🦋 احکام ولطیفه 🦋
#لبخنـــد 😎😅🥸
#لطیفه
🤠حیفنون زنگ زده مطب، میگه:
الو متخصص #پوست؟
👩🏻منشى ميگه بله بفرمایید
اونم میگه: #پوست_بُـز چند میخرید
😂😂😂
🔰 احکـام
1⃣ پوست لبها و جاهای دیگر بدن اگر موقع افتادنش رسیده و بدون درد و سوزش کنده شود، #پاک است.
‼️ولی اگر با درد جدا شود چون روح دارد #نجس است.
2⃣ اگرازبدن انسان یاحیوانی که خون جهنده دارد درحالی که زنده است گوشت یاچیز دیگری راکه روح داردجداکنند، #نجس است.
#احکام_لطیفه
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
🦋 حدیث 🦋
#منت_گذاشتن
امام صادق علیه السلام فرمودند:
اگر به كسى خوبى كردى، آن را با منّت گذاشتن زياد و به رُخ كشيدن تباه مساز، بلكه با خوبىِ بهترى ادامه اش بده؛ زيرا اين كار براى اخلاق تو زيبندهتر است و پاداش آخرتت را واجبتر مىگرداند.
#حدیث
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
#شعرکودکانه
#توحید
من از کجا بدونم
خدا فقط یه دونست؟
اگر خدا دوتا بود
همه چی ناجور می شد
دقت و نظم و ترتیب
از این جهان دور می شد
خدای اول می گفت:
خورشید باید بتابه
خدای دوم می گفت:
خورشید باید بخوابه!
خدای اول می گفت:
دونه بزن جوونه
خدای دوم می گفت:
دونه بمون تو خونه!
اگر خدا دوتا بود
همه چی جابجا بود
پرنده توی دریا
ماهی توی هوا بود!
خدا فقط یه دونه
خدای مهربونه
دوستش داریم یه دنیا
خودش اینو می دونه.
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
🦋 آموزش نقاشی 🦋
#آموزش_نقاشی
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 بازی 🦋
#بازی_های_ساختنی
👌جابجایی آب با نخ
#بازی
#سرگرمی
#نوجوان
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨
🌿🦋دحو الارض🦋
⏰۲۵ ذیالقعده(مصادف با ۱۵ تیر ۱۴۰۰)
🙏🏼روزه آن معادل با ۷۰ سال روزه است.
✅ بیایید فردا را به نیت تعجیل در ظهور مولایمان صاحب الزمان روزه بگیریم و او را یاد کنیم، باشد که دعای خیر مولایمان بدرقه راهمان گردد و این روزه ها سببی هر چند کوچک برای تعجیل در ظهورش گردد.*
🍀روز ۲۵ ذیالقعده(سه شنبه 15 تیر )، هم زمان با دحوالارض یعنی
1⃣ گسترش یافتن زمین است. در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیه السلام
2⃣ حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهما السلام به دنیا آمده اند.
3⃣همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) معرفی شده است.
4⃣ نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد.
اعمال این روز چیست ❓
1⃣روزه
روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه اش مثل *روزه هفتاد سال* است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او👈 عبادت صد سال👉 نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه دار باشد استغفار می کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده.
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
🦋 نکته تربیتی 🦋
بچهها شنوندههای خوبی نیستند، اما مقلدهای خیلی خوبی هستند !👦
▫️داد بزنید= داد میزنند
▫️لج کنید= لج میکنند
▫️اول سلام کنید= اول سلام میکنند
▫️احترام بگذارید= احترام میگذارند
+ تغییر را از خودمان آغاز کنیم
#نکته_تربیتی
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
🦋 احکام و لطیفه 🦋
♡طنـــز... 😎
#لطیفه
هيچ ميوهاى به پر بركتى #انگور نيست
🍇🍇
[آب انگور، شيـره انگور، سـركه، كشمش، عرق کشمش، مويز، #روغن هسته انگور، غوره، گردغوره، آبغوره، و...]
به تنهايى از كل جمعیتهای بی خاصیت , بيشتر كاربرد و خاصیت داره
😂😂😂
ـ🌧⛈🌧
#احکـــام 👇
✍🏼 #آب انگور اگر حرارت ببيند و بجوش آيد خوردن آن #حرام است.😨
👈 راه پاك شدن آن اينست كه بيشتر حرارت ببيند تا دو سوم آن كم شود. و يك سوم باقي مانده خوردنش اشكالی ندارد.❌
❗مجازات نوشیدن #آب انگور جوشیده، حدّ شراب (یعنی 80 تازیانه) است.😳
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC
🦋داستان امام رضا و گنجشک🦋
از امام رضا (ع) داستان ها و روایات زیادی نقل شده است که همه آنها دارای پندها و آموزه های مفیدی است. یکی از داستان های معروف مربوط به امام رضا (ع) ، داستان ایشان و گنجشک ها است که آسمونی در این مقاله این داستان زیبا و آموزنده را برای شما عزیزان تهیه کرده است که در ادامه می خوانید.
سلیمان سبد میوه را جلو امام گذاشت. گنجشک از روی شاخه پرید. در هوا بال بال زد. رفت و برگشت. آمد به دیوار چسبید. چند بار جیک جیک کرد. پرید، چرخی زد. لحظهای بعد برگشت. معلوم بود نگران است. امام نگاهی به گنجشک کرد. سلیمان میخواست چیزی بگوید. امام دستش را بالا آورد. سلیمان ساکت شد. نگرانی گنجشک بیشتر شده بود. تند تند میخواند. زود میرفت و باز بر میگشت. امام گفت: «میدانی چه میگوید؟» سلیمان لبخندی زد و گفت: «حتماً از آمدن ما ترسیده».
عجله کن سلیمان!
امام بلند شد. راه افتاد.
ـ زود باش. یک مار سمی به جوجههای این گنجشک حمله کرده است.
سلیمان تعجب کرد. فوری کفشهایش را پوشید. به طرف چوب بلند و کلفتی رفت. پایش به سنگی گیر کرد و افتاد. برخاست. چوب را برداشت. کلبه را دور زد. به طرف ایوان رفت. مار سیاهی را دید که از دیوار بالا میرفت. زبانش را تکان میداد.
جریک جریک! جریک!
جوجهها میخواندند. دو گنجشک بالای سر مار میچرخیدند. نزدیک میشدند و تلاش میکردند به مار نوک بزنند، یا او را به دنبال خود بکشانند.
سلیمان فوری نزدیک شد. چوب را بالا برد و محکم به سر مار زد. مار افتاد. دور خود حلقه زد. میخواست فرار کند که او با چند ضربه محکم مار را کشت.
سلیمان مار را با نوک چوب، کناری انداخت. برگشتند. امام نشست. دو گنجشک آمدند. چند بار جیک جیک کردند و رفتند. گفت: «آمدهاند تا تشکر کنند». بعد از امام پرسید: «شما چطور فهمیدید که گنجشک چه میگوید». امام تبسمی کرد؛ سلیمان میدانست. او فرزند پیامبر بود، اما میخواست از زبان خود حضرت بشنود. نسیم ملایمی وزید. شاخ و برگها را نوازش کرد. آسمان آبی بود. امام رضا به آرامی گفت: «مگر نمیدانی که من نماینده خدا روی زمین هستم». سلیمان میوهای برداشت. لبخندی زد و گفت: میخواستم از زبان خودتان بشنوم، سرورم!».
بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۸۸، ح ۸ (باب ششم
#داستان
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
💟 ویژه :
❣کودکان❣نوجوانان❣والدین❣معلّمان❣مربیان❣مبلّغان
❣ایتاء eitaa.com/amoopakdel
❣تلگرام t.me/amoopakdel
❣واتساپ👇
🆔https://chat.whatsapp.com/CBHpk5v8ERc45MnMSVpRmC