"نظافت برای عبادت
زمستان بود. توی راه کرمانشاه، بچه بغلش بود. زد و لباسش را نجس کرد. رسیدیم به یک قهوه خانه ی بین راهی. گفت: نگه دار.
پیاده شد. همه پیاده شدیم. از قهوه چی سراغ #آب_گرم را گرفت. فکر کرد برای چای می خواهیم. گفت: داریم.
بعد که فهمید می خواهد خودش را آب بکشد، گفت: نه، نداریم. این جا #حموم نداریم که.
#صیاد دست بردار نبود. بالاخره هر طور بود، خودش را آب کشید و لباسش را عوض کرد که پاک باشد، که #نماز_اول_وقت را از دست ندهد.
یادگاران، جلد 11 شهید #علی_صیاد_شیرازی ، ص 78.
➖➖➖➖➖➖➖➖
کانال محراب (اقامه نماز جماعت)
🆔https://shad.ir/mehrabenamazmedu
"ارتباط با خدا
می گفتیم: فلانی پشت خطّه. ارتباط بدیم؟
اگر وقت#اذان بود، می گفت: به شون بگید وقت نمازه. لطف کنن #بعداً تماس بگیرن.
یادگاران، جلد 11 شهید #علی_صیاد_شیرازی، ص 77.
➖➖➖➖➖➖➖➖
کانال محراب (اقامه نماز جماعت)
🆔https://shad.ir/mehrabenamazmedu