eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
77 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
✨توپخانه✨ آن روزها، یک بود و یک که مهم ترین و پر رفت و آمدترین نقطه شهر به حساب می آمد و مردم آن را به نام های ، یا می شناختند. وسط میدان، جایی کنار حوض بزرگ آن توپ مروارید روی سكويي به ارتقاع يك متر قرار داشت ( توپ جنگی با لوله بزرگ ). توپی که برخلاف نامش اصلا از مروارید ساخته نشده بود. تهرانی های خرافاتی قدیم، توپ مروارید را مقدس می دانستند و در روزهای خاصی مثل «چهارشنبه سوری» و شب 27 ماه رمضان و شب های قدر به آن دخیل می بستند. خصوصا دختران و زنان بی فرزند از زیر لوله آن دعاکنان با تنی لرزان می گذشتند با این باور که هر چه زود تر دختران بختشان باز و زنان نازا دارای فرزند می شوند و این باور اشتباه تا حدی بود که درشب چهارشنبه سوری زنان و دختران، پول، شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ مروارید می دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند. جعفر شهری در کتاب طهران قدیم آورده است: «...دخترها و بیوه زن ها به طرف توپ مروارید که توپی مفرغی بزرگ بود رو می آوردند و جهت بخت گشایی از زیر آن رد شده، بر لوله سوار می شدند و سُر می خوردند و این کار را مجرب ترین عملی می دانستند که با آن تا سال دیگر به خانه شوهر می روند و اشعاری از این قبیل داشتند که دو بیتی اول آن را هنگام سوار شدن و سر خوردن و دو بیتی دوم را موقع دخیل بستن می خواندند: ای توپ تن طلایی، از غم بده رهایی بختی جوون و نون دار، روزی بکن زجایی ای توپ چاره ها کن، کارم گره گشا کن صد تا گره به هر نخ، من می زنم تو واکن. جالب تر از آن این بود که جدا از این ، توپ مروارید پناهگاهی بود برای مجرمین و که در آن بست نشینی می کردند تا از گناهشان درگذرند. البته این ماجرای بست نشینی بعد از آنکه در دوره خود بست نشینی را در همه جا از آن جمله در زیر متوقف کرد مدتی فرصت از مجرمان گرفته شد ولی بعد از او باز هم این رسم برقرار شد و تا زمان رضا شاه که توپ را از بردند. @andaki_tamol