیه ماهی تاب میخورد
اگر کسی آنجا نبود
میرفت و خیلی آب میخورد
پیامبر عزیز ما
نرفت جلو کنار کشید
گربهی تشنه مثل شیر
کنار ظرف آب پرید
گربهی تشنه سیر شد
چرخی زد و آمد عقب
پیامبر عزیز ما
آمد جلو خنده به لب
#داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص
#حضرت_محمد_ص
#واحد_کار
🌸 تخصصی واحدکار عمودانا
┏━━━━━━━━━━━━┓
🆔 @amoodanaa ✍
┗━━━━━━━━━━━━┛