- خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد
که مرگ من نمیارزد به غصه خوردن تو ..
|#حسین_زحمتکش|
آنچه من پای بدست آوردن چشمت زدم
قید دینم بود لامذهب نمی فهمی چرا؟؟
|#حسین_زحمتکش|
تو آرزوی منی، من وبال گردن تو
تو گرم کشتن من، من به گور بردن تو
تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم
رقیب تاس بریزد به شوق بردن تو!
تویی نماز و منم مست، مانده ام چه کنم
که هم اقامه خطا هم سبک شمردن تو
سپرده ام به خدا هرچه کرده ای با من
خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو
خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد
که مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو
|#حسین_زحمتکش|
چقدر خاطره ی ناتمام دارم من!
که اسم تک تکشان
حکمت است و تقدیر است!
|#حسین_زحمتکش|
تو آرزوی منی، من وبال گردن تو
تو گرم کشتن من، من به گور بردن تو
تو آبروی منی، پس مخواه بنشینم
رقیب تاس بریزد به شوق بردن تو!
تویی نماز و منم مست، مانده ام چه کنم
که هم اقامه خطا هم سبک شمردن تو
سپرده ام به خدا هرچه کرده ای با من
خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو
خدا کند که نفهمی غمت چه با من کرد
که مرگ من نمی ارزد به غصه خوردن تو
|#حسین_زحمتکش|
پیش "عقل" از ستمِ عشق شکایت کردم
به یهودی، گِله از ظلمِ "مسلمان"، بردم !
شرم بوده است و یا شوق؟ نمیدانم شیخ!
دکمه اى باز شد و سر به گریبان بردم !
ابرم و رحمت من موجب زحمت شده است
سیل افتاده به هر نقطه که باران بردم
شهر پاى تو زبان ریخت و من سر دادم
دیگران زیره و من چشم به کرمان بردم !
| #حسین_زحمتکش |
باز هم خیره به عکست شده ام تا شاید
این سری چشم تو را چشم من از رو ببرد ..
|#حسین_زحمتکش|