eitaa logo
عموفیدل 🔆
37.8هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
18.6هزار ویدیو
54 فایل
امام خامنه ای: من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. @amoofidel_eitaa ارتباط با مدیر کانال @RAYAHYIN ادمین تبادل و تبلیغ کانال تلگرام t.me/amoofidel_ir rubika.ir/amoofidel کانال روبیکا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴محسن هاشمی: با ایجاد خانه موزه آیت الله هاشمی، ایشان را به رخ حاکمان و مردم جهان می کشانیم :) ‌ ‌ ‌نمونه هایی از ساده زیستی اکبر هاشمی رفسنجانی بر اساس خاطرات خودش: ‌ 🔸🔹یک‌شنبه ۳۰ تیر ۱۳۷۰ (تاسوعای حسینی): ‌ «با هلی‌کوپتر به سد لتیان آمدیم. بچه‌ها هم تا ظهر کم‌کم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچه‌ها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است. ‌ 🔸🔹جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۷۱: ‌ «تا ساعت ده و نیم صبح در منزل مطالعه می‌کردم. حاجیه‌خانم والده و همشیره فاطمه آمدند. حال والده بحمدالله خوب است. باهم به سعدآباد رفتیم و با هلی‌کوپتر برای اقامه نماز جمعه به مرقد امام رفتیم. به مناسبت دهه فجر نماز جمعه در آنجا برگزار شد. با هم به منزل برگشتیم. والده و همشیره برای اولین بار سوار هلی‌کوپتر می‌شدند. ظهر بچه‌ها جمع بودند. عصر و شب هم بستگان آمدند...» ‌ 🔸🔹دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۶۹: ‌ «ساعت نه صبح با هلی‌کوپتر از منظریه به مرقد امام رفتم... در مراجعت با هلی‌کوپتر به اردوگاه کلک‌چال در شمال جماران رفتیم؛ مکان جالبی است. تاکنون ندیده بودم... سپس با هلی‌کوپتر بر فراز توچال و خط تله‌اسکی و پیست اسکی پرواز کردیم. مهدی توضیحات داد. مناظر خوبی است. به خانه آمدیم و تا شب در خانه بودم. عصر بستگان آمدند.» ‌ 🔸🔹سه‌شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۷۰: ‌ «ساعت ده صبح با هلی‌کوپتر به مرقد امام رفتیم. عفت هم آمد. یاسر دیروز به رفسنجان رفته است. فاطی و بچه‌ها هم به رفسنجان و فائزه به شمال رفته‌اند. محسن هم به‌سوی شمال رفته بود، به خاطر شلوغی جاده برگشته است. در مرقد امام آیت‌الله خامنه‌ای صحبت کردند و برگشتیم. هلی‌کوپتر در حیاط منزل نیمه‌ساز فاطمه پهلوی، روی تپه‌ای کنار کاشانک نشت.» ‌ 🔸🔹پنج‌شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۷۱ و جمعه ۱۵ خرداد ۱۳۷۱: ‌ «ساعت ده صبح با هلی‌کوپتر به مرقد امام رفتیم...با هلی‌کوپتر از همان‌جا به سد لتیان رفتم. تا ظهر تنها بودم. بعدازظهر حاجیه‌خانم والده و همشیره فاطمه رسیدند. آقای حمید میرزاده هم آمد. با هم ناهار خوردیم. عصر کم‌کم فاطی، محسن، مهدی و یاسر آمدند. عفت هم ناهار را در پاویون مرقد با خانواده امام مانده بود و عصر آمد... تا شب در لتیان ماندیم. وقت به مطالعه و صحبت و قدم زدن و قایق‌سواری و تماشای جت اسکی سواری مهدی و یاسر گذشت. هوای مطبوعی داشتیم. در جریان قایق‌سواری ارتفاعات اطراف دریاچه را سرسبز و خلوت دیدم...» @amoofidel