﷽📚🕥
#قصه_های_قرآنی📖
#حضرت_موسی(ع)
#قسمت_چهل_هشتم 🦋
💠توصيه خضر عليهالسلام و نوشته لوح گنج💠
🌻هنگام جدايى خضر عليهالسلام از موسى عليهالسلام، موسى به او گفت: مرا سفارش و موعظت كن، خضر مطالبى فرمود، از جمله گفت: از سه چيز بپرهيز و دورى كن: 1 - از لجاجت 2 - و از راه رفتن بى هدف و بدون نياز 3 - و از خنده بدو تعجب، خطاهايت را به ياد بياور و از تجسس در خطاهاى مردم پرهيز كن.
✨از حضرت رضا عليهالسلام نقل شده آن گنجى كه زير ديوار مخفى بود، لوح طلايى بود كه در آن چنين نوشته شده بود:
🌿بسماللهالرحمنالرحيم، محمَّدٌ رَسولُ اللهِ، عَجِبتُ لِمَن اَيقَنَ بالمَوتِ كَيفَ يَفرَحُ، عَجِبتُ لِمَن اَيقَنَ بالقَدَرِ كَيفَ يَحزَنَ؟ و عَجِبتُ لِمَن رأى الدُّنيا وَ تقَبّلها بِاَهلها كيفَ يَركَنُ الِيها، و يَنبَغى لِمَن غَفَلَ عَنِ اللهَ اَلّا يَتَّهَمَ اللهُ تبارَكَ و تَعالى فِى قَضاوَتِهِ وَ لا يَستَبطِئَهُ فِى رِزقِهِ؛
🌱به نام خداوند بخشنده مهربان - تعجب مىكنم براى كسى كه يقين به مرگ دارد چگونه شادى مستانه مىكند؟ تعجب مىكنم براى كسى كه يقين به قضا و قدر الهى دارد، چگونه اندوهگين مىشود؟ تعجب مىكنم براى كسى كه دنيا و دگرگونىهاى آن را با اهلش مىنگرد، چگونه بر آن اعتماد مىكند؟ و سزاوار است آن كسى كه از خداوند غافل مىگردد، خداوند متعال را در قضاوتش متهم نكند، و در رزق و روزى رساندن او را به كندى و تاخير ياد ننمايد.(549)
🌻نيز روايت شده: بين آن پدر صالح و يتيمان كه آن گنج را براى فرزندانش ذخيره كرده بود، هفتاد پدر واسطه بود، خداوند به خاطر نيكوكارى آن پدر (جد هفتادم) گنج او را به دو يتيم از نوههايش رسانيد، پاداش نيكوكارى او را اينگونه ادا كرد.(550)
.................................................
🔸اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran👈
﷽📚🕥📚🎆
#قصه_های_قرآنی 📖
#حضرت_محمد(ص)
#قسمت_چهل_هشتم
🦋عفو وحشى غلام جبير بن مطعم🦋
🌻وحشى غلام غولپيكر يكى از سران شرك، به نام مطعم بود، و عموى جبير به نام طعيمه در جنگ بدر به دست حمزه سيدالشهدا كشته شده بود.
🌿هند زن ننگين شرك و كفر، همسر ابوسفيان؛ كه پدر و برادر و فرزندش در جنگ بدر كشته شده بودند، تشنه خون افرادى همچون پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و على عليهالسلام و حمزه عليهالسلام بود.
🌻او نقشه قتل اين سه نفر را مىكشيد تا انتقام خود را گرفته باشد، در اين جستجو، وحشى را براى اين كار، مناسب دانست. او را نزد خود آورد و به او گفت: اگر يكى از اين سه نفر (محمد يا على يا حمزه) را بكشى، علاوه بر آن كه تو را از مولايت خريدارى كرده و آزاد مىسازم؛ آن چه كه به خواهى به تو خواهم داد و مولايت جبير بن مطعم نيز حتما با تو همكارى خواهد كرد، زيرا عمويش به دست حمزه كشته شده است.
🌿وحشى گول دنيا را خورد، و پيشنهاد هند را در مورد قتل حمزه عليهالسلام پذيرفت و گفت: قتل محمد و على از عهده من ساخته نيست.
🌿هنگامى كه جنگ احد (در سال سوم هجرت) در دامنه كوه احد، نزديك مدينه، بين مشركان و مسلمين در گرفت، وحشى نيزه كوچكى به نام زوبين را كه در جنگهاى قديم به طرف مقابل پرتاب مىكردند، تهيه كرده و در كمين حضرت حمزه عليهالسلام نشسته بود تا اين كه حضرت حمزه در حالى كه سرگرم جنگ با دشمن بود، و از هر سو جلو دشمن را مىگرفت، از فرصت استفاده كرد و زوبين خود را به طرف حمزه پرتاب نمود. اين ضربه به قدرى سخت بود كه وقتى به قسمت ناف حضرت حمزه خورد از پشت حضرت حمزه بيرون آمد؛ حمزه عليهالسلام با آن حال چون شيرى آشفته به سوى وحشى تاخت؛ اما وحشى چون روباه گريخت. و حضرت حمزه در حالى كه وحشى را تعقيب مىكرد، بر اثر خونريزى زياد، از پاى در آمد و به زمين افتاد و سپس به شهادت رسيد.
🌿لذا، بعد از فتح مكه وحشى جزء فراريانى بود كه حكم غيابى اعدام او از طرف حكومت اسلامى صادر شده بود.
🌻ولى وحيس از جنايت خود پشيمان گرديده و در عين حال اميدوار بود كه فرصتى به دست آورد و توبه كند تا مورد بخشش پيامبر قرار گيرد هنگامى كه مكه در سال هشتم هجرت فتح گرديد، وحشى به صورت فرارى در طائف به سر مىبرد وقتى كه آيه 53 سوره زمر به گوشش رسيد اميدوار به عفو و بخشش خداوند شد، و خداوند در اين آيه مىفرمايد:
🌿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛
🌿بگو: اى بندگان من كه بر خود، اسراف و ستم كردهايد، از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، و او آمرزنده مهربان است.
🌿وحشى پس از فتح مكه با اميد عفو همراه خاندان خود به مكه رفت و به حضور پيامبر رسيد، و خود را معرفى كرد و قبول اسلام نمود و گواهى به يكتايى خدا و رسالت محمد داد.
🌻پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: تو وحشى هستى؟
او عرض كرد: آرى.
🌿پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: عمويم (حمزه) را چگونه كشتى؟ او جريان كشتن حمزه عليهالسلام را از آغاز تا انجام شرح داد، پيامبر سخت گريه كرد و قطرات اشك از سيماى نورانيش سرازير شد، در عين حال وحشى مشمول عفو پيامبر قرار گرفت، و آزاد شد، اما پيامبر به او فرمود: غَيِّب وَجَهكَ عَنِّى؛ صورتت را از من پنهان كن. (برو به جاى ديگر، من طاقت ندارم قاتل عموى عزيزم را بنگرم.)
🌿به اين ترتيب وحشى با آن جنايت بزرگ، بخشيده شد، و از آن پس از حاميان اسلام گرديد و همراه ابودجانه انصارى، مسليمه كذاب را كه ادعاى پيامبرى مىكرد (در زمان ابوبكر در جنگ يمامه) كشتند.
🌻و پس از اين ماجرا، وحشى مىگفت: من بهترين انسانها (حمزه) و بدترين انسانها (مسيلمه)
را كشتم.
🌿و در بعضى از احاديث آمده است: حمزه و قاتلش (وحشى) اهل بهشت هستند.
🌻به اين ترتيب، مىبينم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در فتح مكه، حتى اين گونه افراد را كه قبول اسلام كرده بودند بر اساس دستور قرآن، مورد عفو قرار داد.
🔶اکنون شما هم به کانال آموزش تجوید و حفظ قرآن بپيونديد:
👉 @amozeshtajvidhefzquran 👈