eitaa logo
انباز
270 دنبال‌کننده
402 عکس
80 ویدیو
25 فایل
انباز: شریک، دوست، مانند و همتا، محبوب و معشوق. جایی کوچک برای فعالیت دینی ایتا: https://eitaa.com/anbaz60 تلگرام: https://t.me/anbaz60 ادمین: @Sajjaddinparast60 پست اول کانال: https://eitaa.com/anbaz60/2 وبلاگ: http://sdinparasti60.parsiblog.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
برای این روزای تعطیلی، خیلی از بزرگان کتابهای خوبی رو معرفی می‌کنن. من ناچیز هم به تأسی ازشون دو تا کتاب معرفی می‌کنم. امیدوارم براتون مفید باشه. یک. «ترجمۀ قرآن بر اساس المیزان، همراه با توضیحات و نکات تفسیری» اثر استاد عزیز و بزرگوار، حجت الاسلام «سید محمدرضا صفوی» دو. «ترجمۀ خواندنی قرآن» اثر حجت الاسلام «علی ملکی» با این دو کتاب کم و بیش، با نظرات تفسیر علامه طباطبایی آشنا می‌شیم، و خیلی از جاها از قرآن خوندن لذت می‌بریم. پیشنهادم اینه که اگه کتاب اول براتون سخت بود، برید سراغ کتاب دوم.
نظر آیت الله درباره : همه انواع الکل‌ها پاک‌اند، اما خوردن آنها جایز نیست. https://www.sistani.org/persian/qa/0799/
برای انتقال تجربه دربارۀ بیماری کرونا چند نکته رو که تقدیم می کنم: 1. بیماری پسرم آقا محمدهادی از سرفه شَدید و سردرد در ایام سرما شروع شد. اولین بار 21 دی 98 بردمش دکتر. بار دوم (و شاید سوم) 11 بهمن بردمش درمانگاه محله‌مون، پزشک عمومی. نوبت بعدی، 14 بهمن بردمش درمانگاه قرآن و عترت. پزشک اونجا تبش رو گرفت و گفت 40 درجه تب داره. البته با تب‌بر، تا صبح حالش بهتر شد. 11 بهمن که محمدهادی زیر سرم بود، توی درمانگاه احساس کردم یه زخم افتاد درست وسط سینه‌م. بعد از سه-چهار روز تبدیل شد به سرفه‌های خشک و بعد از پنج-شش روز سرفه‌های خلط‌دار خیلی شدید داشتم. اولین بار روز 18 بهمن رفتم پزشک عمومی و روز 18 اسفند (13 رجب)، برای من و خانواده‌م کرونا تشخیص داده شد. تو این مدت پیش یه متخصص عفونی (29 بهمن) و یه متخصص ریه‌وآسم (7 اسفند) و حداقل 3 پزشک عمومی، از جمله پزشک‌های مستقر در بیمارستان کامکار (2 اسفند) و فرقانی (10 اسفند) رفتم، اما هیچ کدوم تشخیص کرونا نداشتند. شاید علت بیشترشون این بود که هنوز فکر می‌کردند کرونا به ایران نیومده. ظاهرا حتی مسئولان و پزشکانی که مستقیما درگیر بودند، تا مدتی نسبتا طولانی نمی‌دونستن کرونا وارد ایران شده. علتش چی بوده نمیدونم. ولی یه منبع موثق (به نقل از یکی از اعضای یه سازمان پزشکی ویروس‌شناسی در تهران) می‌گفت آزمایشها از مدتها قبل انجام می‌شده، اما جواب همه، منفی بوده. 2. توی بیمارستانها چند مشکل جدی وجود داره: آلودگی شدید محیط‌های بیمارستانی که باعث تشدید بیماری مراجعه‌کننده میشه، کمبود تخت و امکانات بیمارستانی، ترس و نگرانی بعضی از اعضای کادر پزشکی از بیمار شدن خودشون (که حقیقتا هم جای نگرانی داره)، به‌روزنبودن اطلاعات بعضی از اعضای کادر پزشکی دربارۀ بیماری. همه پزشکانی که من دیدم و باهاشون صحبت کردم تأکید می‌کنند تا مشکل تنگی‌ِنفس جدی پیش نیاد نباید به بیمارستانها بریم. 3. تا وقتی من به بیمارستان مراجعه کرده بودم، توی قم اینطور بود که اگر شخصی علائم اورژانسی (مثل تنگی نفس و تهوع و ...) نداشته باشه، بستری نمیشه و تا بستری نشه، نه تست کرونا میگیرن و نه سی‌تی‌اسکن؛ حتی حاضر نبودند با اصرار خودم، سی‌تی‌اسکن توی دفترچه‌م بنویسن که برم یه جای دیگه سی‌تی بگیرم. از طرفی هم در اکثر قریب به اتفاق موارد، تا زمانی که این دو روش (خصوصا سی‌تی‌اسکن) نباشه، نه می‌تونن تشخیص بدن و نه می‌تونن درمان مناسب و لازم رو شروع کنن. اینکه کیت تست کرونا کجاها هست، نمیدونم. 4. انتقال ویروس از طریق تماس با افراد و سطوح، کاملا جدیه. ماسک و دستکش یکبارمصرف و رعایت فاصله و پرهیز از تجمعات حتی دونفره و ضدعفونی کردن سطوح رو خیلی جدی بگیرید. البته ماسک پارچه‌ای که زودزود شسته و اتو بشه هم خوبه و شاید از ماسکهای معمولی بهتر باشه. 5. تو این مدت تا جایی که ممکنه آشغالهامون رو بندازیم تو سطلهایی که با ماشین تخلیه میشن تا پاکبانهای عزیز در تماس مستقیم با آلودگی و عفونت نباشند. 6. درمان این بیماری در غالب موارد بسیار آسان است. اما به شرط اینکه سریع تشخیصش بدن و درمان ضد ویروس توسط متخصص، شروع بشه. 7. من اینه که اگر خدای نکرده کسی از اطرافیانتون سرفه‌های خفیف ولی چندروزه یا سرفه‌های نسبتا شدید داشت، هر چه سریعتر ببریدش مطب فوق تخصص ریه، یا پزشکی که میدونید توی تشخیص بیماری‌های عفونی، خیلی حاذقه. توی قم (دورشهر 10) و دکتر نظری (روبروی مصلا) افرادی هستند که میدونم پزشکان خوبی هستند. اولی حتی روزهای تعطیل هم کار میکنه. دومی تو ایام عادی فقط شنبه و یکشنبه قم هست. الآن اطلاعی از برنامه‌ش ندارم. اگر کسی می‌خواد بره، پیام بده تا توضیح بدم چطور میتونه ازشون نوبت بگیره. 8. ظاهرا یکی از درمانها و پیشگیریها، بخور گرمه. اگر دستگاه بخور دارید بهتره، و الا توی قابلمه آب و مقداری مایع بخور آویشن یا اوکالیپتوس و ... (که داروخانه‌ها دارند) بریزید. 9. در تمام مراحل، دعا کار اصلی رو می‌کنه. همه کارها به دست خدا است. هم خدا رو صدا کنیم و هم حاجتمونو ازش بخواهیم. خصوصا دعاهای صحیفۀ مبارکۀ سجادیه (سلام الله علیه)، خصوصا دعای پانزدهم برای بیماران، و دعای هفتم برای همگان. الهی که عافیت دنیا و آخرت نصیب همه‌تون و خانواده‌ها و دوستانتون باشه 🌺
غسل و دفن اموات 🖤 ✅ دیروز برای نوبت دوم رفتم مطب دکتر مظفری (فوق تخصص ریه). یکی (که احتمالا خبرنگار بود) به صورت تلفنی سؤالاتی را دربارۀ کرونا می‌پرسید؛ از جمله دربارۀ غسل و دفن اموات. دکتر قاطعانه جواب داد: «غسل اموات مبتلا به کرونا هیچ اشکالی ندارد، خصوصا اگر با دستکش و لباس محافظ باشد. حتی اگر دست شخص هم بخورد، فقط باید بعد از آن، دستش را بشوید. ویروس از موجود زنده منتقل می‌شود نه مُرده، و یکی دو روز بعد از مرگ، همه ویروس‌ها به جز چند مورد خاص (مثل هپاتیت و ...) می‌میرند. خصوصا اگر از وفات بیمار، 7 روز بگذرد، اصلا ویروسی وجود ندارد که نگران انتقالش باشید. آهک ریختن در قبر هم اصلا لزومی ندارد و کار درستی نیست.» به نظرم ایشان علاوه بر نظر تخصصی، مؤلفه‌های فرهنگی جامعه دینی را هم در نظر داشتند. ❌ همانجا بیماری بود که می‌گفت: «آدم مرده، مرده و تموم شده دیگه؛ بذارید آهک بریزن روش بره. چرا گیر میدید؟ فلان جا مرده‌ها رو سوزوندن و تموم شد».
🖤 استاد از دنیای رنج‌ها رفت، امید که به عالم گنج‌ها پر کشیده باشد. 🔹 اهل اندیشه و گفتگو بود. 🔹 منتقد وضعیت موجود و طالب وضعیت مطلوب بود؛ چه دربارۀ خودش، و چه پیرامونش. به همین دلیل (به قول خودش)، به دگردیسی رسیده بود. 🔹 مردم‌اندیش و رنجور از رنج دیگران و همدرد ایشان بود، حتی با مخالفان فکری‌اش. 🔹 هر چند واقعیات را همسان نمی‌دیدیم، اما به دنبال تشخیص خوب و بد بود. 🔹 اولین بار مدت کمی سر درس مثنوی از بیان شیوایش بهره بردم و بیشتر در مطالب کانال تلگرامی‌اش (یادداشت‌ها) تأمل می‌کردم. 🔹 گاهی سؤالات ادبیاتی و ... را از محضرش می‌پرسیدم و گاه نقدهایی به نوشته‌هایش داشتم و برایش می‌فرستادم. عموما با حوصله پاسخ می‌داد و بحث می‌کرد. 🔹 آنگونه که فهمیدم، نسبت به سن و شرایط فکری و زندگی و جایگاه اجتماعی، در مباحثه، بسیار باحوصله‌تر از من بود، در حالی که من شاگردی بسیار کوچک برای او بودم، و او استادی در میانۀ خیل علاقه‌مندانش. 🔹 یک عصرِ ماه رمضان با هم گفتگوی تلگرامی داشتیم. نزدیک افطار که شد، فرستاد «ببخشید. من دیگر میرم سراغ کمک به خانواده برای درست کردن افطاری؛ اگر اجازه بفرمایید». 🔹 پس از بیماری‌اش و در ایام اعتراض‌های بنزینی، به همراه رفیقی شفیق، به عیادتش رفتیم. باز هم تأکید می‌کرد که «صدای مردم باشید؛ دین صدا و تبلیغ نمی‌خواهد». البته آنجا مجال گفتگو نبود، که «دین هم صدای مردم و برای مردم است». البته برای او گفتن نداشت. 🔹 هر چند من بیش از یک سال، مجال مباحثه با ایشان را از دست دادم، اما او مدتی طولانی در این دنیا، مجال سکوت یافت؛ و چه نعمتی است، .
رهبری بر فراز قرون- شهید صدر.pdf
1.04M
رهبری بر فراز قرون متن حاضر ترجمه کتاب بحث حول المهدی آیت الله شهید سید محمدباقر صدر است که با مقدمه وتحقیق آقای دکتر عبدالجبار شراره منتشر شده است. شهید صدر در کتاب مزبور به روش عقلی به شبهات و پرسشهایی که درباره شخصیت مهدی موعود علیه السلام و قیام جهانی آن حضرت مطرح می‌شود، پاسخ داده اند. و شاید بتوان گفت که از این نظر کتاب یاد شده حائز اهمیت بسیار بوده و بنیانگذار شیوه ای نو در موضوع مهدویت و منجی گرایی است. ما را در کانال اطلاع رسانی مبشران دنبال کنید: 🆔https://eitaa.com/mobasheran_org 🌐آدرس تارنمای مبشران www.mobasheran.org
دعای شب نیمۀ شعبان (إقبال الأعمال، ج‏2، ص: 700) 🌹
سلام علیکم الهی که در پناه حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء)، عمری پر از خیر و برکت و نورانیت داشته باشید. اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ نَصْرٍ مِنْكَ تُعِزُّهُ وَ إِمَامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِينَ 🌹
هدایت شده از مرتضی رجائی
📝اگر حکومت به دست ما بیفتد...(داستان کوتاه) 🧮۳۰۰ کلمه 📆 ۲۱ فروردین ۱۳۹۹ بسم الله الرحمن الرحیم 🔰در کنار امام صادق (علیه السلام) داشتم طواف می‌کردم. در همان حال، به فکر فرو رفتم. کمی که گذشت، از ناراحتی گره به ابروهایم افتاد و چهره‌ام در هم شد؛ احساس کردم از شدت غصه، گُر گرفته‌ام و سرخ شده‌ام. 🔰ناگهان با صدایی به خود آمدم؛ امام بود: «مُفَضَّل! مُفَضَّل!» صورتم را که برگرداندم، دیدم امام دارد به چهرهٔ من نگاه می‌کند. با همان مهربانی همیشگی فرمود: «چه شده؟ چرا غمگینی؟ چهره‌ات چرا در هم و برافروخته است؟» آهی کشیدم و گفتم: «به بنی‌عباس و حکومتی که به زور از شما غصب کرده‌اند فکر می‌کردم. ببینید با چیزی که حق شماست برای خودشان چه برو بیایی دست‌وپا کرده‌اند و چه زندگی راحت و باشکوهی دارند. داشتم با خودم می‌گفتم اگر این حکومت و امکانات آن برای شما بود، الآن ما شیعیان به جای آن‌ها در این ناز و نعمت بودیم». 🔰حرفم که تمام شد، امام اندکی به چهره‌ام نگاه کرد؛ بعد لبخندی زد و همان‌طور که سرش را تکان می‌داد، فرمود: «مُفَضَّل جان، حتی اگر حکومت و همهٔ امکانات آن در دست ما بود، باز هم اوضاع آن طور نبود که تو خیال می‌کنی. در آن صورت، من و شما شب‌ها باید برای ادارهٔ امور امت فکر می‌کردیم و روزها باید به این فکرها جامهٔ عمل می‌پوشاندیم...» 🔰امام که داشت این‌ها را می‌فرمود، در دل با خود می‌گفتم: عیبی ندارد، من حاضرم شب‌ها در کنار شما بیدار بمانم و روزها همراه شما تلاش کنم، ولی به جایش خودم و خانواده‌ام یک زندگی خوب و راحت داشته باشیم. هنوز این جمله درست و حسابی در ذهنم نقش نبسته بود که امام ذهن مرا خواند و سخن خود را این‌طور ادامه داد: «...و غذایمان نانی از آرد هستهٔ خرما بود و لباسمان، از خشن‌ترین پارچه‌ها!». 🔰دهانم از تعجب باز مانده بود. امام که این حال مرا دید، فرمود: «درست مانند شیوهٔ حکومت‌داری جدم امیرالمؤمنین؛ که اگر جز این باشد، آتش جهنم در انتظار ما خواهد بود». (برداشت داستانی از روایت مُفَضَّل بن عمر: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۲۸۷) 📚📚📚 در «جلوت» باشید.👇 🌐 eitaa.com/jalvat 🌐 t.me/jalvat
هدایت شده از تربیت نوجوان خودباور و مستقل
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 شیوه برخورد با رفتارهای ناپسند کودک فرض کنید شما ظرفی پر از شیر، از مغازه ای گرفته و می خواهید به منزل ببرید. چون این ظرف پر می باشد، بسیار آهسته و با احتیاط کامل حرکت می کنید، تا چیزی از شیر بر زمین نریزد. اما اگر در این حال کسی آمد و به شما تنه زد، و نصف ظرف شیر بر زمین ریخت، در این هنگام، دیگر شما در حرکت، احتیاط نمی کنید و آهسته نمی روید؛ بلکه بدون هیچ هراسی، می توانید به سرعت حرکت کنید؛ چون دیگر خوف ریختن شیر وجود ندارد. دربارۀ کودکانِ خود نیز سعی کنید کودک شما خیال کند که ظرف حیثیت و حرمت او پر می باشد و باید با احتیاط کامل رفتار کند، و تلاش کند کسی به او تنه نزند؛ امّا اگر شما آمدید و به او تنه زدید، دیگر ظرف حرمت و شخصیت او تقلیل خواهد یافت، و طبعاً دیگر نباید توقع داشته باشید که این کودک رفتارش با شما مثل سابق باشد. پس، این نکتۀ مهم را فراموش نکنید که گاهی «تغافل» لازم است، به این معنا که شما از عیوب فرزندانتان آگاه باشید، اما کودک شما اطلاع نداشته باشد که شما از عیوب او آگاه هستید. آگاه بودن شما از عیوب فرزندانتان خوب است، اما آگاه بودن ایشان از این که شما عیوب وی را می دانید، خوب و به صلاح نیست.
نمونه ای از کردن آیه قرآن ۱۷۷بقره که نشان می دهد قدم چهارم فهم ادبی آیه(تشخیص جملات صغری و کبری و عطف ها) چقدر مهم و در فهم آیه راهگشاست.👇