اگر بی من خوشی یارا
به صد دامم،
چه می بندی؟
اگر ما را همی خواهی؛
چرا تُندی، نمی خندی ...!؟
|#مولانا|
یک شب از دفتر عمرم صفحاتی خواندم
چون به نام تو رسیدم لحظاتی ماندم!
همه دفتر عمرم ورقی بیش نبود!
همه ی آن ورق حسرت دیدار تو بود…
|#مولانا|
"#مولانا"چقدقشنگ گفتہ:
اوست نشسته درنظر،منبه کجانظرکنم؟
اوست گرفته شهرِدل،من به كجاسفربرم؟☁️🤍