eitaa logo
انباز
276 دنبال‌کننده
402 عکس
79 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
نقد مرجعیت ‼️ فصل اول: اساسا در دورانی زندگی می‌کنیم که مصون دانستن شخص یا صنف خاصی از نقد، قابل فهم نیست. البته چه بسا چنین مصونیتی در سابق هم نباید وجود می‌داشت. طبیعتا نیز از این قاعده مستثنا نیستند، بلکه ایشان باید همواره به شکلی عمیق‌تر و جدی‌تر در معرض نقد باشند؛ چه اینکه باید عدالت‌شان معلوم شود تا صلاحیت مرجعیت داشته باشند و احراز عدالت، بدون بررسی، نقد و کشف موارد ضعف و قوت تصمیم‌ها و رفتارهای ایشان ممکن نیست. از طرفی هم نمی‌توان نقد مراجع را منحصر در عده‌ای از طلاب و روحانیان دانست و عموم مردم را عاجز از نقد ایشان شمرد. اما مسئله‌ی اساسی در زمینه‌ی نقد، است. ... به طور کلی منشأ رفتارهای اشتباه مراجع را یکی از دو امر می‌دانم: تشخیص خطا و روش معیوب. طبیعتا دسته‌ی اول قابلیت بیشتری بر حمل بر صحت دارد، هر چند که ممکن است همان هم مانع احراز عدالت باشد. ... فصل دوم: آقای نامه‌ای سرگشاده به نوشته و انتقاد تندی از دیدار ایشان با و جمعی از اصلاح‌طلبان وارد کرده است. لینک نامه: http://yon.ir/JQXAz می‌توان گفت آنچه در ذهن آقای یزدی ملاک نقد رفتار آیت الله شبیری است در موارد زیر تحلیل و جمع‌بندی می‌شود: 1) بی‌احترامی به نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری بر اساس سه مقدمه: اولا: افراد ملاقات شده، برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) احترامی قائل نیستند، ثانیا: دیدار با چنین کسانی مصداق بی‌احترامی مذکور است، و ثالثا: احترام به آیت الله شبیری زنجانی (یا احترام به مرجعیت) «در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است». 2) ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزیان 3) قانع‌کننده نبودن توضیحات آیت الله شبیری برای آقای یزدی در دو مرحله از مکاتبات پیشین در مورد برخی از مسائل دیگر 4) فرصت داشتن آیت الله شبیری برای «حضور در منزل آقایی در تهران و ملاقات با این آقایان» در عین فقدان فرصت ایشان برای ملاقات با هیئت رئیسه‌ی مجمع عمومی اساتید. ⏬ بر اساس دانسته‌های من صِرف چنین دیدارهایی (فارغ از محتوای گفتگوها و رفتارها) هیچ اشکالی ندارد (خصوصا اگر معلوم شود یا احتمال داشته باشد که پس از 9 دی 1388، برخی از مسئولان مهم جمهوری اسلامی مانند رئیس مجلس و ... و حتی مثلا شخص مقام معظم رهبری هم با سید محمد خاتمی دیدار داشته‌اند)، اما شاید لازم بود تأکید می‌کردند که تصاویر آن ملاقات منتشر نشود (و البته شاید هم در عدم چنین تقیه‌ای حکمتی باشد). اما آنچه آقای محمد یزدی به عنوان ملاک‌های ارتکازی پذیرفته است، جای بحث طلبگی جدی دارد. فعلا با اشاره، به ذکر یک نقد و یک حاشیه‌ی مهم‌تر از متن اکتفا می‌کنم: الف) آقای یزدی و عموم حوزویان و متدینان را به تأمل در این پرسش دعوت می‌کنم: «چرا باید شرائط حوزه‌های علمیه به گونه‌ای باشد که مرجع تقلیدی مثل آیت الله شبیری زنجانی (که اتفاقا عموم مردم هم به ایشان دسترسی نسبی دارند)، فرصتی را برای ملاقات با هیئت رئیسه‌ی مجمع عمومی اساتید حوزه‌های علمیه اختصاص ندهند؟!». ب) نقد از درون، آن هم نقد علنی و بدون لکنت و بلکه با حمایت بزرگان و نهادهای رسمی، مطالبه‌ای است که سال‌ها است در درون حوزه‌های علمیه و نظام جمهوری اسلامی وجود دارد. البته شخصی مثل آقای می‌گوید: «برای در نظام اسلامی و از مسئولان نظام، باید هزینه داد؛ باید زندان هم رفت. باید هم نهی از منکر بکنید و هم زندان بروید». به هر روی، اگر این اقدام آقای محمد یزدی فراگیر شود و دیگران هم بتوانند همان کنند که ایشان کرده، و خود آقای یزدی و مجموعه‌ی متبوع ایشان هم مصون شمرده نشوند، در این صورت می‌توان کورسویی از امید به گسترش بیشتر عدالت در کشور داشت. @anbaz1360 @sajjaddinparastiesaaleh وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
🔹تخریب موجهین🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی پیش از پیروزی انقلاب یک بار با آقای آذری قمی، آقای حاج سید مهدی روحانی و آقای مشکینی در مجلسی بودیم. آقای مشکینی پرسید: علمایی هستند مانند آقای آخوند همدانی و آقای حاج سید احمد خوانساری که به حسب ظاهر عادل هستند، ولی در مسیر انقلاب نیستند و در مقابل، علمایی هستند مانند آقای صدوقی که از نظر علمی و وجهه مردمی در مرتبه بعد هستند، ولی در مسیر انقلاب هستند. اینکه آن علمای درجه اول را سد راه اسلام معرفی و از میدان خارج کنیم، شرعا چه حکمی دارد؟ همچنین پرسید: تخریب ساختمان های دولتی مانند بانک ها برای مختل کردن نظام شاهنشاهی چه حکمی دارد؟ آقای آذری گفت: تخریب بانک ها اشکال دارد، ولی تخریب وجهه آن علما اشکال ندارد. من و آقای حاج سید مهدی گفتیم: این کار ضربه به اصل انقلاب است. در همه جا سعی می کنند موجهین را جزو خودشان معرفی کنند، ولی شما می خواهید علمای موجهی را که مردم آنها را آزموده اند و به تقوا و علم شناخته اند، مخالف قلمداد کنید! با تخریب علمای موجه، خودتان خراب می شوید، زیرا دشمنان تبلیغ می کنند که افراد موجه و بزرگ که مریدان و مقلدان بسیاری دارند، این انقلاب را قبول ندارند. شما که در مرتبه آقای آخوند و آقای خوانساری نیستید که حرف شما را بپذیرند. آقای آذری و همفکرانشان تصور می کردند که با تخریب و منزوی کردن مخالفان انقلاب، به انقلاب کمک می شود، در حالی که این کار ضربه به اصل انقلاب و سبب تاخیر در پیروزی آن می شد. من و آقای حاج سید مهدی معتقد بودیم: اگر انقلابیون کار درست انجام بدهند، مخالفان خود به خود به انزوا کشیده می شوند و مشکلی هم پیش نمی آید، ولی برخورد با بزرگان برای انقلاب مشکل ایجاد می کند. 📚 جرعه‌ای از دریا، ج ۴، ص ۶۵۱ - ۶۵۲ https://t.me/koshechin1/200