eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
91 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی 🇮🇷 قسمت ۴۰۹ : این که خودمونیم تو فیلم 🇮🇷 پیام اخلاقی : آداب غذا خوردن @amoomolla 🎥
🌸 با سلام خدمت همراهان گرامی ! 🌸 همه‌ی فیلم و کارتون های این کانال ، 🌸 در کانال ۲۶۰۰ نفری فیلم و کارتون های ایرانی اسلامی 🌸 در پیامرسان سروش ، می باشد . sapp.ir/iran_kartoon
30.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی آهوی پیشونی سفید ۱ 🇮🇷 قسمت اول 🔮 @amoomolla
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۴۶ 🌷 🇮🇷 مردمی که نواب را تحویل دادند 🇮🇷 اعتراض کردند و گفتند : ♨️ آقا پس جایزه ما چه میشه ؟! 🇮🇷 رئیس ساواک به سربازان گفت : ♨️ جایزه اونا رو هم بدین 🇮🇷 ناگهان سربازان ، 🇮🇷 با چماق و شوک برقی ، 🇮🇷 به جان مردم افتادند . 🇮🇷 و آنان را با سر و صورت خونی ، 🇮🇷 از سازمان بیرون راندند و در را بستند . 🇮🇷 رئیس ساواک به نواب گفت : ♨️ تو کی هستی بچه ؟! ♨️ تو با این سن کم ، ♨️ این همه قدرت رو ، از کجا آوردی ؟! 🇮🇷 نواب گفت : 🌸 بچه خودتی 🌸 من مردِ با غیرتِ ایرانم 🌸 سرباز ایرانم و در خدمت ایرانم 🌸 و قدرتم رو اول از خدا ، 🌸 سپس از عشق به وطنم 🌸 و از عشق به مردمم گرفتم 🇮🇷 رئیس ساواک با تمسخر گفت : ♨️ مردم ؟! ♨️ بله دیدم چطوری همین مردم ، ♨️ حق الزحمه تو رو دادن ♨️ و تو رو با خواری و خفت ، به اینجا آوردن ♨️ من نمی خوام تو رو بکشم ♨️ چون خیلی بچه ای ♨️ ولی برات ، یه پیشنهادی دارم 🇮🇷 نواب گفت : 🌸 اولا بچه خودتی 🌸 دوما در همه جای دنیا ، 🌸 و در همه زمان ها ، 👈 مردم جاهل و بی بصیرت ، وجود داره 🌸 به خاطر چندتا بی بصیرت ، 🌸 حق ندارید به همه مردم اهانت کنید . 🌸 سوما من با دشمن مردم ، مذاکره نمی کنم 🇮🇷 رئیس ساواک خندید و گفت : ♨️ معلومه که بچه زرنگ و باهوشی هستی ♨️ می خوام برای ما کار کنی ♨️ حقوق هم ، هر چقدر که بخوای ، ♨️ بهت میدیم . 👈 نظرت چیه ؟! 🇮🇷 نواب تبسمی کرد و گفت : 🌸 اولا ؛ بازم بچه خودتی 🌸 دوما ؛ آیا شما می خواین با شما کار کنم ؟! 🌸 یعنی از بنده می خواین جنایت کنم ؟ 🌸 یعنی باید آدمای بی گناه رو بکشم ؟ 🌸 یعنی از مردم فقیر و بیچاره دزدی کنم ؟! 🌸 یعنی مواد مخدر وارد ایران کنم ؟ 🌸 یعنی جوونای وطنم رو بدبخت کنم ؟ 🌸 یعنی گرسنگی و بیکاری مردم رو ببینم ، 🌸 ولی هیچ دم نزنم ؟! 🌸 یعنی در خیابون بگردم و برای شاهنشاه ، 🌸 دخترای زیبا پیدا کنم و به دربار بیارم ؟! 🌸 یعنی هر روز شاهد فسادهای دربار باشم 🌸 و چیزی نگم ؟! 🌸 سربازان آمریکایی و انگلیسی ، 🌸 هر روز به ناموس و وطن ما ، تجاوز کنن 🌸 و ساکت بمونم و نباید چیزی بگم ؟! 🌸 خخخ ، زهی خیال باطل ... 🌸 نه داداش ، من بی غیرت نیستم 🌸 من ایرانی هستم 🌸 من مسلمانم 🌸 من شیعه امام علی ام 🌸 من خدا پرستم 🌸 من ناموس پرستم 🌸 من وطن پرستم 🌸 به خدا قسم تا آخرین قطره خونم ، 👈 مدافع حرم و حریم ایران می مونم . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 داستان کوتاه کودکانه سردار 🇮🇷 تهیه شده و ارسالی اعضای خوب کانالمون @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌹 سوره حمد آیه ۴ 🌹 🇮🇷 ایّاک نعبُدُ وَ ایّاک نستعین 🌸 تنها تو را عبادت و پرستش می‌كنیم 🌸 و تنها از تو یاری می‌جوییم‌ . 🇮🇷 it is You we worship 🇮🇷 and you we ask for help 🌸 ایت ایز یو وی وُرشِپ 🌸 اَند یو وی اَسک فُر هِلپ @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌹 سوره حمد آیه ۴ 🌹 🇮🇷 ایّاک نعبُدُ وَ ایّاک نستعین 🌸 تنها تو را عباد
✍ کلمات جدید 🇮🇷 وی : we : ما 🇮🇷 وُرشِپ : worship : عبادت و پرستش 🇮🇷 اَسک : ask : درخواست کردن ، طلب کردن 🇮🇷 هِلپ : help : کمک و یاری کردن
👈 برای 🌸 مکان خواب کودک بعد از دو سالگی ، 🌸 باید از پدر و مادرش جدا شود . 🌸 اگر قرار باشد پیش پدر و مادر بخوابد 🌸 به آنها عادت کرده و وابسته می شود 🌸 و اگر وابسته شد ؛ 🌸 در شبهای آمیزش ، از آنها جدا نمی شود 🌸 آنوقت جدا کردنش ، 🌸 با گریه و اکراه و دعوا خواهد بود 🌸 باز با این حال اگر جدا شد 🌸 هم به رابطه والدینش مشکوک می شود 🌸 هم به آنها بدبین می شود . 🌸 بنابراین ؛ از همان دو سالگی ، 🌸 جای خواب کودک خود را جدا کنید . @amoomolla
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۴۷ 🌷 🇮🇷 رئیس ساواک با عصبانیت گفت : ♨️ اگر برای ما کار کنی ، زنده می مونی ♨️ وگرنه کشته می شی . 🇮🇷 نواب گفت : 🌸 اولاً منو تهدید نکن ، داداش 🌸 دوماِ هرگز منو از مرگ نترسون 🌸 چون هر روز ، دارم غسل شهادت می کنم 🌸 من همیشه برای شهادت در راه خدا آماده ام 🌸 سوماً نه با شما کار می کنم 🌸 و نه کشته می شم 🌸 چون همیشه یه راه سومی وجود داره 🇮🇷 رئیس ساواک ، خندید و گفت : ♨️ چه راهی 🇮🇷 نواب با اقتدار و شجاعت گفت : 🌸 اگر تسلیم بشین ، همه تونو زندانی می کنم 🌸 و اگر تسلیم نشین ، همه شما رو می کشم 🇮🇷 رئیس ساواک ، 🇮🇷 از لحن و جدیت و شجاعت نواب ترسید . 🇮🇷 و زنده ماندن نواب را ، 🇮🇷 به ضرر سازمان و شاهنشاه می دید 🇮🇷 به خاطر همین همه مأموران را به خط کرد 🇮🇷 و دستور تیراندازی داد . 🇮🇷 نواب ، دستش را به سینه زد . 🇮🇷 ناگهان لباسش تبدیل به زره شد . 🇮🇷 سپس گونی را باز کرد . 🇮🇷 و عصای حضرت موسی را در آورد . 🇮🇷 و آن عصا را ، به طرف ماموران انداخت 🇮🇷 ناگهان آن عصا ، تبدیل به اژدها شد . 🇮🇷 همه ماموران ، 🇮🇷 ترسان به عقب برگشتند ؛ 🇮🇷 و شروع به تیراندازی کردند . 🇮🇷 نواب ، چوب شکسته اش را چرخاند . 🇮🇷 تا تبدیل به سپر شد و جلوی خود گرفت . 🇮🇷 تیرهای ماموران به سپر اصابت کردند . 🇮🇷 سپس نواب با شمشیر امام علی علیه السلام ، 🇮🇷 به آنان حمله ور شد . 🇮🇷 رئیس ساواک ، پشت مامورانش مخفی شد 🇮🇷 اژدها و نواب نیز ، 🇮🇷 تعدادی از ماموران را کشتند ؛ 🇮🇷 و عده زیادی را اسیر کردند . 🇮🇷 سپس آنان را در زندان ساواک انداختند . 🇮🇷 مردم ، با شنیدن صدای تیراندازی ، 🇮🇷 ترس و نگرانی و دلهره ، 🇮🇷 تمام وجودشان را فرا گرفت . 🇮🇷 و پشت در سازمان ، 🇮🇷 با چشم گریان ، 🇮🇷 برای نواب دعا می کردند . 🇮🇷 که ناگهان ، درب باز شد . 🇮🇷 و نواب ، با همان لباس کهنه ، 🇮🇷 و گونی به دست ، خارج شد . 🇮🇷 و پشت سر او ، 🇮🇷 جمعیت عظیمی از زندانیانی بودند ؛ 🇮🇷 که به جرم مخالفت با حکومت ، 🇮🇷 یا پرداخت نکردن مالیات و... دستگیر شدند 🇮🇷 زندانیان توسط نواب ، آزاد شدند . 🇮🇷 نواب با دیدن مردم ، به زمین نشست 🇮🇷 و سجده شکر ، به جای آورد . 🇮🇷 زندانیان نیز ، 🇮🇷 به خاطر آزادی خودشان ، 🇮🇷 و به خاطر پیروزی نواب ، 🇮🇷 به سجده افتادند . 🇮🇷 و از خداوند عزوجل ، تشکر نمودند . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون دیرین دیرین 🇮🇷 این قسمت : نشانه ضعف 🇮🇷 نکته اخلاقی : غیبت ممنوع 🔮 @amoomolla 🕌
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۴۸ 🌷 🇮🇷 مردم با خوشحالی فراوان ، 🇮🇷 به سوی نواب دویدند . 🇮🇷 او را در آغوش گرفتند . 🇮🇷 و جویای حال او شدند . 🇮🇷 آنان که نواب را تحویل دادند ، 🇮🇷 با شرمندگی آمدند و عذرخواهی کردند . 🇮🇷 نواب با لبخندی زیبا گفت : 🌸 اشکالی نداره برادران من 🌸 ولی اینو بدونید 🌸 و به همه بگین 🌸 که هیچ وقت به حرفها ، وعده ها 🌸 و قول های شاه و آمریکا و انگلیس ، 🌸 یک ذره هم اعتماد نکنید . 🇮🇷 مردم ، با خوشحالی و خنده ، 🇮🇷 و با چشمانی گریان ، 🇮🇷 زندانیان خود را در آغوش گرفتند . 🇮🇷 یک عده از جمعیت نیز ، 🇮🇷 به درون سازمان رفتند تا با چشم خود ، 🇮🇷 اوضاع را بررسی کنند 🇮🇷 و ببینند چه خبر شده است 🇮🇷 و نواب در آنجا ، چکار کرده است . 🇮🇷 بعد از نیم ساعت ، 🇮🇷 با خوشحالی بیرون آمدند و گفتند : 🌹 بیایید ببینید نواب چکار کرده 🌹 تنهایی همه ماموران رو کشته و زندانی کرده 🇮🇷 همه جمعیت داخل سازمان رفتند . 🇮🇷 و با تعجب ، 🇮🇷 به اجساد ماموران نگاه می کردند . 🇮🇷 و با خود می گفتند : 🌟 چطور ممکن است که نواب ، 🌟 این همه قدرت پیدا کرده ؟! 🇮🇷 حسن و مرتضی ، 🇮🇷 که آخر جمعیت ، ایستاده بودند . 🇮🇷 گریه کنان به طرف نواب آمدند . 🇮🇷 و او را در آغوش گرفتند . 🇮🇷 نواب گفت : 🌸 گریه نکنید دوستان عزیزم 🌸 انشالله از امروز ، 🌸 این سازمان خبیث در تصرف ماست 🌸 زندانی های ما هم که سالها در زندان بودن ، 🌸 و انواع شکنجه ها و عذاب ها رو چشیدن 🌸 اکنون به آغوش مردم بازگشتن 🌸 حالا نوبت شهر ماست که آزاد بشه 🌸 پس به همه مردم بگین که خودشون رو ، 🌸 برای جنگ با شاهنشاه ، آماده کنن . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
27.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی آهوی پیشونی سفید ۱ 🇮🇷 قسمت سوم 🔮 @amoomolla
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۴۹ 🌷 🇮🇷 وقتی خبر آزادی زندانیان ، 🇮🇷 به گوش مردم رسید ؛ 🇮🇷 همه از خانه بیرون آمدند . 🇮🇷 و به طرف سازمان ساواک دویدند . 🇮🇷 هر کدام که زندانی داشت ، 🇮🇷 با بغضی در گلو و در کمال ناباوری ، 🇮🇷 دست فرزندان کوچک خود را گرفته ، 🇮🇷 و با چشمانی پر از اشک و قلبی شکسته ، 🇮🇷 و با روحی محزون و درد کشیده ، 🇮🇷 به طرف زندان رفتند . 🇮🇷 هر کدام از زندانیان ، 🇮🇷 با دیدن همسران یا مادرانشان ، 🇮🇷 مات و مبهوت نگاه می کردند . 🇮🇷 همسر و فرزند خود را در آغوش گرفته ، 🇮🇷 و مثل مادران زخم خورده ، 🇮🇷 اشک می ریختند . 🇮🇷 مردم با دیدن ضجه های زنان ، 🇮🇷 و با دیدن دلتنگی کودکان و ناراحتی مادران ، 🇮🇷 به گریه و زاری پرداختند . 🇮🇷 همه زندانیان و خانواده های آنان نیز ، 🇮🇷 از نواب تشکر کردند ؛ 🇮🇷 و به پای او افتادند 🇮🇷 و دست و پای او را بوسیدند . 🇮🇷 خبر تسخیر سازمان ساواک ، به دربار رسید 🇮🇷 شاهنشاه ، خشمگین و عصبانی شد 🇮🇷 و دستور داد تا یک جلسه فوری ، برگزار شود 🇮🇷 مردم شهر نیز ، به مناسبت تسخیر سازمان 🇮🇷 و همچنین آزادی زندانیان ، 🇮🇷 بعد از نماز مغرب و عشا ، در مسجد شهر ، 🇮🇷 جشن با شکوهی ، برگزار کردند . 🇮🇷 نواب نیز در همان مراسم ، 🇮🇷 به مردم قول داد تا به زودی ، 👈 حکومت شاهنشاه را نابود کند . 🇮🇷 بعد از اتفاقات امروز ، 🇮🇷 مردم زیادی به آینده امیدوارتر شدند . 🇮🇷 و برای مبارزه با ظلم شاه مصمم تر شدند . 🇮🇷 صبح زود ، 🇮🇷 جلسه ای در دربار شاه ، انجام گرفت . 🇮🇷 و نمایندگان کشورها و هم پیمانان شاهنشاه 🇮🇷 در آن جلسه حاضر شدند . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌹 سوره حمد آیه ۵ 🌹 🇮🇷 اِهدنا الصّراط المستقیم 🇮🇷 ما را به راه راست ، هدایت کن 🇮🇷 Guide us to the straight path 🇮🇷 گاید اَس تو دِ اِستِرِیت پَت @amoomolla