🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🦋 عیدنوروز 🦋 فقط چند دقیقه به سال تحویل مانده بود . بابا رفته بود وضو بگیرد تا قرآن بخواند . همه دور سفره هفت سین نشسته بودند . ماهی کوچولو سین های سفره را شمرد و فریاد زد :" یکی از سین ها کم است !" سیبالو که رییس سفره بود ، گفت :" همه ساکت! حاضر غایب می کنم . هر کس غایب بود خودش بگوید." سکه خندید و گفت :" وقتی غایب است ، چطوری خودش بگوید؟ " سیبالو اخم کرد :" ام ... هول شدم خب . منظورم این بود که نگوید!" سیبالو اسم ها را خواند :" سمنو؟ حاضر! سماق ؟ حاضر! سکه؟ حاضر! سنجد؟ سنجد؟ سیبالو داد زد :" اگر جواب ندهی ، اسمت را توی بدها می نویسم ." سیرک گفت :" غایب است." سکه گفت :" سنجدو که هر سال به موقع می آمد ! حتما برایش اتفاقی افتاده." سیبالو گفت :" من این حرف ها حالی ام نیست . اگر نیاید ، نمره انضباطش را صفر می دهم ! مگر این که یک سین دیگر پیدا کنید و جایش بگذارید ." سکه گفت :" بهتر است به آقا سوسکه بگوییم بیاید ." سیبالو محکم زد به صورتش و گفت :" خاک برسرم ! سارا و مامانش از ترس اوف می شوند!" ناگهان سکه فریاد زد:" آهان فهمیدم ." بعد رو کرد به سارا و گفت :" سنجدو دیر کرده است. سیبالو می خواهد نمره انضباطش را صفر بدهد . می شود شما سین هفتم باشی؟" مامان سارا خندید :" فکر بامزه ای است." سارا قبول کرد و کنار سین های دیگر نشست . ناگهان تق تق در زدند . سارا دوید و در را باز کرد . سنجدو قل قل زنان به طرف سفره رفت :" خدایا شکرت که به موقع رسیدم! " مامان گفت :" امسال هشت سین داریم . اصلا هر چه سین بیش تر ، محبت هم بیش تر ." بعد رو کرد به سیبالو گفت :" آقای رییس سفره ! شما هم توی سال جدید یک کم اخلاقت را بهتر کن." همه خندیدند: هم هشت سین ، هم مامان سارا . #نوروز #عید_نوروز #سال_نو_مبارک 🦋 ویژه کودک ونوجوان ووالدین به کانال مادر ایتاء بپیوندید 🆔eitaa.com/kodak_va_nojavan 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿