eitaa logo
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
998 دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
17.6هزار ویدیو
292 فایل
💫 #مهدی_جانم https://eitaa.com/amtewi 🔹هرروز را از تو سرودن عشق است 🔸در هر غزلی تو را ستودن عشق است 🔹زنده ایم به عشق شهادت در رکابت 🔸در صبح ظهور باتو بودن عشق است ادمین کانال @Nava_70
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰، انتظار دست قاهر قدرتمند الهی ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‌ی ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده‌ی واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود... انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است... . انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاة والسلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است. ۱۳۸۷/۰۵/۲۷ ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🍃 هروقت‌احساس‌ڪردیداز"امام‌زمان" دورشدیدودلتون‌واسه‌آقاتنگ‌نیست... این‌دعاۍڪوچیڪ‌روبخونید.. 'اللّٰهم‌لَیـِّن‌قَلبۍلِوَلِـیِّ‌اَمرڪ' یعنے...خدایادلم‌رو،واسه‌امامم‌نرم‌ڪن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20201106-WA0023.
زمان: حجم: 5.65M
صلوات عصر روز جمعه صلوات ابولحسن ضراب اصفهانی سيد ابن طاووس ميفرمايد: اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است. ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت دوم 👈 حضرت فرمودند: شبى در بيابان عرفات بيتوته كرده
📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت سوم 🍃 حضرت از خيمه بيرون رفتند و مقدارى كه به صورت ظاهر چاى بود، ولى وقتى دَم كرديم به قدرى معطر و شيرين بود كه من يقين كردم، آن چاى از چای‌هاى دنيا نيست، آوردند و به من دادند. 🥣 من از آن چاى دم كردم و خوردم. بعد فرمودند: «غذايى دارى، بخوريم؟» گفتم: «بلى نان و پنير هست.» فرمودند: «من پنير نمی‌خورم.» گفتم: «ماست هم هست.» فرمودند: «بياور.» من مقدارى نان و ماست خدمتشان گذاشتم و ايشان از نان و ماست ميل فرمودند. 🕋 سپس به من فرمودند: «حاج محمدعلى، به تو صد ريال (سعودى) می‌دهم، تو براى پدر من يک عمره به جا بياور.» عرض كردم: «اسم پدر شما چيست؟» فرمودند: «اسم پدرم "سيد حسن" است.» گفتم: «اسم خودتان چيست؟» فرمودند: «سيد مهدى.» 🔆 من پول را گرفتم و در اين موقع، آقا از جا برخاستند كه بروند. من بغل باز كردم و ايشان را به عنوان معانقه در بغل گرفتم. وقتى خواستم صورتشان را ببوسم، ديدم خال سياه بسيار زيبايى روى گونه راستشان قرار گرفته است. لب‌هايم را روى آن خال گذاشتم و صورتشان را بوسيدم. 🔰 پس از چند لحظه كه ايشان از من جدا شدند، من در بيابان عرفات هر چه اين طرف و آن طرف را نگاه كردم كسى را نديدم! 🌟 يك مرتبه متوجه شدم كه ايشان حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه بوده‌اند، به‌خصوص كه اسم مرا می‌دانستند و فارسى حرف می‌زدند! ❤️ نامشان مهدى بود و پسر امام حسن عسكری بودند... ✍ ادامه دارد... 📎  ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت چهارم و آخر 🔰 نشستم و زارزار گريه كردم. شرطه‌ها فكر می‌کردند كه من خوابم برده است و سارقان اثاثيه مرا برده‌اند، دور من جمع شدند. اما من به آن‌ها گفتم: «شب است و مشغول مناجات بودم و گريه‌ام شديد شد.» 💠 فرداى آن روز كه اهل كاروان به عرفات آمدند، من براى روحانى كاروان قضيه را نقل كردم، او هم براى اهل كاروان جريان را شرح داد و در ميان آنها شورى پيدا شد. 🌄 اول غروب شب عرفه، نماز مغرب و عشا را خوانديم. بعد از نماز با آنكه من به آن‌ها نگفته بودم كه آقا فرموده اند: «فردا شب من به خيمه شما می آيم؛ زيرا شما به عمويم حضرت عباس (علیه السلام) متوسل می‌شوید» خود به خود روحانى كاروان روضه حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را خواند و شورى برپا شد و اهل كاروان حال خوبى پيدا كرده بودند. 🌹 ولى من دائماً منتظر مقدم مقدس حضرت بقيةالله روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء، بودم. 🌅 بالاخره نزديک بود روضه تمام شود كه كاسهٔ صبرم لبريز شد. از ميان مجلس برخاستم و از خيمه بيرون آمدم، ناگهان ديدم حضرت ولی‌ّعصر (علیه السلام) بيرون خيمه ايستاده‌اند و به روضه گوش می‌دهند و گريه می‌کنند... 🔴 خواستم داد بزنم و به مردم اعلام كنم كه آقا اينجاست، ولى ايشان با دست اشاره كردند كه چيزى نگو... ◀️ و در زبان من تصرف فرمودند و من نتوانستم چيزى بگويم. من اين طرف در خيمه ايستاده بودم و حضرت بقيةالله روحی فداه آن طرف خيمه ايستاده بودند و بر مصائب حضرت ابوالفضل (علیه السلام) گريه می‌کرديم و من قدرت نداشتم كه حتى یک قدم به طرف حضرت ولیّ‌عصر (علیه السلام) حركت كنم. ◾️ بالاخره وقتى روضه تمام شد، حضرت هم تشريف بردند.... 📚 برگرفته از: آثار و بركات حضرت امام حسين (علیه السلام)، ص ۲۳، قضيهٔ ۵ 📎  ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
Hojat Ashrafzade ~ Music-Fa.Com1_1087931206.mp3
زمان: حجم: 9.71M
دلتنگ تواَم دلتنگ تواَم ...💔 من گمشده‌ام تو مرا به خودم برسان تا با نفست بتپد دل‌ِ تنگ جهان هِی نبض زمان، ای قلب جهان .... ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ غروب جمعه و استجابت دعا شيخ طوسى رحمة اللّه فرموده: هنگام اجابت دعا ساعت‏ آخر روز جمعه تا غروب آفتاب است، سزاوار است در آن ساعت بسيار دعا كند. و روايت شده: ساعت‏ اجابت دعا، هنگامى است كه نيمى از خورشيد كرده باشد و نيمه ديگر آن در مغرب ديده شود. حضرت‏ فاطمه عليها السّلام در آن هنگام دعا مى‏ كرد، بنابراين دعا در آن ساعت مستحب است. و دعايى را كه از پيامبر صلى اللّه عليه و آله روايت شده‏ است در ساعت اجابت دعا بخواند و آن دعا اين است: سُبْحَانَكَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ 📗مفاتیح الجنان دعای سمات - محسن فرهمند آزاد - ترجمه فارسی 🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹 ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
⁉️ 😭😔 حرف از غروب جمعه شد و مرز غم شکست کهنه غرور کاغذ و بغض قلم شکست مانند هفته‌های گذشته زبان گرفت جمعه شد و نیامد و دل باز هم شکست هرشب دلت شکست و دل ما ترک نخورد شرمنده‌ایم از اینکه دل مرده کم شکست ❤️ اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج❤️ ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─