eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
91 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خسته نباشید مطالب کانالتون عالیه😍یعنی به جرئت میتونم بگم بهترین کانالی که تا الان دیدم دیروز اتفاقی پیدا کردم و از دیروز شروع به یادگیری زبان کردیم فقط اینکه کاش عربی هم یاد میدادید و اینکه فقط تو ایتا کانال دارید؟
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۴ 🌷 🇮🇷 نواب ، به هوش آمد . 🇮🇷 اما هیچ آثاری از زخم ها و کبودی ها ، 👈 در بدنش وجود نداشت . 🇮🇷 تا مدتها ، به ملاقاتش با امام رضا علیه السلام 🇮🇷 فکر می کرد . 🇮🇷 نمی دانست که آن را باور کند یا خیر . 🇮🇷 فقط می دانست که باید ، 🇮🇷 در راه مبارزه با ظلم و فساد ، 🇮🇷 و در دفاع از مظلومین ، مصمم تر بود . 🇮🇷 هر کجا می رفت ؛ 🇮🇷 علاوه بر کمک به مردم فقیر و مستضعفین ، 🇮🇷 آنان را برای مبارزه با شاهنشاه ، 👈 دعوت می کرد . 🇮🇷 اما چون ، نوجوان بود ؛ 👈 به حرفش گوش نمی دادند . 🇮🇷 نواب ، خیلی به فقرا کمک می کرد . 🇮🇷 پول یا مواد غذایی ، 🇮🇷 برای خانواده های کم درآمد ، می فرستاد . 🇮🇷 پول تو جیبی هایش را جمع می کرد 🇮🇷 و برای کودکان فقیر و بی سرپرست ، 👈 شیرینی و لباس می خرید . 🇮🇷 در هر مجلس و عروسی و جشن و عزا ، 🇮🇷 و حتی بعد از سخنرانی منبری ها ، 🇮🇷 از ظلم و تبعیض و دزدی های شاهنشاه 🇮🇷 و فسادهای زنش ، سخن می گفت . 🇮🇷 مردم همه جا ، از نواب تعریف می کردند . 🇮🇷 از شجاعت و خوش زبانی های نواب ، 🇮🇷 و از اطلاعاتش از اوضاع مملکت ، 🇮🇷 در تعجب بودند . 🇮🇷 شاهنشاه ، به کمک آمریکا و انگلیس ، 🇮🇷 ترسناک ترین سازمان اطلاعاتی دنیا را ، 🇮🇷 به نام ساواک تاسیس کرد . 🇮🇷 ساواک ، تنها سازمانی بود ؛ 🇮🇷 که برعلیه مردم خودش ، 👈 فعالیت می کند . 🇮🇷 کشتار و قتل مردم توسط ساواک ، 👈 روز به روز بیشتر می شد . 🇮🇷 مردم ، دیگر جرأت نفس کشیدن هم ، نداشتند 🇮🇷 هر روز خیابان ها ، 👈 پر از خون و جنازه می شد . 🇮🇷 ماموران ساواک ، به کسی رحم نمی کردند . 🇮🇷 نه به زنان رحم می کردند ؛ 👈 نه به کودکان و پیران و مریضان . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبا و به یاد ماندنی 🇮🇷 خداوند لک لک ها را دوست دارد 🇮🇷 قسمت ۲۵ ( قسمت آخر ) @amoomolla
33.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #۲۳نفر 🇮🇷 قسمت سوم 🇮🇷 🇮🇷 رده سنی : نوجوان ، جوان ، بزرگسال 🇮🇷 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۴ 🌷 🇮🇷 نو
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۵ 🌷 🇮🇷 سازمان ساواک ، در هر شهری ، 🇮🇷 برای مردم معترض ، 🇮🇷 شکنجه گاه های ترسناکی درست کرد . 🇮🇷 با افزایش ترس و وحشت ، در بین مردم ، 🇮🇷 رژیم شاه ، بر فسادهای خود افزود . 🇮🇷 عاملین شاه ، هر روز پول و طلاهای بسیاری ، 👈 از ایران خارج می کردند . 👈 واردات مواد مخدر بیشتر گردید . 🇮🇷 بهترین زمین ها و شهرهای ایران ، 🇮🇷 مثل بحرین و افغانستان و ... ، 🇮🇷 به عنوان هدیه ، به کشورهای استکباری ، 👈 داده شدند . 🇮🇷 سازمان ساواک ، 🇮🇷 نواب را تحت تعقیب قرار دادند . 🇮🇷 با اینکه نوجوان بود ؛ 🇮🇷 ولی چندین بار به زندان افتاد 🇮🇷 و شکنجه شد . 🇮🇷 اما باز هم راهش را مصمم تر ، ادامه می داد . 🇮🇷 یک روز در نماز جمعه ، 🇮🇷 که مخفیانه برگزار شده بود ؛ 🇮🇷 نواب مثل همیشه ، 🇮🇷 از ظلم و ستم های شاهنشاه ، 🇮🇷 و وحشی گری سازمان ساواک ، 🇮🇷 و از استعمارگران و بیگانگان سخن گفت . 🇮🇷 ناگهان ، صدای انفجار آمد . 🇮🇷 و نمازگزاران ، در آتش سوختند . 🇮🇷 و آوار سقف ، بر سر آنان ریخت . 🇮🇷و همگی ، شهید شدند . 🇮🇷 مردم زیادی ، در آن محل جمع شدند . 🇮🇷 تا آتش را خاموش کنند 🇮🇷 ناگهان نواب ، از درون آتش و دود ، 🇮🇷 از درب پشتی خارج شد . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
38.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #۲۳نفر 🇮🇷 قسمت چهارم ( آخر ) 🇮🇷 🇮🇷 رده سنی : نوجوان ، جوان ، بزرگسال 🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
🌷 چیستان و معمای مذهبی 🌷 🕋 آن چیست که قفل آسمانهاست ؟ 🕋 آن چیست که کلید آسمانهاست ؟ 🕋 آن چیست که کلید بهشت است ؟ 🕋 آن چیست که کلید نماز است ؟ 🕋 آن چیست که سلاح مؤمن است ؟ @amoomolla 👈 باهوشا ... بسم الله 🕌 🕌
محتوای تربیت کودک
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۵ 🌷 🇮🇷 سا
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۶ 🌷 🇮🇷 نواب ، پس از انفجار در نماز جمعه ، 🇮🇷 به سرعت به خانه خود برگشت . 🇮🇷 پس از استحمام ، رو به قبله نشست ؛ 👈و سجده شکر ، به جا آورد . 🇮🇷 در اتاق خود نشست . 🇮🇷 و صحنه های انفجار را با خود ، مرور می کرد 🇮🇷 نواب ، گاه در اتاقش قدم می زد 🇮🇷 و گاه می نشست 🇮🇷 و با خود ، حرف می زد : 🍎 من مرده بودم . 🍎 من در آتش سوخته بودم . 🍎 چطور ممکنه ؟! 🍎 همه اون نمازگزاران بی گناه ، شهید شدن 🍎 ولی من نه ؟! 🍎 آخه چطور ممکنه ؟! 🍎 خدایا ! اینجا چه خبره ؟! 🍎 حتی یادم نمیاد ، چطور زنده شدم 🍎 ای خدا ، آخه چطور ؟! 🇮🇷 فردای آن روز ، 🇮🇷 نواب به طرف حوزه رفت . 🇮🇷 آنهایی که می دانستند که نواب نیز ، 🇮🇷 در نماز جمعه خونین بود ؛ 🇮🇷 از دیدن او تعجب کردند . 🇮🇷 در همه شهر ، پخش شده بود ؛ 🇮🇷 که نواب ممکن است ، جاسوس باشد . 🇮🇷 به خاطر همین ، چند نفر از مذهبیون ، 👈 به نواب مشکوک شدند . 🇮🇷 نواب ، نمی دانست که باید چکار کند 🇮🇷 از یک طرف ، زنده شدنش ، 🇮🇷 مثل یک معجزه بود و کسی آن را باور نمی کند 🇮🇷 از یک طرف ، بدون همراهی مردم ، 🇮🇷 نمی تواند انقلاب کند . 🇮🇷 و با فساد شاهنشاه ، مبارزه نماید . 🇮🇷 حسن و مرتضی ، 🇮🇷 دوتا از هم محله ای های نواب ، 🇮🇷 دوست داشتند مثل نواب ، 🇮🇷 با دشمن و شیطان ، بجنگند ؛ 🇮🇷 به خاطر همین ؛ 🇮🇷 از نواب خواهش کردند تا اجازه دهد ، 🇮🇷 آنها نیز در مبارزه حق علیه باطل ، 🇮🇷 همراه او باشند ‌. 🇮🇷 نواب نیز ، قبول کرد . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌷 سوره فیل ، آیه سوم 🌷 🕊 و بر سر آنها ، دسته دسته ، 🕊 پرندگان ابابیل را فرستاد . 🇮🇷 And He sent against them 🇮🇷 birds in flocks 👈 اَند هی سِنت اَگِنست ذِم بِردز این فلاکز @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌷 سوره فیل ، آیه سوم 🌷 🕊 و بر سر آنها ، دسته دسته ، 🕊 پرندگان ابابیل
🕋 🕋 🕋 🕋 🕋 ✍ کلمات جدید : 🇮🇷 فرستادن : sent 👈 سِنت 🇮🇷 به سوی : against 👈 اَگِنست 🇮🇷 آنان : them 👈 ذِم 🇮🇷 پرندگان : birds 👈 بِردز 🇮🇷 دسته پرندگان : flocks 👈 فلاکز
32.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 انیمیشن سینمایی بوبوی قهرمان 🌹 ژانر : کمدی ، هیجانی ، اکشن 🌹 قسمت دوم @amoomolla
🕋 پدر و مادر و مربیان ، 🕋 برای تربیت و اصلاح کودک ، 🕋 می توانند از دو ابزار مؤثر استفاده کنند ؛ 👈 یکی تنبیه 👈 و دیگری تشویق و پاداش است . 🕋 سعی کنیم بیشتر از تشویق استفاده کنیم . 🕋 و تنبیه به اندازه کم باشد . 🕋 و بهترین تنبیه کودک ، قهر کردن با اوست . 🕋 البته نباید طولانی شود .
محتوای تربیت کودک
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۶ 🌷 🇮🇷 نوا
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۷ 🌷 🇮🇷 نواب ، بعد از ماجرای انفجار ، 🇮🇷 با کمک دوستانش ، به مبارزه خود ادامه داد . 🇮🇷 و به حرف مردم و ملامت آنها ، 🇮🇷 هیچ اهمیتی نمی داد . 🇮🇷 برای ماموران ساواک ، تله می گذاشتند 🇮🇷 و آنها را می کشتند . 🇮🇷 و زندانی های بی گناه را آزاد می کردند . 🇮🇷 ماموران ساواک ، 🇮🇷 به هر خانه یا محله ای که حمله می کردند ، 🇮🇷 در دام نواب و دوستانش ، می افتادند . 🇮🇷 نواب و دوستانش ، 👈 خیلی زود در بین مردم ، مشهور شدند . 🇮🇷 و با اسمهای مختلف ، مثل مدافعان مردم ، 🇮🇷 حامیان مردم ، ناجیان مردم ، گروه ضد شاه و... 👈 نامیده می شدند . 🇮🇷 شاه ، خیلی از بچه ها متنفر بود . 🇮🇷 و هیچ بچه ای را دوست نداشت . 🇮🇷 نه آنها را بغل می کرد و نه نمی بوسید . 🇮🇷 وقتی فهمید بچه ای به نام نواب ، 🇮🇷 با چند بچه دیگه ، موی دماغش شده ؛ 🇮🇷 دستور داد تا نواب را دستگیر کنند ؛ 🇮🇷 و به قصر بیاورند . 🇮🇷 ماموران به خانه نواب حمله کردند ؛ 🇮🇷 پدر و مادر نواب ، گریه و زاری می کردند 🇮🇷 و با خواهش و التماس می گفتند : 🌸 کاری به نواب نداشته باشید . 🌸 اون فقط یه بچه است . 🌸 تو رو خدا اونو ببخشید . 🇮🇷 اما نواب ، با قدرت از خانه بیرون آمد 🇮🇷 و به پدر و مادرش گفت : 🌹 نترس مامان ، نترس بابا ، من چیزیم نمیشه . 🌹 خیلی زود بر می گردم پیشتون . 🇮🇷 نواب سوار ماشین ساواک شد ؛ 🇮🇷 و با آنها ، به طرف قصر رفتند . 🇮🇷 وقتی به قصر رسیدند ؛ 🇮🇷 نواب ، محکم و قوی از ماشین پیاده شد . 🇮🇷 و ماموران ، او را به طرف باغ شاه بردند . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
✍ روش جذاب سازی کلاس ، درس ، منبر ، سخنرانی و حلقات صالحین 🇮🇷 ابتدا مشکلات مخاطب را بررسی کنید 🇮🇷 سپس بر اساس آن مشکل ، 🇮🇷 برای بحث خود ، 🇮🇷 یک موضوع انتخاب کنید . 🇮🇷 آنگاه از منابع معتبر ، محتوا پیدا کنید . 🇮🇷 و سپس محتواهای خود را ، 🇮🇷 در قالب های زیر بریزید . 👈 چیستان و معما 👈 شعر و سرود 👈 قصه و داستان 👈 بازی و سرگرمی 👈 خاطرات شهدا و علما 👈 ضرب المثل 👈 آیه و روایت 👈 نمایش و تئاتر 👈 فعالیت های گروهی و جمعی 👈 خواندن دسته جمعیِ شعر ، سوره کوتاه ، حدیث کوتاه یا یک متن خاص 👈 و... @amoomolla
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۸ 🌷 🇮🇷 نواب ، سینه اش را جلو داد ؛ 🇮🇷 سرش را بالا برد ؛ 🇮🇷 شانه هایش را بالاتر کشاند . 🇮🇷 قدمهایش را محکم به زمین می زد ؛ 🇮🇷 و به طرف شاه می رفت . 🇮🇷 همه ماموران ، برای شاهنشاه ، تعظیم کردند 🇮🇷 اما نواب ، بدون ترس و با غرور و قدرت ، 👈 رو در روی شاه ایستاد . 🇮🇷 شاهنشاه ، با وجود سربازان و ماموران ، 🇮🇷 از ابهت و اقتدار نواب کوچولو ، ترسید . 🇮🇷 و با دلهره و لرزش گفت : ♨️ نمی ترسی که ما تو رو بکشیم ؟! ♨️ تو چکار به سیاست داری بچه ؟! ♨️ برو درساتو بخون . ♨️ برو در مسجد بشین و نماز بخون ♨️ برو زندگیتو بکن فسقلی ♨️ کاری به سیاست و حکومت و مردم ما ، ♨️ نداشته باش . 🇮🇷 نواب با لحنی سنگین گفت : 🌸 درس و مسجد و نماز من ، 🌸 اگر نتونن ، حق مظلومی رو بگیرن 🌸 اگر نتونن ، ظالمی رو ادب کنن 🌸 اگر نتونن در راه خدمت به مردم ، کار کنن 👈 پس اون نماز و روزه و دیانت ، 👈 نه به درد من می خورن نه به درد خدا . 🌸 و این رو بدون ، 🌸 تا زمانی که من زنده ام 👈 مثل دریای خروشان و پرتلاطمم 👈 قدرتمندتر از طوفانم . 👈 استوارتر از کوهم 👈 سایه ای از مرگم 🌸 هم برای تو و حکومتت 🌸 و هم برای هم پیمان هایت . 🌸 به خدا قسم ! تا من زنده ام 🌸 نمیذارم یک آب خوش ، 🌸 از دهان هیچ کدومتون ، پایین بره 🇮🇷 ترس شاهنشاه از نواب ، بیشتر شد 🇮🇷 اما ترس خود را مخفی کرد 🇮🇷 و با خنده و شوخی گفت : ♨️ ببینید این بچه چی میگه ؟ ♨️ تو قصر من ، جلوی ارتشم ، ♨️ داره منو تهدید می کنه . 🇮🇷 شاه ، آرام به عقب برگشت . 🇮🇷 و دست خود را بالا برد . 🇮🇷 و دستور شلیک داد . 🇮🇷 ماموران نیز به نواب شلیک کردند 🇮🇷 و او را به شهادت رساندند . 🇮🇷 و جسدش را در بیابان ، انداختند . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
27.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 انیمیشن سینمایی بوبوی قهرمان 🌹 ژانر : کمدی ، هیجانی ، اکشن 🌹 قسمت سوم @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌷 سوره فیل ، آیه چهارم 🌷 🇮🇷 تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيل 🇮🇷 که بر آنان ، سنگهایی از گِلِ سخت ، می انداختند. striking them with stones of hard clay 🇮🇷 اِسترایکینگ ذِم وِیذ اِستُن آف هارد کِلِی @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌷 سوره فیل ، آیه چهارم 🌷 🇮🇷 تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيل 🇮🇷 که
🕋 🕋 🕋 🕋 🕋 ✍ کلمات جدید : 🇮🇷 اِسترایکینگ : striking 👈 انداختن ، افکندن 🇮🇷 ذِم : them 👈 به آنها 🇮🇷 وِیذ : with 👈 به طرف 🇮🇷 اِستُن : stones 👈 سنگ ، سنگسار کردن 🇮🇷 هارد کِلِی : hard clay 👈 خاک رُس سخت
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۹ 🌷 🇮🇷 شاه ، که خود را ، 🇮🇷 از شر قیام های مردم و خصوصا نواب ، 🇮🇷 در امان می دید ؛ 🇮🇷 هر روز به قصرهای خود ، 🇮🇷 در استان های مختلف ، رفته ؛ 🇮🇷 و به کارهای زشت و منافی عفت می پرداخت . 🇮🇷 به دستور شاه ، 🇮🇷 زنان و دختران زیادی را ، 🇮🇷 به زور ، به قصر می آوردند ؛ 🇮🇷 و آنان را مجبور می کردند ؛ 🇮🇷 تا به رقص و آوازخوانی و مستی ، بپردازند . 🇮🇷 و در نهایت بعد از تجاوز و کتک زدن آنها ، 👈 آنان را مثل آشغال ، از قصر ، بیرون می کردند 🇮🇷 دختران زیادی را با این اعمال کثیفش ، 🇮🇷 بدبخت و رسوا می کرد . 🇮🇷 زنان و دختران معصوم نیز ، 🇮🇷 پس از این فاجعه ، 👈 یا خودکشی می کردند ، 👈 یا خود را گم و گور می نمودند . 👈 یا بیمار می شدند 👈 و یا حالت جنون به آنان ، دست می داد . 🇮🇷 همه دختران و خانواده های آنان می گفتند ؛ 🌷 اگر همه مردان ایران ، مثل نواب بودند 🌷 اگر غیرت و ناموس پرستی داشتند 🌷 هیچ وقت شاه جرائت نمی کرد ؛ 🌷 به ناموس مردم ، دست درازی کند . 🇮🇷 شاه ، به همراه خانواده اش ، 🇮🇷 با ماشین ، در بازار خراسان ، 🇮🇷 مشغول خوشگذرانی بود . 🇮🇷 همسر و دختران شاه ، 👈 با بی حجابی و لباس های فاخر و گران قیمت 👈 و با طلا و جواهرات بسیار ، 🇮🇷 در حال مسخره کردن مردم بودند ؛ 🇮🇷 که ناگهان ، نواب جلوی آنان ظاهر شد . 🇮🇷 شاهنشاه ، با دیدن او ، 🇮🇷 مات و مبهوت شده بود . 🇮🇷 چشمان و دهانش ، باز مانده . 🇮🇷 و تعجب ، از تمام وجودش می بارید . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla