eitaa logo
آموزش تخصصی تجوید و حفظ و قرائت قرآن کریم
6.1هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
417 فایل
✨﷽✨ 📖 رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✨حاملان وحافظان قرآن مشمول رحمت خاص خداوند هستند.✨ 📣ادمین و پشتیبانی کانال آموزش حفظ قرآن↩️ @meftah68 گروه حفظ ترتیبی https://eitaa.com/joinchat/3090940015C72c3166202
مشاهده در ایتا
دانلود
صدا ۰۰۲-۲۰.m4a
13.39M
................................................. 🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋آیه های انگیزشی قرآن🦋 🌸وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ 🌱از انجایی که فکرش را نمی کنید به شما روزی می دهد 📖سوره ی طلاق آیه ۳ 🌸أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌱آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد 📖سوره رعد آیه۲۸ 🌸هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ 🌱او(خداوند) با شماست هرجا که باشید 📖سوره حدید آیه ۴ 👇👇👇👇 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: @amozeshtajvidhefzquran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️کسالت در حفظ قران بعضی از حافظان در زمان حفظ و مرور محفوظات دچار حالت کسالت و خواب‌آلودگی می‌شوند، درحالیکه قبل از آن این حالت را ندارند. این دوستان با رعایت چند نکته ساده می‌توانند این حالت را برطرف کنند: ۱..تکالیفتان را به زمان‌های کوتاه تقسیم کرده و انجام آن را در طول روز پخش کنید. (مثلا بجای اینکه یکباره یک ساعت تلاوت قرآن داشته باشید، این کار را به سه یا چهار زمان کوتاه در طول روز تقسیم نمایید.) ۲..در مکان‌های خیلی ساکت و آرام حفظ نکنید. ۳..نفس عمیق بکشید تا اکسیژن مورد نیاز به سلول‌های مغزتان برسد. ۴..بلافاصله بعد از خوردن غذاهای سنگین و یا چرب فعالیت ذهنی نداشته باشید. ۵..در جمع حافظان قرآن حضور پیدا کنید ✅نتیجه ی حفظ قران باید لذت بردن از کلام خداوند باشد. 👇👇👇👇 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: @amozeshtajvidhefzquran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻امام صادق علیه‌السلام: 🔸 مَنْ قَرَأَ اَلْقُرْآنَ فِي اَلْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَيْهِ وَ إِنْ كَانَا كَافِرَيْنِ. 🔹 هر كه قرآن را از روى آن بـخـوانـد از ديدگان خود بهره‌مند شود و موجب سبک شدن عذاب پدر و مادرش شود، اگر چه آن‌ دو كافر باشند. 📚الکافي، جلد۲، صفحه۶۱۳ 👇👇👇👇 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: @amozeshtajvidhefzquran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇👇 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: @amozeshtajvidhefzquran
🌴 ⚠️ ( /5-8) 📖 🦋برای این آیات شان نزول مفصلی در کتب تاریخ ، حدیث و تفسیر آمده است که خلاصه آن چنین است : بعد از غزوه بنی المصطلق (جنگی که در سال ششم هجرت در سرزمین قدید واقع شد . )دو نفر از مسلمانان ، یکی از طایفه انصار و دیگری از مهاجران به هنگام گرفتن آب از چاه با هم اختلاف پیدا کردند ، یکی قبیله انصار را به یاری می طلبید و دیگری طایفه مهاجران را . ⚡یک نفر از مهاجران به یاری دوستش آمد ، و (عبدالله بن ابی ) که از سر کرده های معروف منافقان بود به یاری مرد انصاری شتافت و مشاجره لفظی شدیدی در میان آن دو در گرفت . عبدالله بن ابی ، سخت خشمگین شد و در حالی که جمعی از قومش نزد او بودند گفت : (ما این گروه مهاجران را پناه دادیم و کمک کردیم اما کارها ما شبیه ضرب المثل معروفی است که می گوید : (سمن کلبک یاء کلک ء؛ سگت را فربه کن تا بخورد) 🦋 والله لئن رجعنا الی المدینه سیخر جن الاغرمنها الاذل ؛ به خدا سوگند اگر به مدینه بازگردیم ، عزیزان ، ذلیلان را بیرون ، مهاجران ، سپس رو به اطرافیانش کرد و گفت : این نتیجه کاری است که شما به سر خودتان آورید ، این گروه را در شهر خود مانده غذایتان را به مثل این مرد (اشاره کرد به مرد مهاجری که طرف دعوی بود) نمی دادید بر گردن شما سوار نمی شدند ، از سرزمین شما می رفتند و به قبایل خود ملحق می شدند . ⚡در این جا زید بن ارقم که در آن وقت جوانی نوخاسته بود رو به عبدالله بن ابی کرد و گفت : به خدا سوگند ذلیل و قلیل تویی و محمد صلی الله علیه و آله در عزت الله و محبت مسلمانان است ، و به خدا قسم من بعد از این تو را دوست ندارم . عبدالله صدا زد : 🦋خاموش باش ، تو باید بازی کنی ای کودک زید خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و ماجرا را نقل کرد . پیامبر صلی الله علیه و آله کسی را به سراغ عبدالله فرستاد و فرمود : این چیست که برای من نقل کرده اند ؟ ⚡عبدالله گفت : به خدایی که کتاب آسمانی بر تو نازل کرده من چیزی نگفتم و زید دروغ می گوید . جمعی از انصار که حاضر بودند ، عرض کردند ای رسول خدا ، عبدالله بزرگ ماست ، سخن کودکی از کودکان انصار را بر ضد او نپذیر ، پیامبر صلی الله علیه و آله عذر آنها را نپذیرفت و در این جا طایفه انصار ، (زین بن ارقم ) را ملامت کردند . پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد ، یکی از بزرگان انصار به نام اسید) ادامه...... 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈
ادامه مطالب قبل ... 🦋خدمتش آمد و عرض کرد : ای رسول خدا در ساعت مناسبی حرکت کردی ، فرمود : بله آیا نشنیدی رفیقان عبدالله چه گفت ، او گفته است هرگاه به مدینه بازگردد عزیزان ، ذلیلان را خارج خواهند کرد . ⚡اسید عرض کرد تو ای رسول خدا اگر اراده کنی او را بیرون خواهیم کرد ، والله با او مداراکن . سخنان عبدالله بن ابی به گوش فرزندش رسید . خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد شنیده ام می خواهید پدرم را به قتل برسانید ، اگر چنین است ، به خود من دستور دهید سرش را جدا کرده ، برای شما بیاورم ؛ زیرا مردم می دانند کسی نسبت به پدر و مادرش از من نیکوکارتر نیست ، از آن می ترسم دیگری او را به قتل برساند و من نتوانم بعد از این قاتل پدرم نگاه کنم ، و خدای ناکرده او را به قتل برسانم و مؤ منی را کشته باشم و به دوزخ بروم 🦋پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود مساءله کشتن پدرت مطرح نیست ، مادامی که او با ما مدارا و نیکی کن سپس پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد تمام آن روز و شب را لشکریان را به راه ادامه دهند ، فدا هنگامی که آفتاب برآمد ، دستور توقف داد . لشکریان به قدری خسته شده بودند که ⚡همین که سر به زمین گذاشتند به خواب عمیقی فرو رفتند (هدف پیغمبر صلی الله علیه و آله آن بود که مردم ماجرای دیروز و حرف عبدالله ابن ابی را فراموش کنند . . . ) سر انجام پیامبر صلی الله علیه و آله وارد مدینه شد ، زید بن ارقم می گوید من از شدت اندوه و شرم در خانه ماندم و بیرون نیامدم ، 🦋در این هنگام سوره منافقان نازل شد ، وزید را تصدیق کرد ، و عبدالله را تکذیب کرد ، پیامبر صلی الله علیه و آله گوش زید را گرفت و فرمود : ای جوان خداوند سخن تو را تصدیق کرد . همچنان که آن را چه را به گوش شنیده بودی و در قلب حفظ نموده بودی ، خداوند آیاتی از قرآن را درباره آن چه تو گفته بودی نازل کرد . ⚡در این هنگام عبدالله نزدیک مدینه رسیده بود وقتی خواست وارد شهر شود پسرش آمد و راه را بر پدر بست ، گفت وای بر تو چه می کنی ؟ پسرش گفت به خدا قسم جز به اجازه رسول خدا صلی الله علیه و آله نمی توانی وارد مدینه شوی و امروز می فهمی عزیز و ذلیل کیست ؟ 🦋 عبدالله شکایت پسرش را خدمت رسول الله فرستاد . پیامبر صلی الله علیه و آله به پسرش پیغام داد که بگذار پدرت داخل شهر شود ، فرزندش گفت : حالا که اجازه رسول خدا آمد مانعی ندارد . عبدالله وارد شهر شد ، اما چند روزی بیشتر نگذشت که بیمار گشت و از دنیا رفت (شاید دق مرگ شد) ⚡ هنگامی که این آیات نازل شد و دروغ عبدالله ظاهر گشت ، بعضی به او گفتند آیات شدیدی درباره تو نازل شده خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله برو تا برای تو استغفار کند ، عبدالله سرش را تکان داد و گفت : به من گفتید : ایمان بیاور ، آوردم ؛ زکات بده ، دادم ؛ چیزی باقی نمانده بود که بگویید برای محمد صلی الله علیه و آله سجده کن در این جا آیه و اذا قیل لهم تعالوا نازل گردید . 📚وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ يَسۡتَغۡفِرۡ لَكُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ وَرَأَيۡتَهُمۡ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ (٥) 🌱و چون به آنان گويند: بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد [از روى كبر و غرور] سرهاى خود را بر مى گردانند، و آنان را مى بينى كه متكبرانه [از حق] روى مى گردانند 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: 👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈