یه شعر باهم یاد بگیریم😊
ای زنبور طلایی🐝
نیش میزنی بلایی
پاشو پاشو بهاره
گل وا شده دوباره.
کندو داری تو صحرا
سر میزنی به هر جا
پاشو پاشو بهاره🌸🌺
عسل🍯 بساز دوباره
#شعر_کودکانه
تقارن...
قلقلی جلوی آینه
چشم چپش رو باز کرد
دست چپ رو بلند کرد
رو به آینه دراز کرد
یه لبخند شیرین زد
برای آینه ناز کرد
اما توی آینه
یه چیزای عجیب دید
چشم راستش وا شده
دست چپ رو تو جیب دید
گفت نکنه خواب می بینم
دنیا رو سراب می بینم
مادرش اومد و خندید
وقتی قلقلی رو دید
گفت عزیزم قلقلی
بامزه ای تو خیلی
تقارن است آینه
کار آینه اینه
وگرنه اونم قلقلیه
اونم که همین شکلیه
ببین اونم چه نازه
تقارن مثل یه رازه
تو دفتر نقاشی
یه پروانه می کشی
رو بال چپش یه گردی
رو بال راستش یه گردی
هر دو طرف یه رنگ باشه
می خوام قلقلی زرنگ باشه
تقارن رو یاد بگیره
یه عکس خوب و شاد بگیره
#شعر_کودکانه
#تقارن
#مفاهیم_ریاضی
23.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش تقارن و قرینه
#مفاهیم_ریاضی
#تقارن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اموزش خط تقارن
#مفاهیم_ریاضی
#تقارن
کلیپ تکمیلی آموزش تقارن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اموزش خط تقارن با بازی
#بازی
خلاصه داستان سوره فیل
روزی روزگاری پادشاهی زورگو به شهر حبشه حکومت می کرد. نام او ابرهه بود.
دشمن او حضرت ابراهیم (ص) کعبه ای بزرگ ساخته بود و مردم برای عبادت به آنجا می رفتند. ابرهه عصبانی شد. معبدی درست کرد تا مردم برای عبادت به آنجا بروند اما هیچ کس به معبد ابرهه نرفت.
ابرهه عصبانی شد و تصمیم گرفت به مکه حمله کند. سپاه ابرهه خیلی قوی بود و پر بود از فیل های قوی. اما در فیل های ابرهه یک فیل قوی تر از بقیه بود. ابرهه هشدار داد که حمله کنند.
آنها به مکه رسیدند ولی تا ابرهه خواست کعبه را خراب کند، فیل ها جای خود ایستادند. ابرهه آنها را شلاق زد ولی بازهم حرکت نکردند. ناگهان تعدادی از پرندگان کوچکی آمدند و سنگ های کوچکی بر منقار داشتند. آنها سنگ ها را پرتاب کردند و سپاه ابرهه را نابود کردند.
#سوره_فیل
آموزش سوره فیل 👇🏻👇🏻👇🏻
#سوره_فیل
#قرآن
#قصه_متنی