🖤
استاد #رضا_بابایی از دنیای رنجها رفت، امید که به عالم گنجها پر کشیده باشد.
🔹 اهل اندیشه و گفتگو بود.
🔹 منتقد وضعیت موجود و طالب وضعیت مطلوب بود؛ چه دربارۀ خودش، و چه پیرامونش. به همین دلیل (به قول خودش)، به دگردیسی رسیده بود.
🔹 مردماندیش و رنجور از رنج دیگران و همدرد ایشان بود، حتی با مخالفان فکریاش.
🔹 هر چند واقعیات را همسان نمیدیدیم، اما به دنبال تشخیص خوب و بد بود.
🔹 اولین بار مدت کمی سر درس مثنوی از بیان شیوایش بهره بردم و بیشتر در مطالب کانال تلگرامیاش (یادداشتها) تأمل میکردم.
🔹 گاهی سؤالات ادبیاتی و ... را از محضرش میپرسیدم و گاه نقدهایی به نوشتههایش داشتم و برایش میفرستادم. عموما با حوصله پاسخ میداد و بحث میکرد.
🔹 آنگونه که فهمیدم، نسبت به سن و شرایط فکری و زندگی و جایگاه اجتماعی، در مباحثه، بسیار باحوصلهتر از من بود، در حالی که من شاگردی بسیار کوچک برای او بودم، و او استادی در میانۀ خیل علاقهمندانش.
🔹 یک عصرِ ماه رمضان با هم گفتگوی تلگرامی داشتیم. نزدیک افطار که شد، فرستاد «ببخشید. من دیگر میرم سراغ کمک به خانواده برای درست کردن افطاری؛ اگر اجازه بفرمایید».
🔹 پس از بیماریاش و در ایام اعتراضهای بنزینی، به همراه رفیقی شفیق، به عیادتش رفتیم. باز هم تأکید میکرد که «صدای مردم باشید؛ دین صدا و تبلیغ نمیخواهد».
البته آنجا مجال گفتگو نبود، که «دین هم صدای مردم و برای مردم است». البته برای او گفتن نداشت.
🔹 هر چند من بیش از یک سال، مجال مباحثه با ایشان را از دست دادم، اما او مدتی طولانی در این دنیا، مجال سکوت یافت؛ و چه نعمتی است، #سکوت.
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنوا کونوا قَوّامینَ للهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ
وَ لا یجرِمَنَّکم شَنَآنُ قَومٍ عَلیٰ أَلّا تَعدِلُوا
اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقویٰ وَ اتَّقُوا اللهَ
إِنَّ اللهَ خَبیرٌ بِما تَعمَلونَ. (مائده/ ۸)
ترجمۀ آزاد:
بیتقوایی، یعنی چشمانت را ببندی و دهانت را باز کنی و هر چه دوست داری، دربارۀ کسانی که دوستشان نداری، بگویی.
پس متقیان را از مواجهۀ آنان با مخالفانشان بشناسید، نه از رفتارشان با دوستانشان.
مرحوم استاد #رضا_بابایی
https://t.me/rezababaei43/510