eitaa logo
آموزش تخصصی تجوید و حفظ و قرائت قرآن کریم
6هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
415 فایل
✨﷽✨ 📖 رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : ✨حاملان وحافظان قرآن مشمول رحمت خاص خداوند هستند.✨ 📣ادمین و پشتیبانی کانال آموزش حفظ قرآن↩️ @meftah68 گروه حفظ ترتیبی https://eitaa.com/joinchat/3090940015C72c3166202
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 ⚠️ ( /1-3) 📖 🌺زنی بنام ساره که وابسته به یکی از قبایل مکه بود به مدینه خدمت پیامبر آمد ، ایشان به او فرمود : آیا مسلمان شده ای که به این جا آمده ای ؟ او عرض کرد : خیر ، فرمود : پس چرا آمده ای ؟ ساره عرض کرد : شما اهل و عشیره ما بودید و سرپرستان من همه رفتند ، و من شدیدا محتاج شدم ، نزد شما آمده ام تا عطایی به من کنید و لباس و مرکبی ببخشید . 🌾پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : پس جوانان مکه چه شدند ؟ (اشاره به این که آن زن خواننده بود و برای جوانان خوانندگی می کردند) گفت : بعد از واقعه بدر هیچ کس از من تقاضایی خوانندگی نکرد (و ایشان نشان می دهد ، ضربه می دهد جنگ بدر تا چه حد بر مشرکان مکه سنگین بود . ) 🌺حضرت صلی الله علیه و آله به فرزندان عبدالمطلب ، دستور داد ، لباس ، مرکب و خرج راهی به او دادند و این در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله آماده فتح مکه می شد . 🌾در این موقع ، حاطب ابن ابی البلتعه (یکی از مسلمانان معروف که در جنگ بدر و بیعت رضوان شرکت کرده بود )نزد ساره آمد و نامه ای نوشت و گفت : آن را به اهل مکه ببر و ده دینار و به قولی ده درهم و همچنین پارچه بردی نیز به او داد . 🌺حاطب در نامه به اهل مکه چنین نوشته بود : رسول خدا صلی الله علیه و آله قصد دارد به سوی شما آید ، آمده دفاع از خویش باشید ساره نامه را برداشت و از مدینه به سوی مکه حرکت کرد . 🌾جبرییل این ماجرا را به اطلاع پیامبر صلی الله علیه و آله رسانید . رسول خدا صلی الله علیه و آله ، به علی ، عمار ، عمرو ، زبیر ، طلحه ، مقداد و ابومرشد دستور داد که سوار بر مرکب شوند و به سوی مکه حرکت کنند و فرمود در یکی از منزل گاه های وسط راه به زنی می رسید که حامل نامه ای از حاطب به مشرکان مکه است ، نامه را از او بگیرید . آنها حرکت کردند و در همان مکان که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بود به او رسیدند ، او سوگند یاد کرد که هیچ نامه ای نزد او نیست ، اثاث سفر او را تفتیش کردند و چیزی نیافتند ، همگی تصمیم بر بازگشتند گرفتند ، 🌺 اما علی علیه السلام فرمود : نه پیامبر صلی الله علیه و آله به ما دروغ گفته و نه ما دروغ می گوییم ، پس شمشیر را کشید و فرمود نامه را بیرون بیاور و الا به خدا سوگند گردنت را می زنم ساره هنگامی که مساله را جدی یافت ، نامه را که در میان گیسوانش پنهان کرده بود بیرون آورد ، آنها نامه را خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند . 🌾حضرت علیه السلام به سراغ حاطب فرستاد و فرمود این نامه را می شناسی ؟ عرض کرد : بلی ، گفت : چه چیز موجب شد که به این کار اقدام کنی ؟ عرض کرد : 🌺ای رسول خدا سوگند از آن روزی که اسلام را پذیرفته ام لحظه ای کافر نشده ام و هرگز به تو خیانت ننموده ام و هیچ گاه دعوت مشرکان را از آن زمان که از خانواده آنها جدا شده ام ، اجابت نکرده ام ، ولی مساءله این است که تمام مهاجران کسانی را در مکه دارند که از آنها در برابر مشرکان حمایت می کنند ، ولی من غریبم و خانواده من در چنگال آنها گرفتارند ، خواستم از این طریق حقی به گردن آنها داشته باشم تا مزاحم خانواده من نشوند ، در حالی که من می دانستم خداوند سرانجام آنها را دچار شکست می کند و نامه من برای آنها سودی ندارد . 🌾پیامبر صلی الله علیه و آله عذرش را پذیرفت ، ولی عمر برخاست و گفت ای رسول خدا اجازه بده گردن این منافق را بزنم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : از جنگجویان بدر است و خداوند نظر لطف خاصی به آنها دارد . 🌺(این جا بود که آیات نازل شد و درس های مهمی در زمینه ترک هر گونه دوستی نسبت به مشرکان و دشمنان خدا را به مسلمانان داد . 👇👇👇👇 🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ  قرآن بپيونديد: @amozeshtajvidhefzquran
🌴 ⚠️ ( /1-3) 📖 🌺زنی بنام ساره که وابسته به یکی از قبایل مکه بود به مدینه خدمت پیامبر آمد ، ایشان به او فرمود : آیا مسلمان شده ای که به این جا آمده ای ؟ او عرض کرد : خیر ، فرمود : پس چرا آمده ای ؟ ساره عرض کرد : شما اهل و عشیره ما بودید و سرپرستان من همه رفتند ، و من شدیدا محتاج شدم ، نزد شما آمده ام تا عطایی به من کنید و لباس و مرکبی ببخشید . 🌾پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : پس جوانان مکه چه شدند ؟ (اشاره به این که آن زن خواننده بود و برای جوانان خوانندگی می کردند) گفت : بعد از واقعه بدر هیچ کس از من تقاضایی خوانندگی نکرد (و ایشان نشان می دهد ، ضربه می دهد جنگ بدر تا چه حد بر مشرکان مکه سنگین بود . ) 🌺حضرت صلی الله علیه و آله به فرزندان عبدالمطلب ، دستور داد ، لباس ، مرکب و خرج راهی به او دادند و این در حالی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله آماده فتح مکه می شد . 🌾در این موقع ، حاطب ابن ابی البلتعه (یکی از مسلمانان معروف که در جنگ بدر و بیعت رضوان شرکت کرده بود )نزد ساره آمد و نامه ای نوشت و گفت : آن را به اهل مکه ببر و ده دینار و به قولی ده درهم و همچنین پارچه بردی نیز به او داد . 🌺حاطب در نامه به اهل مکه چنین نوشته بود : رسول خدا صلی الله علیه و آله قصد دارد به سوی شما آید ، آمده دفاع از خویش باشید ساره نامه را برداشت و از مدینه به سوی مکه حرکت کرد . 🌾جبرییل این ماجرا را به اطلاع پیامبر صلی الله علیه و آله رسانید . رسول خدا صلی الله علیه و آله ، به علی ، عمار ، عمرو ، زبیر ، طلحه ، مقداد و ابومرشد دستور داد که سوار بر مرکب شوند و به سوی مکه حرکت کنند و فرمود در یکی از منزل گاه های وسط راه به زنی می رسید که حامل نامه ای از حاطب به مشرکان مکه است ، نامه را از او بگیرید . آنها حرکت کردند و در همان مکان که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بود به او رسیدند ، او سوگند یاد کرد که هیچ نامه ای نزد او نیست ، اثاث سفر او را تفتیش کردند و چیزی نیافتند ، همگی تصمیم بر بازگشتند گرفتند ، 🌺 اما علی علیه السلام فرمود : نه پیامبر صلی الله علیه و آله به ما دروغ گفته و نه ما دروغ می گوییم ، پس شمشیر را کشید و فرمود نامه را بیرون بیاور و الا به خدا سوگند گردنت را می زنم ساره هنگامی که مساله را جدی یافت ، نامه را که در میان گیسوانش پنهان کرده بود بیرون آورد ، آنها نامه را خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آوردند . 🌾حضرت علیه السلام به سراغ حاطب فرستاد و فرمود این نامه را می شناسی ؟ عرض کرد : بلی ، گفت : چه چیز موجب شد که به این کار اقدام کنی ؟ عرض کرد : 🌺ای رسول خدا سوگند از آن روزی که اسلام را پذیرفته ام لحظه ای کافر نشده ام و هرگز به تو خیانت ننموده ام و هیچ گاه دعوت مشرکان را از آن زمان که از خانواده آنها جدا شده ام ، اجابت نکرده ام ، ولی مساءله این است که تمام مهاجران کسانی را در مکه دارند که از آنها در برابر مشرکان حمایت می کنند ، ولی من غریبم و خانواده من در چنگال آنها گرفتارند ، خواستم از این طریق حقی به گردن آنها داشته باشم تا مزاحم خانواده من نشوند ، در حالی که من می دانستم خداوند سرانجام آنها را دچار شکست می کند و نامه من برای آنها سودی ندارد . 🌾پیامبر صلی الله علیه و آله عذرش را پذیرفت ، ولی عمر برخاست و گفت ای رسول خدا اجازه بده گردن این منافق را بزنم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : از جنگجویان بدر است و خداوند نظر لطف خاصی به آنها دارد . 🌺(این جا بود که آیات نازل شد و درس های مهمی در زمینه ترک هر گونه دوستی نسبت به مشرکان و دشمنان خدا را به مسلمانان داد . ✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾ 🆔اکنون شما هم به کانال ✨«» ✨بپيونديد: 👉@amozeshtajvidhefzquran👈