فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه ها را دریاب🖤🖤🖤
23.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 زندگی با آیهها
🔸قسمت نوزدهم (روز نوزدهم ماه مبارک رمضان)
🔻سطر نوزدهم ، اصل مترقی ولایت
🔹...إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ
آیه ۶۲سوره مبارکه َٰشعراءَٰ
🔰 موشن آبجکت جهت نشر
ویژه مسابقه زندگی با آیه ها
💡برای پیوستن به پویش زندگی با آیهها عدد "۵" را به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۵۵۴ ارسال فرمایید.
.روزه.ppsx
7.31M
✳️ پاورپوینت احکام روزه ( بررسی نظرات مراجع تقلید در باب احکام روزه)
📚کانال بانک پاورپوینت👇
@bankpowerpoint
✳️برای دوستان خود فوروارد کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1_10572523641.pptx
50.34M
✳️ پاورپوینت فلسطین و بررسی عملیات طوفان الاقصی
📚کانال بانک پاورپوینت👇
@bankpowerpoint
✳️برای دوستان خود فوروارد کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جزء21الی25.zip
19.44M
✳️ فایل زیپ پاورپوینت جزء های بیست و یکم تا بیست و پنجم قرآن کریم
📚کانال بانک پاورپوینت👇
@bankpowerpoint
✳️برای دوستان خود فوروارد کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
احادیث امام علی علیه السلام.ppsx
2.6M
✳️ پاورپوینت احادیث امیرالمومنین علیه السلام
📚کانال بانک پاورپوینت👇
@bankpowerpoint
✳️برای دوستان خود فوروارد کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1_10589698581.mp3
4.12M
🚩
🎙سیدرضانریمانی
#شهادت_امام_علی
#شب_قدر
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
#کربلای_معلی🎙
🔹نان خشك حضرت امير علیه السلام
راوی می گوید: دیدم یک نفر در نخلستانها دارد کار می کند. من هم خیلی گرسنه ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم. گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم. شاید چیزی داشته باشد. آمدم و سلام کردم و گفتم: «برادر! من گرسنه ام. چیزی هست؟» فرمودند: «پهلوی آن عصا نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور». می گوید: «آمدم آنجا. دیدم پارچه¬اي بود؛ باز کردم. نان جوی خشکیده¬اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست». گفتم: برادر! این نان خشکیده، مال خودت. من نمی توانم بخورم. تو چطور این نان را می خوری؟» فرمودند: «برو مدینه به منزل حسن بن علی. وضع او خوب است و تو را اداره می کند». آمدم آنجا؛ دیدم سفره حسابی است. غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را. زیر لباسهایم گذاشتم، تا برای آن پیرمرد که در نخلستان کار می کرد، ببرم. همينكه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند: «برادر! زیر لباست چه گرفتی؟» عرض کردم: «پیرمردی است در نخلستان کار می کند. من دیدم نانی در توشه او بود که دندانهای من نتوانست آن را خرد كند. اين غذا¬ها را برای او می برم». حضرت فرمودند: «همة اين دستگاه، مال خود او است؛ اما استفاده نمی كند».
284/خ/96
آيت الله #ناصري ره
❀