🌹🌹🌹
📿
#قصه_های_قرآنی
#اصحب_کهف
⬅️زنده شدن و بيدارى پس از 309 سال➡️
🦋سيصد و نه سال قمرى (300 سال شمسى) از اين حادثه عجيب گذشت، در اين مدت دقيانوس و حكومتش نابود شد و همه چيز دگرگون گرديد.🔆
🌹اصحاب كهف پس از اين خواب طولانى (شبيه مرگ) به اراده خدا بيدار شدند، و از يكديگر درباره مقدار خواب خود سؤال كردند، نگاهى به خورشيد نمودند ديدند بالا آمده، گفتند: يك روز يا بخشى از يك روز را خوابيده اند.🌱
⭕️سپس بر اثر احساس گرسنگى، يك نفر از خودشان را (كه همان تمليخا بود) مأمور كردند و به او سكه نقره اى دادند كه به صورت ناشناس، با كمال احتياط وارد شهر گردد و غذايى تهيه كند. تمليخا لباس چوپان را گرفت و پوشيد تا كسى او را نشناسد✅
〽️او با كمال احتياط وارد شهر شد، اما منظره شهر را دگرگون ديد و همه چيز را بر خلاف آن چه به خاطر داشت مشاهده كرده
✨ جمعيت و شيوه لباسها
✨و حرف زدنها همه تغيير كرده بود،
✨در بالاى دروازه شهر، پرچمى را ديد كه در آن نوشته شده بود اءله اءلا الله، عِيسى رَسُولُ الله
✨تمليخا حيران شده بود و با خود مى گفت گويا خواب مى بينم تا اين كه به بازار آمد، در آن جا به نانوايى رسيد. از نانوا پرسيد: نام اين شهر چيست⁉️
〽️ نانوا گفت: افسوس.
تمليخا پرسيد: نام شاه شما چيست⁉️
〽️ نانوا گفت: عبدالرحمن.
آن گاه تمليخا گفت: اين سكه را بگير و به من نان بده.🌿
💯نانوا سكه را گرفت، دريافت كه سكه سنگين است از بزرگى و سنگينى آن، تعجب كرد، پس از اندكى درنگ گفت: تو گنجى پيدا كرده اى⁉️
👈 تمليخا گفت: اين گنج نيست، پول است كه سه روز قبل خرما فروخته ام و آن را در عوض خرما گرفته ام و سپس از شهر بيرون رفتم و شهرى كه كه مردمش دقيانوس را مى پرستيدند.🌱
✨نانوا دست تمليخا را گرفت و او را نزد شاه آورد، شاه از نانوا پرسيد: ماجراى اين شخص چيست⁉️
〽️ نانوا گفت: اين شخص گنجى يافته است.
🔱پادشاه به تمليخا گفت: نترس، پيامبر ما عيسى (عليهالسلام )فرموده كسى كه گنجى يافت تنها خمس آن را از او بگيريد، خمسش را بده و برو✅
👈تمليخا: خوب به اين پول بنگر، من گنجى نيافته ام، من اهل همين شهر هستم.
〽️شاه: آيا تو اهل اين شهر هستى⁉️
تمليخا: آرى.
شاه: نامت چيست⁉️
تمليخا: نام من تمليخا است🌱
شاه: اين نامها، مربوط به اين عصر نيست، آيا تو در اين شهر خانه دارى⁉️
تمليخا: آرى، سوار بر مركب شو بروم تا خانه ام را به تو نشان دهم.✅
شاه و جمعى از مردم سوار شدند و همراه تمليخا به خانه او آمدند ، تمليخا اشاره به خانه خود كرد و گفت: اين خانه من است و كوبه در را زد، پيرمردى فرتوت از آن خانه بيرون آمد و گفت: با من چه كار داريد⁉️
شاه گفت: اين مرد تمليخا ادعا دارد كه اين خانه مال اوست⁉️
آن پيرمرد به او گفت: تو كيستى⁉️
〽️ او گفت: من تمليخا هستم.
آن پيرمرد بر روى پاهاى تمليخا افتاد و بوسيد و گفت: به خداى كعبه، اين شخص، جدّ من است، اى شاه❗️
اينها شش نفر بودند از ظلم دقيانوس فرار كردند〽️
⭕️در اين هنگام شاه از اسبش پياده شد و تمليخا را بر دوش خود گرفت، مردم دست و پاى تمليخا را مى بوسيدند. شاه به تمليخا گفت: همسفرانت كجايند⁉️
تمليخا گفت: آنها در ميان غار هستند...
🔱شاه و همراهان با تمليخا به طرف غار حركت كردند، در نزديك غار تمليخا گفت: من جلوتر نزد دوستان مى روم و اخبار را به آنها گزارش مى دهم، شما بعد بياييد، زيرا اگر بى خبر با اين همه سر وصدا حركت كنيم و آنها اين صداها را بشنوند، تصور مى كنند مأموران دقيانوس براى دستگيرى آنها آمده اند و ترسناك مى شوند.✅
💯شاه و مردم همان جا توقف كردند، تمليخا زودتر به غار رفت، دوستان با شوق و ذوق برخاستند و تمليخا را در آغوش گرفتند و گفتند: حمد و سپاس خدا را كه تو را از گزند دقيانوس حفظ كرد و به سلامتى آمدى.✅
🔱تمليخا گفت: سخن از دقيانوس بگوييد، شما چه مدتى در غار خوابيده ايد⁉️
👈 گفتند: يكروز يا بخشى از يك روز.
✅تمليخا گفت: بلكه 309 سال خوابيده ايد
✅ دقيانوس مدتها است كه مرده است✅
✨پادشاه ديندارى كه پيرو دين حضرت مسيح (عليهالسلام) است با مردم براى ديدار شما تا نزديك غار آمده اند✨
دوستان گفتند: آيا مى خواهى ما را باعث فتنه و كشمكش جهانيان قرار دهى⁉️
تمليخا گفت: نظر شما چيست⁉️
〽️ آنها گفتند: نظر ما اين است كه دعا كنيم خداوند ارواح ما را قبض كند، همه دست به دعا بلند كردند و همين دعا را نمودند، خداوند بار ديگر آنها را در خواب عميقى فرو برد.✅
✨و درِ غار پوشيده شد، شاه و همراهان نزديك غار آمدند، هرچه جستجو كردند كسى را نيافتند و درِ غار را پيدا نكردند، و به احترام آنها، در كنار غار مسجدى🕌 ساختند✅
....................................
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
🌹🌹🌹
📿
#قصه_های_قرآنی
#اصحب_کهف
⬅️اصحاب كهف از ياران امام زمان (عج)➡️
🌺جالب اين كه: هنگامى كه حضرت ولى عصر امام مهدى (عج) ظهور مى كند، يك گروه از كسانى كه رجعت مى كنند و به ياران آن حضرت مى پيوندند، اصحاب كهف هستند🌺
🌼 چنان كه امام صادق (عليهالسلام) فرمود: از پشت كوفه (نجف اشرف) بيست و هفت نفر ظاهر شده و به امام مهدى (عج) مى پيوندند، اين بيست و هفت نفر عبارتند از:👇
🌿پانزده نفر از قوم مخصوص وهدايت يافته موسى (عليهالسلام)،
🌿هفت نفر از اصحاب كهف،
🌿يوشع بن نون (وصى موسى)،
🌿ابودُجانه انصارى،
🌿مقداد،
🌿سلمان (از ياران پيامبر)
🌿و مالك اشتر،
👈و اين 27 نفر در پيشگاه آن حضرت به عنوان ياران مخصوص و فرماندهان، در قيام امام عصر (عج) حضور دارند.👉
〽️اين تابلو نيز ما را با ويژگى هاى منتظران حقيقى و ياران راستين امام عصر (عج) آشنا مى سازد، كه آنها بايد همانند اصحاب كهف، جوانمردان آزاده و خودساخته و دلباخته خدا باشند، و به خاطر خداپرستى و طاغوت زدايى از زندگى مادى، دل ببرند، و به سوى خدا بپيوندند.✅
🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌱
⬅️درسهاى مهم از ماجراى اصحاب كهف➡️
🦋در ماجراى اصحاب كهف درسهاى مهم و عميقى براى ما هست از جمله:👇
1⃣ بايد تحت تأثير جامعه قرار نگرفت، و نگفت: خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو بلكه بايد استقلال فكرى داشت.
2⃣ براى حفظ جان، بايد گاهى در پشت سپر تقيه و به طور تاكتيكى كار كرد، تا نيروها به هدر نرود.
3⃣ بايد از تقليد كوركورانه پرهيز كرد.
4⃣ بايد در بعضى از موارد، از محيط هاى فاسد هجرت كرد، تا رشد نمود.
5⃣ بايد در سختى ها به خدا توكل نمود.
6⃣ حتما امدادهاى غيبى به كمك رهروان مخلص حق، خواهد رسيد.
7⃣ بايد با تفكر و بحث هاى منطقى، خود را از خرافات و امور واهى رهانيد.
8⃣ از آزادگى اصحاب كهف همين بس كه مقام وزارت داشتند، ولى به خاطر آخرت و امور معنوى دل از دنيا كندند و به حق پيوستند
💯 مانند يوسف (عليه السلام) كه از زليخا و كاخ او بريد و گفت: زندان بهتر از آن چيزى است كه زنان مصر مرا به آن دعوت مى كنند.
9⃣ قرآن (در آيه 10 سوره كهف) از اصحاب كهف به عنوان فتيه (جوانمردان) ياد كرده است.
↩️بنابراين جوانمرد كسى است كه ويژگى هاى بالا⤴️ را داشته باشد.✅
.................................................
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈