#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً «78»
(خضر) گفت: اي ن (بار) جدايى ميان من و توست، بزودى تو را از تأويل و راز آنچه نتوانستى بر آن صبر كنى آگاه خواهم ساخت.
نکته ها
«تأويل» به معناى ارجاع و بازگشت دادن است و به هركارى كه به هدف برسد يا پرده از
جلد 5 - صفحه 209
اسرارى بردارد گفته مىشود.
جدايىِ خضر از موسى به پيشنهاد خود موسى بود كه گفت: «إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَها فَلا تُصاحِبْنِي» و زمينهى آن را با سؤالها و اعتراضهاى مكرّر و تنها گذاشتن او در ساختن ديوار فراهم كرد.
از موسى پرسيدند: سختترين لحظاتى كه بر تو گذشت، كدام لحظه بود؟ گفت: با آنكه از فرعونيان تهمتها شنيدم و از بنىاسرائيل بهانهجويىها ديدم، ولى دشوارترين زمان، آن لحظهاى بود كه خضر گفت: «هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ». «1»
بگذار تا بگريم، چون ابر در بهاران
كز سنگ ناله خيزد، روز وداع ياران
پیام ها
1- هر كس قدر وصال را نداند، گرفتار فراق خواهد شد. هذا فِراقُ ...
2- به كوچكترين انتقادى ياران خود را از دست ندهيم. خضر بعد از چند مرحله فرمود: هذا فِراقُ ...
3- هر چه سريعتر ابهام ذهنى ديگران را بر طرف كنيد. «سَأُنَبِّئُكَ»
4- با تعليم حكمت، ظرفيّت افراد را افزايش دهيم. سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ ...
5- حوادث ظاهرى، گاهى جنبهى باطنى هم دارد. «بِتَأْوِيلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً»
«1». محجّة البيضاء و تفسير ابوالفتوح."
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۷۸_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
"#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً «79»
اما آن كشتى (كه سوراخ كردم) از آنِ بينوايانى بود كه در دريا كار مىكردند. خواستم آن را معيوبش كنم، (چون) در كمين آنان پادشاهى بود كه غاصبانه و به زور، هر كشتى (سالمى) را مىگرفت.
جلد 5 - صفحه 210
نکته ها
«وراء» به هر مكان پنهانى و پوشيده گفته مىشود؛ خواه آن مكان روبروى انسان باشد، يا پشت سر او.
آنچه را انسان مشاهده مىكند، يك چهرهى ظاهرى امور است كه چه بسا براى آن، چهرهى باطنى نيز وجود داشته باشد. ظاهر كارهاى خضر در ديدگاه حضرت موسى كار خلاف بود، ولى در باطن آن، راز و رمز و حقيقتى نهفته بود.
خضر، كشتى را بهگونهاى سوراخ نكرد كه آب در آن رفته وسبب غرق شود، بلكه آن را معيوب ساخت. چهبسا عيبها ونواقصى كه مصلحتها در آن است. «1»
معيوب كردن كشتى براى آن بود كه به دست آن پادشاه ستمگر نيفتد و آن بينوايان، بينواتر نشوند. در واقع دفع افسد به فاسد بود، كه اين كار همه كس نيست و تشخيص اهمّ و مهم كار دين شناسان عميق است.
اهلبيت عليهم السلام، گاهى برخى ياران خالص خود را در حضور ديگران نكوهش و عيبجويى مىكردند، تا مورد سوءظنّ حكومت ستمگر قرار نگيرند و جانشان سالم بماند. چنان كه امام صادق عليه السلام از زراره انتقاد علنى كرد تا از آزار عبّاسيان درامان باشد، سپس به او پيام داد كه براى حفظ جان تو چنين كردم. آنگاه اين آيه را تلاوت كردند: أَمَّا السَّفِينَةُ ... و فرمودند: تو بهترين كشتى اين دريايى كه طاغوت در پى تو و مراقب توست. «2»
كسانى پا به دنياى اسرار گذاشته و به باطن اشيا آگاه مىشوند كه از مرحلهى ظاهر گذشته باشند، همچون موسى عليه السلام كه عالم به شريعت بود و به آن عمل مىكرد، در دورهى همراهى با خضر، به اسرار باطنى نيز آگاه شد.
«1». بسا شكست كز آن كارها درست شود كليد رزق گدا پاى لنگ و دست شل است (صائب)
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 5 - صفحه 211
پیام ها
1- مراعات نظم در شيوهى آموزش مهم است. سؤال اوّل از شكستن كشتى بود، ابتدا پاسخ همين سؤال مطرح مىشود. «أَمَّا السَّفِينَةُ»
2- اسرار ناگفته و راز كارها، روزى آشكار مىشود. «أَمَّا السَّفِينَةُ»
3- شخص حكيم، هرگز كار لغو نمىكند و اعمالش براساس حكمت ومصلحت است. «1» «أَمَّا السَّفِينَةُ»
4- افراد متعهّد، بايد حافظ حقوق و اموال محرومان باشند. فَكانَتْ لِمَساكِينَ ...
5- اولياى خدا دلسوز مساكين و محرومانند. «لِمَساكِينَ»
6- چه بسا كسانى با داشتن سرمايه و كار، باز هم درآمدشان براى مخارجشان كافى نباشد و از نظر قرآن، مسكين محسوب شوند. «لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ»
7- مشاركت در سرمايه و كار، عقد قانونى و در اديان قبل نيز بوده است. «لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ»
8- بايد حاكمان غاصب را از دستيابى به اموال مردم محروم كرد. أَعِيبَها ... مَلِكٌ يَأْخُذُ
9- دفع افسد به فاسد جايز ورعايت اهمّ ومهم لازم است. أَعِيبَها ... مَلِكٌ يَأْخُذُ
10- طاغوتها به كم راضى نيستند. به فقرا و سرمايههاى اندك هم رحم نمىكنند. «يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ»
11- هر چند كار خضر به فرمان خدا بود، «ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي» امّا براى رعايت ادب، عيبدار ساختن كشتى را به خود نسبت داد. «أَعِيبَها»
12- كار پيامبران معمولًا براساس قوانين ظاهرى است، امّا وظيفهى خضر، براساس واقعيّات بود. فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها ... مَلِكٌ يَأْخُذُ
«1». گر خضر، در بحر كشتى را شكست * صد درستى، در شكست خضر هست (مولوى)
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 212"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۷۹_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمَّا الْغُلامُ فَكانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً «80»
و امّا نوجوان (كه او را كشتم) پدر و مادرش هر دو مؤمن بودند. ترسيديم كه او آن دو را به كفر و طغيان وا دارد.
فَأَرَدْنا أَنْ يُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَيْراً مِنْهُ زَكاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً «81»
(از اين رو) خواستيم كه پروردگارشان به جاى او (فرزندى) پاكتر و بهتر و با محبّتتر به آن دو بدهد.
نکته ها
«ارهاق» به معناى وادار كردن ديگرى به كارى است كه انجام آن براى او دشوار و طاقتفرسا باشد.
در حديث آمده است: خداوند به جاى آن پسر، دخترى به آن دو مؤمن داد كه از نسل او هفتاد پيامبر پديد آمدند. «1»
گاهى فرزند، سبب انحراف و كفر والدين مىشود، فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما ... گاهى هم والدين فطرت پاك و توحيدى فرزند را به كفر و آيينهاى انحرافى مىكشانند.
چنانكه پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: هر فرزندى، به طور فطرى خداشناس و مؤمن است، مگر آنكه پدر و مادر او را تغيير دهند. «2»
پیام ها
1- اولياى خدا كار لغو و بىجهت نمىكنند، گرچه در ظاهر خلاف به نظر آيد. «أَمَّا الْغُلامُ»
2- مرگ فرزند، بهتر از آن است كه بد عاقبت و موجب فساد و طغيان شود. «يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». «كلّ مولودٍ يولد على الفطرة حتّى يكون ابواه يهوّدانه و ينصّرانه». بحار، ج 3، ص 282.
جلد 5 - صفحه 213
3- خداوند به پدر و مادر با ايمان، عنايت خاص دارد. «أَبَواهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينا»
4- گاهى جسم بايد فداى فكر بشود. فرزند كشته مىشود تا ايمان پدر و مادر محفوظ بماند. «فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما»
5- بايد فتنهها را پيشبينى كرد و از ريشه خشكاند. «فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما»
6- طغيان و سركشى زمينهى كفر است. (طغيان» قبل از «كفر» آمده است.)
7- ارادهى مردان خدا، ارادهى خداست. «فَأَرَدْنا أَنْ يُبْدِلَهُما»
8- اولياى خدا هم مسئوليّت دارند و هم در انديشهى آيندهى مردم مىباشند. «فَأَرَدْنا أَنْ يُبْدِلَهُما»
9- گاهى دليل گرفتار شدن مؤمنين به بعضى ناگوارىها، حفظ ايمان و عقيده خود آنان است. «يُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَيْراً مِنْهُ»
10- اگر خداوند چيزى را از مؤمن گرفت، بهتر از آن را به او مىدهد. «يُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَيْراً مِنْهُ»
11- از بين رفتن فرزند ناصالح و جايگزينى آن با فرزند صالح، جلوهاى از ربوبيّت خداوند است. «يُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَيْراً مِنْهُ»
12- تنها پاكى و صلاح فرزندان كافى نيست، بايد نسبت به پدر و مادر مهربان باشند. «زَكاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً»
13- آنچه ارزش است، سلامت، پاكى ومحبّت به والدين است، نه دختر يا پسر بودن فرزند. «زَكاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً»
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 214"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۸۰_۸۱_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذلِكَ تَأْوِيلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً «82»
و امّا آن ديوار، از آنِ دو نوجوان يتيم در آن شهر بود و زير آن ديوار، گنجى براى آن دو بود و پدرشان مردى صالح بود. پس پروردگارت اراده كرد كه آن دو به حدّ رشد (و بلوغ) خود برسند و گنج خويش را كه رحمتى از سوى پروردگارت بود استخراج كنند و من اين كارها را خودسرانه انجام ندادم. اين بود تأويل و راز آنچه نتوانستى بر آن صبر و شكيبايى ورزى.
نکته ها
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله در روايتى فرمودند: آن گنج، كلماتى حكيمانه بود كه بر صحيفهاى از طلا نوشته شده بود. مضمون آن حكمتها اين بود: تعجّب از كسى كه ايمان به تقدير الهى دارد، چرا محزون مىشود!؟ شگفت از كسى كه يقين به مرگ دارد، چرا شاد است، يقين به حساب دارد، چرا غافل است، يقين به رزق دارد، چرا خود را به زحمت بيش از اندازه مىاندازد و يقين به دگرگونى دنيا دارد، چرا به آن اطمينان مىكند!؟ «1»
طبق احاديث، لطف و رحمت خدا مخصوص فرزندان بىواسطه نيست، بلكه در نسلهاى بعدى هم تأثير دارد و نيكوكارى اجداد، موجب عنايت خدا به ذريّهى آنان مىشود. «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند به موسى وحى كرد: من فرزندان را به خاطر خوبىِ پدران پاداش مىدهم. سپس فرمود: اگر به ناموس مردم خيانت كنيد، به ناموس شما خيانت مىشود. «كما تدين تدان». «3»
يك جا فرزند به خاطر حفظ ايمان والدين كشته مىشود، و در جاى ديگر به خاطر صالح
«1». تفسير مجمعالبيان.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 5 - صفحه 215
بودن پدر، پيامبرى كارگرى مىكند تا سرمايه به دست فرزند برسد.
وقتى بعضى به امام مجتبى عليه السلام به خاطر صلح با معاويه اعتراض كردند، فرمود: مگر نمىدانيد خضر براى مصلحت، كشتى را سوراخ كرد و نوجوانى را كشت و كارهاى او مورد غضب موسى قرار گرفت؟ اى مردم! اگر صلح را نمىپذيرفتم همهى شيعيان روى زمين نابود مىشدند. «لو لا ما اتيت لما ترك من شيعتنا على وجه الارض احد الا قتل». «1»
«قرية» و «مدينة» هردو به يك معنى مىباشد. چنانكه در آيهى 77 فرمود: «أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ» در اينجا مىفرمايد: «فِي الْمَدِينَةِ». «2»
«اشد»، جمع «شدة»، و «يَبْلُغا أَشُدَّهُما» يعنى تا آنان به تمام رشد خود برسند.
پیام ها
1- كودك نابالغ نيز مىتواند مالك باشد، امّا شرط تصرّف در اموال، توانمندى و رشد است. «كَنْزٌ لَهُما حتى يَبْلُغا أَشُدَّهُما»
2- ذخيره سازى ثروت براى فرزندان، جايز است. «كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً» ولى زراندوزى اگر بدون انفاق باشد ممنوع است.
3- حفظ اموال يتيمان، واجب است. «لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ»
4- كارهاى خوبِ پدر، در زندگى فرزندان اثر دارد. «أَبُوهُما صالِحاً»
5- خضر، پيامبر بوده است. «ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي»
6- گاهى حوادث داراى تحليل و تفسير عميق و در مسير رشد انسان است. هدف از اين دورهها، رشد موسى بود. «فَأَرادَ رَبُّكَ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ»
7- در برابر خدا بايد مؤدّبانه سخن گفت. حضرت خضر آنجا كه سخن از عيب و نقص است، به خود نسبت مىدهد، «فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها» و آنجا كه محدودهى كارالهى است، به خدا نسبت مىدهد. «فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما»
8- ارادهى اولياى خدا، اراده خداست. «أَرَدْتُ، أَرَدْنا*، فَأَرادَ رَبُّكَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». به گفته دوست دانشمندمان آقاى كلباسى: اگر در قرآن كلمات «قرية» و «مدينة» را بررسى كنيم مشاهده خواهيم كرد كه مدينة در مواردى است كه در آن نور هدايت تابيده باشد و هركجا نور هدايت نباشد، قرية گفته شده است.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 216"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۸۱_۸۲_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً «83»
و از تو درباره ذوالقرنين مىپرسند. بگو: بهزودى از او يادى بر شما خواهم كرد.
نکته ها
«قرن»، دو معنا دارد: يكى دوران طولانى و ديگرى به معناى شاخ حيوان، و ذوالقرنين را از آن جهت بدين وصف ناميدهاند كه يا حكومت طولانى داشته و يا آنكه دو رشته موى خود را مثل دو شاخ مىبافته و يا روى كلاه او دو شاخك قرار داشته است. همچنين ممكن است مراد از «قرنين» شرق و غرب جهان باشد، «1» كه چون او به تمام شرق و غرب عالم سلطه پيدا كرده بوده «ذوالقرنين» ناميده شده است.
امام باقر عليه السلام فرمودند: «ذوالقرنين» پيامبر نبود، ليكن مرد صالحى بود كه خدا او را دوست مىداشت و او قوم خود را به تقوا سفارش مىكرد. مردم بر يك طرف سر او ضربهاى وارد كردند و او تا مدّتى ناپديد شد، پس از آن به سوى مردم بازگشت و دعوت خود را تكرار كرد، مردم به سمت ديگر سر او ضربهاى زدند. آنگاه امام فرمود: در ميان شما نيز شخصى با اين خصوصيات است. «2» بنابراين به خاطر اين دو ضربه به ذوالقرنين معروف بوده است.
تفسير نمونه با توجّه به اظهارات چند مورّخ يونانى و چند فراز از تورات (كتاب اشعيا، فصل 46، شمارهى 28 و 11) و كشف مجسمهى كورش در قرن نوزدهم ميلادى كه تاجى با دو شاخ بر سر داشت، ذوالقرنين را با كورش بيشتر تطبيق مىدهد، ولى مرحوم شعرانى، در حاشيه تفسير ابوالفتوح، ذوالقرنين را همان اسكندر مقدونى مىداند كه از سيزده سالگى شاگرد ارسطو بوده است. و صاحب تفسير الميزان او را همان كورش مىداند. به هر حال در اينكه ذوالقرنين چه مدّت حكومت كرده و نام واقعى او چيست و چند سال عمر كرده وآيا بشر بوده يا فرشته، پيامبر يا عبد صالح؟ اسكندر بوده يا كورش؟
«1». چنانكه عربها مىگويند: «قرنى الشمس» يعنى دو شاخ آفتاب كه مراد شرق و غرب عالم است.
«2». تفسيرنورالثقلين؛ كمالالدين صدوق.
جلد 5 - صفحه 217
چرا ذوالقرنين نام دارد؟ امكاناتش چه بوده، محدودهى حكومتش كجا بود؟ طول و عرض و مشخصات سدى كه ساخت چه بود؟ چه زمانى بود؟ آيا اين سدّ همان ديوار چين است يا نه؟ سخنان بسيارى بيان شده وبحث در جزئيّات آن چندان مفيد نيست. بايد دنبال هدفها رفت، نه مسائل جزئى كه در آنها هيچ رشدى نيست.
پیام ها
1- انبيا مرجع مردم وپاسخگوى سؤالات آنان بودهاند. «يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ»
2- رهبر ومبلّغ دينى بايد با تاريخ و حوادث مهم آشنا باشد. يَسْئَلُونَكَ ... آنكه پيشواى مردم شد، از او سؤالات مختلفى مىكنند، چنانكه در آيات ديگر سؤال از روح مطرح است.
3- سؤالات بجا و منطقى مردم را بىپاسخ نگذاريم. «سَأَتْلُوا»
4- در پاسخ سؤالها، شتابزده جواب ندهيم. «سَأَتْلُوا»
5- تاريخ وبازگويى آن، به اندازهاى كه در آن تذكّر و عبرت باشد ارزشمند است. «سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً»
6- پرسشهاى مردم، زمينهى نزول بعضى از آيات بوده است. يَسْئَلُونَكَ ... قُلْ ..."
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۸۳_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَباً «84»
همانا ما در زمين به او (ذوالقرنين) قدرت داديم و از هر چيزى وسيلهاى به او عطا كرديم.
فَأَتْبَعَ سَبَباً «85»
پس او در پى سبب رفت (وسفر خود را آغاز كرد).
نکته ها
در دعايى كه حضرت على عليه السلام تعليم آن جوان بلخى داد، (دعاى مشلول) مىخوانيم: «يا من نصر ذى القرنين على ملوك الجبابرة» اى خدايى كه ذوالقرنين را بر پادشاهان ستمگر
جلد 5 - صفحه 218
پيروز كردى. و در حديثى آن حضرت، ذوالقرنين را كسى مىداند كه نشانهى پادشاهى و نبوّت داشته و به همه چيز، آگاهى داشته تا حقّ را از باطل بشناسد و خداوند شهرها و دلها را تسليم او گرداند. «1»
ذوالقرنين و سليمان، دو مؤمن بودند كه حاكم زمين شدند و بخت النصر و نمرود دو كافر كه حاكم زمين شدند. «2»
قدرتى را كه خداوند به اولياى خويش مىدهد، (همچون حضرت سليمان و يوسف و برخى مؤمنان) براى استفاده در راه خداست. قرآن درباره بندگان خوب خدا مىفرمايد: الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ ... «3» آنان كسانى هستند كه اگر تمكّن و قدرت به آنان دهيم به اقامهى نماز و پرداخت زكات و احياى امربهمعروف و نهىاز منكر مىپردازند. واز كسانى كه از قدرت خود در مسير ناحق استفاده كنند، انتقاد كرده و مىفرمايد: «كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ» «4» چه بسيار كسانى را كه پيش از شما هلاك كرديم، زيرا از قدرت وحكومت خود سوءاستفاده مىكردند.
پیام ها
1- خداوند بر همهى هستى واسباب طبيعى، حاكم است و به هر كس بخواهد مكنت و قدرت مىدهد. «مَكَّنَّا لَهُ» ولى بهرهورى صحيح، در سايهى حسن نيّت و حسن تدبير انسان است. «فَأَتْبَعَ سَبَباً»
2- گاهى خداوند همه گونه امكانات را در اختيار بعضى قرار مىهد. مَكَّنَّا لَهُ ... آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَباً
3- نظام طبيعى، نظام سبب و مسبّب است و هر چيزى سببى دارد كه بايد آن را شناخت ودر پى آن رفت. «مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَباً فَأَتْبَعَ سَبَباً» بندگان خاص خدا نيز بايد به وسيلهى اسباب و امكانات طبيعى، اهداف حقّ را دنبال كنند.
«1». تفسيرنورالثقلين.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». حج، 41.
«4». انعام، 6.
جلد 5 - صفحه 219
4- مهمتر از داشتن امكانات و قدرت، خوب استفاده كردن است. آتَيْناهُ ... سَبَباً فَأَتْبَعَ سَبَباً
5- ذوالقرنين علاوه بر داشتن امكانات، از دانش بكارگيرى اسباب نيز برخوردار بود. «فَأَتْبَعَ سَبَباً»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۸۴_۸۵_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً «86»
تا آنگاه كه به (منطقهى) غروب خورشيد رسيد، چنان يافت كه آن در چشمهاى تيره وگلآلود فرو مىرود ونزد آن قومى را يافت. گفتيم: اى ذوالقرنين! يا آنها را عذاب مىكنى يا ميان آنان راه نيكى پيش مىگيرى (وهمه را مىبخشايى).
نکته ها
«حَمِئَةٍ»، به گل سياه بدبو، لجن و گل داغ گفته مىشود.
پیام ها
1- پيامبران و اولياى الهى براى حل مشكلات ونجات مردم، شخصاً قيام و اقدام مىكردند و تنها به دعا اكتفا نمىكردند. «بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ»
2- جهانگردىِ با شناخت وهدف، مورد تأييد است. حَتَّى إِذا بَلَغَ ...
3- ذوالقرنين پيامبر بود. زيرا مورد خطاب الهى قرار گرفته است. «قُلْنا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ»
4- گاهى بايد به مديران ورهبران اختياراتى را تفويض كرد. إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمَّا ...
(اولياى خدا از سوى پروردگار، داراى اختياراتى هستند.)
5- كفر در مغرب زمين، سابقهاى بس طولانى دارد. وَجَدَ عِنْدَها قَوْماً ... أَنْ تُعَذِّبَ
6- پيامبران نبايد از مردم فاصله بگيرند. «تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً»
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 220"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۸۶_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذاباً نُكْراً «87»
(ذوالقرنين) گفت: امّا هر كس ستم كند، او را عذاب خواهيم كرد، سپس به سوى پروردگارش باز گردانده مىشود، او هم وى را به سختى عذاب مىكند.
وَ أَمَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً «88»
و امّا هر كس ايمان آورده و عمل شايسته انجام دهد، پس پاداش بهتر براى اوست و براى او از سوى خود، آسانى مقرّر خواهيم داد.
پیام ها
1- كفر و شرك، ظلم است. در مقابل ايمان، به جاى شرك، ظلم به كار رفته است أَمَّا مَنْ ظَلَمَ ... أَمَّا مَنْ آمَنَ
2- حكومت اسلامى حقّ دارد با مشركان برخوردى تند داشته باشد. «مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ»
3- ذوالقرنين به اميد توبهى ستمگران بود و لذا در كيفر آنان شتابى نكرد. «مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ»
4- عذاب دنيا، مانع كيفر آخرت نيست. «نُعَذِّبُهُ، فَيُعَذِّبُهُ»
5- كيفر دنيوى، شناخته شده و معلوم است، ولى عذاب آخرت ناشناخته است. «عَذاباً نُكْراً»
6- با نيكان و بدان نبايد يكسان برخورد كرد، چه از موضع فرد، چه حكومت. أَمَّا مَنْ ظَلَمَ ... أَمَّا مَنْ آمَنَ
7- ذوالقرنين، مجرى دستورهاى الهى بود. در آيهى قبل به او سفارش برخورد نيكو شد: «تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْناً» و در اينجا فرمود: «فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى»
جلد 5 - صفحه 221
8- رهبران الهى بايد با قوانين آسان بر مردم، حكومت كنند. «سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا يُسْراً»
9- برخورد شديد با ستمگران و نرمش با مؤمنان، شيوهى رهبران الهى است. عَذاباً نُكْراً ... أَمْرِنا يُسْراً
10- وظيفه رهبر و حاكم الهى، اجراى عدالت ومبارزه با ظلم و آسان كردن مقرّرات اجتماعى است. عَذاباً نُكْراً ... أَمْرِنا يُسْراً
11- در تشويق وپاداش سرعت بگيريد، ولى در كيفر و عذاب عجله نكنيد.
حرف «سين» در «سَنَقُولُ» نشانه تسريع وحرف «سوف» نشانه تأخير است."
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۸۷_۸۸_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً «89»
سپس (ذوالقرنين براى سفر ديگر) سببِ (ديگرى) را پيگيرى كرد.
حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَطْلُعُ عَلى قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِها سِتْراً «90»
تا آنكه به محلّ طلوع خورشيد رسيد، آن را چنان يافت كه بر قومى طلوع مىكند كه جز خورشيد براى آنان پوشش وسايهبانى قرار نداده بوديم.
كَذلِكَ وَ قَدْ أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً «91»
و ما اينگونه به آنچه از امكانات و برنامه نزد او (ذوالقرنين) بود، احاطه داشتيم (و كارهايش زير نظر ما بود).
نکته ها
ذوالقرنين، پس از سفرى به سوى غرب واقامهى نظام عادلانه دينى در ميان ساحلنشينان، سفرى نيز به شرق كرد.
مراد از اينكه جز خورشيد، سايهبانى نداشتند، زندگى ابتدايى وبدون امكانات است.
جلد 5 - صفحه 222
به فرموده امام صادق عليه السلام: نه خانهسازى مىدانستند، نه خيّاطى. خورشيد، بىمانع بر آنان مىتابيد به گونهاى كه صورتهاى آنان سياه شده بود. «1»
پیام ها
1- افراد صالح و متعهّد، پيگيرى و پشتكار دارند. «ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً»
2- مردان خدا، با داشتن همه نوع امكانات رفاهى، براى نجات محرومان و گسترش عدالت حركت مىكنند. ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً ...
3- بازگو كردن سفرهاى مردان خدا و بركات مترتّب بر آن، ارزش و مايهى درس و عبرت است. أَتْبَعَ سَبَباً حَتَّى إِذا ...
4- آنچه مهم است؛ هدايت و خدمت به مردم است، چه درشرق باشد چه در غرب. ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً ...
5- خداوند به افراد و نعمتهاى ويژهاى كه به آنان عطا فرموده، آگاهى كامل دارد. «أَحَطْنا بِما لَدَيْهِ خُبْراً» (بازگويى سفرهاى ذوالقرنين و حوادث و گفتگوهاى او با مردم، نمونهاى از احاطهى علمى خداوند است.)
«1». تفسير نورالثقلين."
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۸۹_۹۱_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً «92»
سپس (براى سفرى ديگر از اسبابى كه در اختيار داشت) سببى را پيگيرى كرد.
حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا «93»
تاآنگاه كه به ميان دو سدّ (كوه) رسيد، پشت آن دو كوه مردمى را يافت كه گويا هيچ سخنى را نمىفهميدند.
نکته ها
با توجّه به آيه بعد كه مردم، ذوالقرنين را به كمال، قدرت، دلسوزى و لياقت شناختند و ناامنى را مهمترين مسئله تشخيص داده و حلّ آن را به دست ذوالقرنين دانستند و با او
جلد 5 - صفحه 223
گفتگو كردند. بنابراين مراد از جمله «لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا» اين است كه فرهنگشان پايين بود. چنانكه در آيهى 78 سورهى نساء مىخوانيم: «فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً» چرا اينها هيچ سخن و گفتارى را نمىفهمند؟ كه مراد آيه، آشنايى نداشتن با زبان و لهجهى خاصّى نيست، بلكه مراد اين است كه چرا در خط صحيح قرار نمىگيرند!؟
در اين سوره، سه ماجرا نقل شده است كه در هر سه، حركت و هجرت وجود دارد: هجرت اصحاب كهف، هجرت موسى براى ديدار خضر، هجرت ذوالقرنين؛ اوّلى هجرت براى حفظ ايمان است، دوّمى براى تحصيل دانش و سوّمى براى نجات محرومان مىباشد.
پیام ها
1- قوانين حاكم بر طبيعت را بايد كشف و بكار بست. «ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً»
2- هر حركت و هدف و سفرى، وسيلهاى خاص نياز دارد. جملهى «أَتْبَعَ سَبَباً» براى هر حركت و سفرى تكرار شده است.
3- براى مردان خدا، توقّف از فعاليّت و فراغت و بازنشستگى معنى ندارد. «ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً»
4- پيشواى مردم بايد به مناطق ديگر هم سركشى كند و در جريان اوضاع قرار گيرد. حَتَّى إِذا بَلَغَ ...
5- تا حركت و كاوش نباشد، نيازها و واقعيّات شناخته نمىشود. إِذا بَلَغَ ... وَجَدَ
6- خدمت به محرومان يك ارزش است، چه با فرهنگ باشند يا نباشند. «لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ»"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۹۲_۹۳_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا «94»
(آن مردم) گفتند: اى ذوالقرنين! همانا (قوم) يأجوج ومأجوج در اين سرزمين فساد مىكنند، آيا ما براى تو خرج و هزينهاى قرار دهيم تا ميان ما وآنان سدّى ايجاد كنى (تا از شرّشان ايمن شويم)؟
جلد 5 - صفحه 224
نکته ها
«خراج» چيزى است كه از زمين خارج مىشود، و «خَرج» به آنچه از مال خارج مىگردد گفته مىشود.
مفسّران و مورّخان، با استفاده از قرائن موجود مىگويند: مراد از يأجوج و مأجوج همان قبايل مغول و تاتار مىباشند.
در روايتى از اميرمؤمنان على عليه السلام مىخوانيم: ذوالقرنين قومى را يافت كه به او گفتند: قوم يأجوج و مأجوج پشت اين كوه هستند و هنگام برداشت محصول و ميوهها هجوم آورده و همه را غارت يا نابود مىكنند، آيا ما براى تو ساليانه هزينهاى را قرار دهيم تا براى ما سدّى بسازى. «1»
پیام ها
1- هرجا مردم احساس نياز كردند، سرمايهگذارى هم مىكنند. «فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً» در آيهى 77 اين سوره مردم قطعه نانى به دو پيامبر خدا ندادند، ولى در اين آيه، حاضرند سرمايهگذارى كلان كنند.
2- اولياى خدا بهترين كسانىاند كه مىتوانند ايجاد امنيّت كنند و گرهگشاى مردم باشند. يا ذَا الْقَرْنَيْنِ ... تَجْعَلَ بَيْنَنا ... سَدًّا
3- نياز به امنيّت بيش از مسكن ولباس است. نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ ... سَدًّا (مردمى كه در برابر خورشيد، سايهبان ولباس نداشتند، از ذوالقرنين امنيّت خواستند، نه پوشش.)
4- در جوامع انسانى، امنيّت وآسايش از اهميّت ويژهاى برخوردار است. «تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا» لذا سختترين كيفرها نيز براى برهمزنندگان امنيّت است. «2»
5- حبس و محدود كردن تبهكاران، جايز است. «سَدًّا»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». اشاره به آياتى كه كيفر «مفسدين فى الارض» را بيان مىكند.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 225"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۹۴_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈
#از_قرآن_بیشتر_بدانیم
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً «95»
(ذوالقرنين در پاسخ) گفت: آنچه پروردگارم در آن به من قدرت داده، (از كمك مالى شما) بهتر است. پس مرا با نيرويى كمك كنيد تا ميان شما و آنان سدّى محكم بسازم.
آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً «96»
پارههاى آهن براى من بياوريد تا آنگاه كه ميان دو كوه (با انباشتن پارههاى آهن) برابر شد، گفت: بدميد؛ تا وقتى كه آن را (مانند) آتشى گرداند، گفت: مس گداخته و آب شده بياوريد تا روى آهنها بريزم.
فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً «97»
(پس از ساختن اين ديوار آهنى، يأجوج ومأجوج) نتوانستند از آن بالا روند و نتوانستند در آن رخنهاى پديد آورند.
نکته ها
«ردم» به بستن شكاف، «صدف» به كناره وجانب، «قطر» به مس گداخته و «زُبَرَ» به قطعههاى بزرگ آهنى گفته مىشود.
امام صادق عليه السلام فرمود: تقيّه، سدّى ميان شما و مخالفان است كه قابل بالا رفتن از آن و سوراخ كردن نيست. «1»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 5 - صفحه 226
پیام ها
1- از ديدگاه اولياى الهى، همهى امكانات از خداست. «ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي»
2- پيامبران براى رسالت و هدايت مردم، درخواست پول و ماديات از آنان نداشتند. «1» «ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ»
3- امكانات مردمى را در راه مصالح آنان بايد به كار گرفت. «فَأَعِينُونِي»
4- براى رسيدن به هدف، علاوه بر طرح وتقاضا وبودجه، همّت و مشاركت مردمى نيز لازم است. «فَأَعِينُونِي»
5- گاهى بهجاى كمكهاى مالى بايد نيروى انسانى را به كمك طلبيد. «فَأَعِينُونِي»
6- تركيب آهن و مس (آلياژ سازى)، ابتكار انبياست. آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ ... قِطْراً (امروزه از نظر علمى، اهميّت اين تركيب ثابت شده است.)
7- محكمكارى و بىنقص انجام دادن كارها، شيوهى انبياست. فَمَا اسْطاعُوا ...
سدّ ذوالقرنين چنان محكم وبزرگ بود كه نمىتوانستند آن را خراب كنند يا از آن بگذرند. أَنْ يَظْهَرُوهُ ... لَهُ نَقْباً
8- در حلّ مشكلات اجتماعى، هميارى مردمى كه صاحبان درد هستند، لازم است. (زيرا نشاط كارى بيشتر مىشود، ارزش زحمات را مىدانند و كمكارى نمىكنند.) فَأَعِينُونِي ... فَمَا اسْطاعُوا ...
9- رهبران لايق، به كمك علم، هنر، سوز و تعاون، از سادهترين افراد و ابزار، بهترين كارها را توليد مىكنند، بنابراين اگر مدير لايق باشد، كارگران ساده مهمترين پروژهها را انجام دهند. فَأَعِينُونِي ... فَمَا اسْطاعُوا ...
«1». در سورهى شعراء، پنج مرتبه از قول پنج پيامبر نقل شده است كه به مردم مىگفتند: ما از شما پاداش مادّى نمىخواهيم. پيامبر اسلام نيز مزد رسالت خود را محبّت اهلبيت عليهم السلام قرار داد، كه ثمرهى محبّت و پيروى از آنان نيز به خود انسان بازمىگردد.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 227"
#تفسیر_سوره_کهف_آیه_۹۵_۹۶_۹۷_جز۱۶
#سوره_مبارکه_کهف
✾•┈┈••📚☆✦❀✦☆📚••┈┈•✾
🆔️کانال آموزش حفظ قرآن ویژه ی کودکان
https://eitaa.com/amoozshhefzqorankodakan
🆔اکنون شما هم به کانال
✨«#آموزش_تجوید_و_حفظ_قرآن»
✨بپيونديد:
👉@amozeshtajvidhefzquran👈