بی عشق تو آدمی ضرر خواهد کرد
هر گریه ی روضه ات اثر خواهد کرد
من سینه زنم، اگر بفهمد آتش
از سوختنم صرف نظر خواهد کرد
#نعم_الامیرم❤️
#عالیه_رجبی
💦
🍃🌺
🌺🍃💦
#شهادت_امام جواد_الائمه_علیه السلام
#بانوای :حاج_محمود_کریمی
◾◾◾◾◾◾◾◾◾
افتاده بین حجره و آبش نمی دهند
می گوید آب آب و جوابش نمی دهند
این قوم جاهلی که به دست امام خویش
آب از برای کسب ثوابش نمی دهند
حاجت به آب روی زمین ریختن نبود
یک رو به قبله را که عذابش نمی دهند
از بس که کف زدند و شده هلهله به پا
ماندم درون خانه عروسی است یا عزا
در کودکی ای آن که زدی مشت بر زمین
حالا به جاش آمده زهرا بیا ببین
تو از شنیده های غمش قد خمیده ای
اکنون ببین هر آنچه که قبلا شنیده ای
در پشت درب بسته ی حجره نشسته است
یک مادری که خسته و پهلو شکسته است
مادر تلاش کرد ولی درب بسته را
دست شکسته اش نتوانست وا کند
این پشت در نشسته یا افتاده از نفس
دستش بلند شد پسرش را دعا کند
می گفت ای خدا نکند مثل کربلا
این بار هم کسی سری از تن جدا کند
آمین فوج فوج کبوتر بلند شد
تا سایه ای برای تنت دست و پا کند
لب تشنه ، دست و پا زده ای مانده بی پناه
این حجره جلوه ایست ز گودال قتلگاه
فایل صوتی 👇👇👇
# روضه وتوسل به حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
السلام علیک یا اباعبدالله ....
در مسلخ عشق اولین قربانی
تقدیم شداز جانب سبط ثانی
شد پیش قدم صدآفرین برمسلم
خوش کرد ادا حقوق جان افشانی
امشب می خوایم در خانه ی آن آقایی را بزنیم که
تنها وغریب و دور از مولایش اباعبداله در کوفه به
شهادت رسید اولین شهید در راه امام حسین علیه السلام مسلم بن عقیل بود خیلی رشادت داره ، مسلم را با مکر و حیله اسیرش کردند . راوی میگه
دیدم مسلم داره اشک می ریزه ، عبیداله گفت : ای
مسلم کسی که کار بزرگی در نظر داره برای چنین
مصیبتهایی اشگ نمی ریزد ، مسلم فرمود : من برای آن آقا ومولایی گریه می کنم که دست اهل وعیالش
را گرفته و به سمت کوفه میاد .
(گریه هایت به کوفیان فهماند
فکر فردای زینبی آقا)
مسلم را بالای دارالعماره کوفه بردند با لب تشنه سر
مقدسش را از بدن جدا نمودند . بدن بی سر حضرت مسلم را از بالای دارالعماره به زمین انداختند.
اگه سر مقدس مسلم را از بدنش جدا کردند ، دیگه
دخترش نبود بدن بی سر بابا را ببینه خواهر و همسرش نبودند ببینند با بدن مطهر مسلم چه کردند. اما امان از دل عمه ی سادات زینب (س)
یک وقت دیدند بدن امام حسین علیه السلام زیر
سم اسبها قرار گرفته و سر مقدسش بالای نیزه هاست .
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
نوحه 👇👇👇
# نوحه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
(سینه زنی و زنجیر زنی )
حسین ای یوسف زهرا ، میا کوفه میا کوفه
امان از ظهر عاشورا ، میا کوفه ،میا کوفه (2)
میا کوفه میا کوفه ، که لیلا بی پسر گردد
میا کوفه میاکوفه ، که زینب خونجگرگردد
میا کوفه که می ترسم ، سکینه بی پدرگردد
شود آواره در صحرا میاکوفه ، میا کوفه
حسین ای یوسف زهرا ، میا کوفه میا کوفه
امان از ظهر عاشورا ، میا کوفه میا کوفه (2)
میا کوفه که از تن دست عباست جدا گردد
میا کوفه که اصغر بر سر دستت فدا گردد
میا کوفه که حقت با دم خنجر ادا گردد
به جان زینبت مولا میا کوفه میا کوفه
حسین ای یوسف زهرا ، میا کوفه میا کوفه
امان از ظهر عاشورا ، میا کوفه میا کوفه (2)
میا کوفه که از سم ستوران توتیا گردی
میا کوفه که صد پاره زشمشیر جفاگردی
از آن ترسم که فردا با لب عطشان فدا گردی
ببین احوال مسلم را میا کوفه میا کوفه
حسین ای یوسف زهرا میا کوفه میا کوفه
امان از ظهر عاشورا ، میا کوفه میا کوفه (2)
# شاعر:
استاد حاج غلامرضا سازگار
#پند_عبرت
در مسجد و در کعبه به دنبال خداییم
از حس خدا در دلمان دور و جداییم
هم مسجدو هم کعبه وهم قبله بهانه است
دقت بکنی نور خدا داخل خانه است
در مسجد و در کعبه به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و ما سیر بخوابیم
در خلقت ما راز و معمای خدا چیست؟
انسان خودش آیینه یک کعبه مگر نیست؟
برخیز و کمی کعبه ی آمال خودت باش
چنگی به نقابت بزن و مال خودت باش
تصویر خدا پشت همین کهنه نقاب است
تصویرخداواضح وچشمان توخواب است
شاید که بتی در وسط ذهن من و توست
باید بت خود ، با نم باران خدا شست
گویی که خدا در بدن و در تنمان هست
نزدیکتر از خون و رگ گردنمان هست
در پیله ی پروانه مگر دست خدا نیست؟
پیدایش پروانه بگو معجزه کیست؟
احساس خدا جزر و مد آبی دریاست
آنجا که نفس در بدن ماهی دریاست
آنجا که نهنگی پی ماهی سر جنگ است
تدبیر خدا در سر و افکار نهنگ است
باید که خدا را به دل کوه ببینیم
در جسم وتن و در نفس و روح ببینیم
در ذهن خود اینگونه نگوییم خدا کیست
خورشید مگر باعث اثبات خدا نیست؟
دستان خدا در تنه ی خشک درخت است
آیاتو بگو درک خدا مشکل و سخت است؟
باید که در آیینه کمی هم به خود آییم
ما جلوه ای از خلقت زیبای خداییم
گر خوب شناسی تو اگر خالق خود را
سالم برسانی به هدف قایق خود را
صحبت بکنم گر، به خدا حرف زیاد است
افسوس قلم سمت مسیری ست که باد است
•اصول مداحی•:
# شب جمعه _کربلا
به درگه احدی خَم نمی کنم سر را
مگر به جز تو که داری هوای نوکر را
رسد به هرچه که خیراست بی برو برگرد
هرآنکه بر کرم تو سپرد باور را
تو دست خیرِ خدایی برای جملهٔ خلق
کشانده تا به حرم رحمت تو کافر را
معرفم به همه ، پای ثابت روضه
نوشته اند کنار حرم ، کبوتر را
هوای صحن دلم حال روضه می گیرد
رسید پنجه گرفت از سه ساله زیور را
برای آنکه نگاهش همیشه بود ،حسین
چه مشکل است ببیند حسین بی سر را
نوشتن از عطشت صفحه مرا سوزاند
حرارت لب تو خشک کرده جوهر را
#شاعر:
حامد آقایی
# ذکر توسل ویژۀ ایامِ محرم_ شب اول محرم
#مداح :حاج میثم مطیعی
🍃🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
آقا سلام ماه محرم شروع شد ...
باز این چه شورش ست در عالم شروع شد
*همین شبِ اول ، اولِ مجلس صداتو برسون کربلا ، از مادرش اجازه بگیر ، نوایِ حسین جانِ محرمی رو شروع کن .... حسین ....
آقا سلام ماه محرم شروع شد ...
باز این چه شورش ست در عالم شروع شد
با سوزِ آه آمدم آهِ مرا بخر
آقا سلام ، رویِ سیاهِ مرا بخر
آقا دوباره مجلسِ روضه فراهم است
صبری بده که طاقتِ این سینه ها کم است
*ای به قربانِ سینۀ شریفت برم ... ای پسرِ حضرتِ زهرا ...*
خود را برایِ داغِ تو آماده میکنم
رخصت بده که این دهه را خادمی کنم
*میخوام نوکرت باشم ... میخوام همونی باشم که تو می پسندی ... کمکم کن ... میخوام عاشورا که تمام شد زیارتِ اربعینمُ خودت امضا کنی ...*
آقا محبتِ تو به خوبان مسلَّم است
اما سوا مکن که بد و خوب درهَم است
ای دست هایِ تشنه همه رو به سویِ تو
آقا سلام ای به فدایِ گلوی تو ...
*ای به قربونِ حلقومِ بریدت برم ... صدا زدی : اُخَیَّ الیَّ ... زینب بیا ...*
ای ماه غم اسیر تو ایم از قدیم ما
تا جان فدایِ غربتِ مسلِم کنیم ما
برپاست خیمهُ علمُ گریه میکنیم
روضه ست شعرِ محتشمُ گریه میکنیم
*چشم ما بی اشک بی خیر است،بی خیرش مکن ...*
شعیبُ صالحُ یحیی تو را گریسته اند
چقدر گریه کنِ کهنه کار داری تو ...
برپاست خیمه و علم و گریه میکنیم
روضه ست شعرِ محتشم و گریه میکنیم
تنها نه در زمین،همه جا رنگِ ماتم است
سرهایِ قدسیان همه بر زانویِ غم است
آقا دوباره بزم تو برپاست این دهه
بانی دوباره حضرتِ زهراست این دهه
بی بی سلام ماه محرم شروع شد ...
در ماه تو دوباره عزادارِ مادریم
از پهلویِ شکسته بگوییم و بگذریم ...
در وسطِ کوچه تو را میزدند
کاش به جایِ تو مرا میزدند ...
چرا شده گوشۀ چشمت کبود
به من بگو مگر علی مرده بود؟! ...
وایِ منُ ...وایِ منُ ...وایِ منُ ...
میخ در و سینۀ زهرایِ من ....
بی بی سلام ... بی بی سلام ...
فایل صوتی 👇👇👇
#امام_زمان_اروحنا_فداه
زمان زمان عجيبي ست، امتحان سخت است
طي زمانه ي بي صاحب الزمان سخت است
ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت
چقدر منتظرت جانعزيز و جانسخت است
"و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست
تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است
گريستم كه مشرف شوم به پابوست
بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است
رسيده است شب اكبر و زمان نماز
براي من چقدر لحظه اذان سخت است
و روضه را پدر يك شهيد مي فهمد
چقدر غصه ي دل كندن از جوان سخت است
تو را قسم به غم "بعدك العفا..." ي حسين
بيا... بيا و خودت روضه را بخوان... سخت است
مرا زيارت پايين پا مبر امشب
چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است
#شاعر:
محمد_بیابانی
#امام_زمان_اروحنا_فداه
بند اول
بغض وغم و اشک وآه - این حال منه بی تو
شرمندم اگه داره - نبضم می زنه بی تو ۲
حالم بده این روزا - روزایی که تو نیستی
کاشکی که نرم من هم - اونجایی که تو نیستی۲
دلگیرم - از این همه ، تنهایی
چرا باید تنها شم - وقتی که تو اینجایی
خوبی هات - رفتن اگه ، از یادم
دستمو می گیری باز - هرجایی که افتادم
وقتی بیای - دنیا گلستون میشه
شب های ما - ستاره بارون میشه
هرچی کمه - با تو فراوون میشه۳
(( یابن الحسن ، جانم آقا ۲ ))
بند دوم
روحم شده درگیر - دنیایی که بی رحمه
هیچکی توی این دنیا - حالم رو نمی فهمه ۲
کاشکی برسی از راه - با ابرای بارونی
تا اینکه بهاری شه - تقویم زمستونی ۲
این روزا - حال و روزم ، داغونه
هر کی منو می بینه - غم از چشام می خونه
روزام که - بدون تو ، سر میشه
آتیش دوری از تو - پر حرارت تر می شه
وقتی بیای - زمین برات آذینه
دنیا دیگه - رنگ خوشی می بینه
چون پیش تو - حتی غمم شیرینه ۳
(( یابن الحسن ، جانم آقا ۳ ))
بند سوم
طوفان شد و قلب ما - درگیر تلاطم شد
تو تاریکی دنیا - راه دل ما گم شد ۲
کاشکی مال تو باشیم - تو دنیای ناکامی
تودنیایی که اوج - شهرت میشه گمنامی ۲
خوشبختی - همینه که ، مجنونی
به یاد بی بی زهرا - بی نشونه می مونی
خوشبخته - هرکسی که ، گمنامه
هر کی دل از دنیا کند - همنشین آقامه
وقتی بیای - باید جهان زیباشه
دنیا پر از - مهر و محبت باشه
تااینکه باز - باب شهادت واشه ۳
(( یابن الحسن ، جانم آقا ۳ ))
#شاعر:
مجتبی_خرسندی
#امام_زمان (عج)
من از اشکی که میریزد زچشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار میترسم
رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم
همه گویند این جمعه بیا، اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم ...
# یا مهدی(عج)
گل ای امید دل منتظران
باخروخ یولا نگران نگران
آل اله حسین علمین آقاجان
گوزوموزه قوی قدمون آقاجان
یر قدمونَّن ئوپر
گوی علمونَّن ئوپر
یِل کی اسر تلیوون
پیچ و خَمینَّن ئوپر
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
گوزلریم آقا یولارووا باخور
سنسیز ئورگیم دارخور دارخور
انتظارون الیندن دینجلمدون
گِچدی بو جمعه گلمدون گلمدون
قویما هجرونده یانیم
جانیوه قربان جانیم
گل قدمونن ئوپوم
گل باشووا دولانیم
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
گل ای یگانه یادگار علی
گل ای وارث ذوالفقار علی
گل ای مرات حق لم یزلی
گل ای جهاندا گوزللر گوزلی
یر قدمونَّن ئوپر
گوی علمونَّن ئوپر
یِل کی اسر تلیوون
پیچ و خَمینَّن ئوپر
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
ای کرامتی ئورکدن حاتمه
بو فراقه گل ویر آقا خاتمه
گون کیمی بولوت آتدا قالما نهان
بیز هئچ منتظردی یارالی آنان
یر قدمونَّن ئوپر
گوی علمونَّن ئوپر
یِل کی اسر تلیوون
پیچ و خَمینَّن ئوپر
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
ئورگیمده وار بیر عمده نیتیم
ایت دعا اولا کربلا قسمتیم
کام دله گر یتمسم ئولرم
کربلایه گر گیتمسم ئولرم
یر قدمونَّن ئوپر
گوی علمونَّن ئوپر
یِل کی اسر تلیوون
پیچ و خَمینَّن ئوپر
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
هاچان گلیسن آقا قان آلاسان
دشمنلرین جانینه اوت سالاسان
شیعه لر گزلور گلسن گلسن
هارداسان غریب آقا یابن الحسن
گل یتیش امدادیمه
ایله نظر حالیمه
بیزلری ایله دعا
سن بیل آنان فاطمه
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
چوللری پریشان دولانما آقا
عالمی سراسر توتوبدی جفا
یاندرور ئورک لری درد و ملال
شیعه لرین قانی اولوبدی حلال
گل دوش ئوزون قاباقا
شیعه دورا ایاقا
سنله پیاده گداخ
کرب و بلایه آقا
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
غموزده آقا بیز ئورک داغلاروخ
محرم اولاندا قرا باغلاروخ
جانیمیز قربان گوزلرون یاشینا
سن آغلاما چوخ آقا بیز آغلاروخ
یر قدمونَّن ئوپر
گوی علمونَّن ئوپر
یِل کی اسر تلیوون
پیچ و خَمینَّن ئوپر
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) ( 4 )
گلزارولانین گوزل گولوسن
ئورگیم نجه دارخیب بولوسن
ردای اسر له نقابون باخاخ یوزوه
قربان اولاخ حیدر باخش گوزوه
یر قدمونَّن ئوپر
گوی علمونَّن ئوپر
یِل کی تلیوون
پیچ و خَمینَّن ئوپر
ای درد عشقون درمانی
وی ملک عشقون سلطانی
عشقونده مولا نالانم من گریانم
عشق آتشینده سوزانم من نالانم
( عزیز زهرا یامهدی ) (4)
# سلام علی الحسین علیه السلام
عالم محرم است سلامُ علی الحسین
این ذکر عالم است سلامُ علی الحسین
این جمله واجب است بگوییم و بشنویم
هرجا که پرچم است سلامُ علی الحسین
بعد از خدا و قبله سوال درون قبر
تنها همین دم است سلامُ علی الحسین
هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب
هم ذکر خاتم است سلامُ علی الحسین
بر زخم های پیکر آقای تشنگان
این ذکر مرهم است سلامُ علی الحسین
هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد
گویید این دم است سلامُ علی الحسین
واجب شده است در همه جا شعر محتشم
باز این چه ماتم است سلامُ علی الحسین
هرکس شده است محرم حق هر کسی که هست
مدیون این دم است سلامُ علی الحسین
وقتی خدا نوشته به عرشش غم تو پس
این اسم اعظم است سلامُ علی الحسین
فایل صوتی 👇👇👇
#سبک زمینه امام حسین علیه السلام
گدای خون خداییم
دیوونه های رضاییم
با مدد آقام ایشالا
عرفه کرببلاییم
تا دم آخر حتی تو محشر فقط گدای توام
شکر خدا که همیشه من جز نوکرای توام
نمیخوام آقا جنتو وقتی تو کربلای توام
ای شاه تشنه لب عالم فدای تو
میمیرم یک روزی تو کربلای تو
(یا اباعبدالله2)
تویی آقا جون پناهم
با اینکه من رو سیاهم
یه تنه واسه دخترت
بی بی رقیه سپاهم
با نگاه حضرت رقیه شدم غلام حسین
کبوتر دل میشینه تنها به روی بام حسین
سند دنیا از روز اول خورده به نام حسین
راه کرببلا زیباترین راهه
تو قلب نوکرها جای ثارالله
(یا اباعبدالله2 )
#شاعر:
محمدحسین_ذاکری
#امام_رضا #زیارت_مخصوص
مریض آمده اما شفا نمی خواهد
قسم به جان شما جز شما نمی خواهد
برای پیش تو بودن بهانه ای کافیست
بهشت لطف کریمان بها نمی خواهد
دلیل ناله ی من یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان دوا نمی خواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت «إهدِنا» نمی خواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمی خواهد
تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمی خواهد؟
ببین به گوشه ی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره جا نمی خواهد؟
به حکم آنکه «عَلیکَ الرَّفیق ثُمَّ طَریق»
دلم بدون رضا کربلا نمی خواهد
خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده ست
طواف کعبه بخواهم، خدا نمی خواهد
نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا
نگفته است، نه اینکه عبا نمی خواهد
# شاعر:
قاسم_صرافان
# درس اخلاق
ایت الله سیدغلامرضابروجردی مینویسد: اتفاقاً پس از چندی مرحوم نراقی به قصد زیارت بارگاه ملکوتی علی (ع) عازم نجف شد و توفیق زیارت آقا و مولایش را درک کرد خبر ورود او در نجف منتشر شد شخصیت های علمی و معاریف روحانیت بطور دسته جمعی و انفرادی به دیدارش می شتافتند.
تنها کسی که به ملاقات او نرفت علامه بحرالعلوم بود مرحوم نراقی که انتظار بلکه اشتیاق دیدار علامه بحرالعلوم را داشت از هنگامی که علامه به دیدنش نیامده است با خوش بینی و دید وسیع خود و احتمال اینکه شاید اشتغال آقا زیاد بود و یا به کارهای مهمتری مشغول بوده تصمیم گرفت در جلسه درس او شرکت کند و در آنجا همدیگر را ملاقات کنند و همین کار را هم کرد و با سر و گردن و اشاره سر و دست او را همانند دیگران، خوش آمد گفت حتی از جایش هم حرکت نکرد این برخورد سرد، در روحیة مرحوم نراقی اثر سوئی نگذاشت و از ارادتش به علامه کاسته نشد.روز بعد هم عیناً همان صحنة سردی و بی اعتنایی تکرار شد.
مرحوم نراقی با بزرگواری و سعة صدر این برخوردها را با دیدة اغماض نگریست و اصلاً اثر سوئی در روحیه و اخلاص و اخلاق او نگذاشت سومین روز بود که در آن جلسه شرکت و آخرین روزی بود که اقامتش را در نجف اشرف پشت سر می گذاشت با رفقا و حضراتیکه نسبت به او اظهار لطف کرد و می کردند خداحافظی می کرد و وارد مجلس شد دیدند علامه بحرالعلوم مسند تدریسش را ترک و به استقبال مرحوم نراقی آمد و او را همانند یکی از عزیزترین عزیزانش در آغوش گرفت و با او مصافحه و معانقه کرد و او را برد در کنارش و زانو به زانوی خود نشانید و منتهای احترام و اکرام را نمود مردمی که دستخوش تعجب شده بودند درباره آن برخوردهای سرد دو روز پیش و استقبال گرم امروز فکر می کردند که علامه بحرالعلوم خود حاضرین را از انتظار بیرون آورد و فرمود، من کتاب ارزنده و آموزنده و کم نظیر جامع السعادت این بزرگوار را دیده و خوانده بودم و محتوا و اوج عظمت آنرا درک کرده بودم از خدا می خواستم که روزی توفیقی دست دهد تا از نزدیک مؤلف آن کتاب را دیدار و از حضورش قدردانی و عظمت و شخیت ممتاز او را سپاس گویم: روزهای اول و دوم هم متوجه حضور ایشان در جلسه بودم ولی خواستم ببینم این بزرگوار عامل به آثار قلمی خود هم هست یا برای دیگران آن دستورات اخلاقی را داده؟ که ایشان در عمل هم نشان داد که واقعاً استاد بلکه مظهر کمال اخلاق و مقام والای انسان و انسانیت هستند
❁﷽
# شب جمعه_ شب زیارتی ارباب
بر خاک راه خود نظر کردی طلا شد
در یک بیابان پا نهادی کربلا شد
من یک دقیقه از غم تو گریه کردم
ای شکر حق آن یک دقیقه ، "سالها" شد
بی بال و پر آمد ، ولی بالا نشین رفت
فطرس شد آنکه با غم تو آشنا شد
اکثیر نام تو عجب خاصیتی داشت
"غرق فنا" با نام تو "خضر بقا" شد
خاک ره آنم که او خاک ره توست
تربت کنار پای تربت ها گدا شد
من "آبِ رو" دادم که "آبرو" بگیرم
هر شوره زاری تا که تر شد پر بها شد
حاتم که آمد نزد تو مه روترین بود
من تازه فهمیدم چرا مثل حنا شد
هر دفعه که صحبت ز خاک نینوا شد
الماس، نسبت به خودش بی اعتنا شد
در کربلا قانون سنخیت به هم خورد
"جوون" سیه چرده چو یار مه لقا شد
مقتل نوشته که سر پاک تو آقا
در پیش چشم خواهرت از تن جدا شد
جسم شریفت شد لگدمال سم اسب
و دست آخر جمع در یک بوریا شد
#شاعر :
جعفر ابوالفتحی
#روضه _ ایام شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام
#بانوای : حاج مهدی سلحشور
لب تشنه بود ، تشنۀ یک جرعه آب بود
مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود
پا می كشید گوشۀ حجره به رویِ خاك
پروانه وار غرقِ تب و التهاب بود
در ازدحام و هلهلۀ نانجیب ها
فریاد استغاثۀ او بی جواب بود
یک جرعه آب نذر امامش كسی نكرد
هر چند آب دادنِ تشنه ثواب بود
آخر شبیه جدِ غریبش شهید شد
آری دعایِ خسته دلان مستجاب بود
تا سایبانِ پیکرِ نورانیش شود
بالِ کبوترانِ حرم را شتاب بود
*میگه دیدم یه جایی دیدم این پرنده ها بالاشون به هم دادن سایبون درست کردن .... رو بدن آقا جوادالائمه سایبون درست کردن ، آفتاب به بدنِ عزیز زهرا نتابه ...*
اما فدایِ بی کفنِ دشت کربلا ....
آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود
هم تیغُ نیزه خونِ تنش را مکیده بود
هم داغ دیدۀ شررِ آفتاب بود ...
فایل صوتی 👇👇👇