ادامه از قبل
🔺🔺🔺
پینوشتها:
1️⃣ البته ایشان در نقل و نقد معنای سوم ثار الله، معنای اول ثار را خونی میداند که به دنبال انتقامش باشیم، نه هر خونی:
«ثالث اینکه ثار به معنی دم باشد و کلام مبتنی بر تنزیل و تقدیر شود. یعنی اگر خدا خون داشت، تو بودی. از قبیل عین الله و جنب الله و ید الله. و این وجه را در جایی یاد ندارم که دیده باشم ولی بعید است؛ چه، ثار به معنی مطلق دم نیست، بلکه آن خون ریخته شدهی قابل اقتصاص است، چنانچه بر متتبع مستأنس هویدا است.» (ص 164)
همچنین در وجه پنجم همین معنا (دم مطلوب) را مفروض گرفته است.
2️⃣ شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، انتشارات مرتضوی، چاپ 1376، ص 162
3️⃣ سه مورد در منابع لغوی دیدم که ممکن است شاهدی بر این معنا حساب شوند:
یک) ابن اثیر میگوید: في حديث محمّد بن مسلمة يوم خيبر «أنا له يا رسول اللّه الموتور الثَّائِر» أى طالب الثَّأْر، و هو طالب الدّم. (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج1، ص: 204).
اما به نظر میرسد او نمیخواهد «ثأر» را به معنای «دم» بگیرد، بلکه از نظر مصداقی بیان میکند که خواهان انتقام، همان خونخواه است. چه اینکه از عبارت دیگر او چنین برمیآید که گاهی «دم» به معنای انتقام به کار میرود:
الأوتار: جمع وتر بالكسر، و هو الدّم و طلب الثأر (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج4، ص: 99)
دو) ابن سیده میگوید: «الثَّأْرُ: الطَّلَبُ بالدَّمِ. و قِيلَ: الدَّمُ نَفْسُه.» (المحكم و المحيط الأعظم، ج10، ص: 172)
اما همانگونه که ملاحظه میکنید معنای دوم را با تعبیر «قیل» آورده که دلالت بر ضعف این معنا نزد خود مؤلف دارد.
لسان العرب هم این مطلب را به همین شکل از ابن سیده نقل کرده است.
سه) در کتب لغت و ادب، تعبیر «طالب الثأر» کاربرد زیادی دارد. ممکن است گفته شود «معنای #ثأر در این تعبیر نمی تواند "طلب خون" باشد؛ زیرا در این صورت معنای عبارت "خواستنِ خواستنِ خون" خواهد بود که نادرست است». اما این استدلال نیز تام نیست:
اول: #بازیهای_زبانی چنین کاربردهایی را برمیتابند و موارد مشابه دیگری هم در زبانهای مختلف دارند، مانند آنچه در برخی از معانی حروف جاره در زبان عربی میبینیم (ضربتک بالسوط و ضربتک مستعینا بالسوط؛ ذهبت من المدرسة و ابتدأت الذهابَ من المدرسة).
دوم: بر فرض پذیرش این نظر، معمول شدن «ثأر» برای مادۀ «طلب»، خود دلیلی بر این تغییر معنا است و استعمال ثار به معنای خون در سیاق های دیگر، نیازمند دلیل دیگری خواهد بود.
4️⃣ الدم: الثار على سبيل المجاز. (معجم المصطلحات البلاغية و تطورها، احمد مطلوب، ص: 527، پاورقی 4)
5️⃣ این معنا از جهتی نزدیک به معنای اولی است که شفاء الصدور آورده، ولی اشکالی که او میگیرد، بر توضیحی که آوردم وارد نیست. از جهتی نیز شبیه معنای چهارم او است، ولی چنانکه خود او هم آورده، توضیح لغوی او (ثار = مثئور = قتیل) مقبول نیست، و البته در توضیح ما نیازی هم به این معنا نیست.
6️⃣ این معنا نظیر وجه دوم شفاء الصدور است، اما باز هم توضیح لغوی او نه مقبول است و نه مورد نیاز.