🌹🕊💐🥀💐🕊🌹
#خـاطـراٺ_شـهدا
#شهید_مدافع_حرم
#روح_الله_قـربانے
میگفٺ میخواهم جورے #شهید شوم ڪہ نیاز بہ ڪفن نداشٺہ باشم!عاشــق روضہ #حضرٺ_عباس(ع) بود...
میگفٺ: آدم ٺو خونش #روضہ بگیره ، روضہ عباس(ع) حتی اگر فقط پنج نفر شرڪٺ ڪنند
روضہ #عباس(ع) دیوانہ اش مے ڪرد... جورے الٺماس ڪرد ڪہ در #محرم ساݪ گذشته بعد از انفجار ماشینش در حݪب_سوریہ بے دسٺ ، اربا اربا بہ شهادٺ رسید...
عاشقِ عباس باید هم ڪوه #غیرٺ باشد ، باید فدایے زینب باشد، باید فانے در حسین باشد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
مشارطه و مراقبه فراموش نشه
@amorohani
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
#شهیدانه
#شهید_مدافع_حرم
#محمودرضا_بیضائی
روزهایم یک به یک میگذرند
حال و روزم خنده دار است ...
پُر شده ام از ادعا !
دم از #شهدا میزنم ...
بهخیال خودم #شهید خواهم شد ...
خوشـا به حالت
بدون ادعا #شهیــد شدی
بُعد فاصله بینمان بیداد میکند....
#رفیق_گاهی
#نگاهم_کن
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
@amorohani
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹
#دمی_با_شهدا
#سردار_شهید
#دکتر_مصطفی_چمران
خدایا ...
مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران عقل توجیهشان می کنم ببخش .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
@amorohani
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#حسن_احمدی
خانه پدر که می آمد ، بیکار نمی نشست .
اول از پدر شروع می کرد ، موها و محاسنش را اصلاح می کرد ، ناخن هایش را می گرفت و لباس تمیز به بابا می پوشاند ، بعد هم می رفت سراغ خانه ، اگر کاری روی زمین مانده بود انجام می داد .
راوی
#مادر_شهید
همیشه در خانه در کارها خیلی کمک می کرد .
وقتی هم که مهمان داشتیم بیشتر خودش پذیرایی می کرد .
وقتی که غذا آماده می شد در پهن کردن و چیدن سفره کمک می کرد و بعد هم کمک می کرد سفره راجمع کنیم و داخل آشپزخانه می آمد و می گفت خانمم شما خسته شدی من همه ی کارها را انجام می دهم .
راوی
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
@amorohani
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
#خاطرات_شهداء
#مادرانه
#مادر_شهید
#دعای_مادر
برادر و همرزم #شهید، تعریف می کرد :
#بیژن به خاطر هوش بالایی که داشت ، شرکت نفت دنبالش فرستاده بودند برای استخدام .
مادرمان من تحصیل نکرده ولی علاقه بسیار شدیدی به اهل بیت داشت .
یه روز #بیژن میاد خونه
همینطوری که وارد خونه می شه ، می بینه مادر داره آش می پزه و در عین حال با #حضرت_زهرا_س درد و دل می کنه و می گه که این بچه ام (امیرحسین) پاش قطع شده و من دیگه رزمنده ندارم برای راه تو یا زهرا و گریه می کنه
مادر ادامه میده که #بیژن هم دنیا را برداشته و آخرتش رو فروخته .
#بیژن شب #شهادتش این و برام تعریف کرد و گفت :
من پشت سر مادر بودم ولی مادر اینو نمی دونست ، وقتی تنهایی داشت آش پزی می کرد و با #حضرت_زهرا_س صحبت می کرد ، رفتم بوسیدمش و بهش گفتم :
« ننه به خدا اینجوری نیست که تو ناراحتی ».
#بیژن همون روز کارت رسمی حفاری نفت را از شرکت گرفته بود .
#بیژن هم همون لحظه کارتش را به مادرم نشون میده و می گیره رو گاز و بهش میگه ببین ننه اینم دنیا ، سوزوندمش ، از فردا هم میرم عملیات و بعداز اون آمد جبهه .
از سال ۵۹ تا ۶۳ #بیژن همه عملیات ها را شرکت کرد و در عملیات بیت المقدس هم خیلی تاثیر گذار بود .
#شهید_بیژن_خطیبی
متولد : 1337
#شهادت : 1363/12/22
عملیات : #بدر
منطقه : #هورالویزه
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
ارسالی از
#خادم_الشهدا
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
@amorohani
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀
🌹💐🕊🥀🕊💐🌹
#کلاس_درس_شهدا
#شهید_والامقام
#مرتضی_مفاخری
حرکت ما برای رضای #خداوند است
نباید از هیچ قدرتی ترسید
بلکه #استوار ، همانگونه که تاکنون بوده اید ، #وحدت خود را حفظ کنید .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹💐🕊🥀🕊💐🌹
@amorohani
🌹💐🕊🥀🕊💐🌹
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#مجید_قربانخانی
تا پیش از سفر #کربلا خیلی پسر شری بود ، همیشه #چاقو در جیبش بود ، #خالکوبی هم داشت.
وقتی از سفر #کربلا برگشت #مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از #امام_حسین_ع خواستی؟!
#مجید گفته بود یه نگاه به گنبد #امام_حسین_ع کردم و یه نگاه به #گنبد #حضرت_عباس_ع انداختم و گفتم آدمم کنید .
سه چهار ماه قبل رفتن به #سوریه به کلی #متحول شد ، بعد از اون همیشه در حال #دعا و #گریه بود. ن#مازهایش را اول وقت می خواند .
خودش #همیشه می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه #دعا بخوانم و #گریه کنم و در حال #عبادت باشم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
@amorohani
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
#امام_حسین_ع
#شهدا
#ماه_محرم
#شهید_حامد_جوانی
آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود.
وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده میگرفت.
با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد...
بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن.
می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی"
و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت"
که بالاخره این طور هم شد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
@amorohani
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#دخترانه
#عاشقانه
#دختر_شهید
#شهید_مدافع_وطن
#حمید_قربانی
#بابام خیلی #بوسم می کرد ، هر کجا که می رفتیم هر کسی که می دید می گفت اینو خوردی تو !
خیلی #بوسم می کرد . اما الان حس می کنم کسی #بوسم نمیکنه.
حتی به خاطر ریشش ، زمانی که #بوسم می کرد اذیت می شدم ، صورتم #سرخ می شد، اما الان دوست دارم که دوباره صورتم #سرخ بشه و دوباره اذیت بشم .
فقط یک بار دیگه بیاد و منو #ببوسه .
#شهید_حمید_قربانی رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر فسا یکم خرداد 96 در دگیری با قاچاقچیان موادمخدر به #شهادت رسید.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
@amorohani
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹