eitaa logo
🌸 اندکی تامل 🌸
77 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
11 فایل
هدف ازتشکیل کانال بصیرت افزایی و روشنگری و شفافیت سازی در مسائل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و روزجامعه میباشد. ✔ #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_37 اون سخنران میگفت: _مولای ما امیرالمومنین با اون عظمت و حکومتش کیسه بر دوش میگذاشت و به فق
علی اون روز فقط دو کلاس داشت و زود برگشت خونه،وارد خونه شدم و بلند با صدای عصبی میگفتم: _شما بچه مذهبی ها همتون همینید،کافیه یه پستی بیاد دستتون پدر مملکتو در میارید،شما یه مشت روباه تو پوست میشید و با پنبه سر مردمو میبرد،..... _(علی اومد جلوم و با لبخند لب زد)چیه،چی شده؟ _(صدام بالا بود)میخواستی چی بشه،اون آخوندی که من فکر میکردم بهتر از خودش نیست‌ یه میلیارد اختلاس کرده،همه تون دزدید فقط کافیه یه چیزی دستتون بیاد.. علی که خشم و عصبانیتم رو دید تصمیم گرفت حرفی نزنه،رفت و کمی آب خنک آورد و تعارف کرد بهم منکه میخواستم عصبانیتم رو سر یکی خالی کنم با دست محکم زدم زیر لیوان و انداختمش زمین و شکست به صورت علی نگاه نکردم فقط دیدم همونجا وایساده و بعد ار چند لحظه به طرف اتاق قدم برداشت تو دلم جنجالی به پا شد: _عصبانی بودی علی چه کار کرد،چرا این کارو کردی _همشون مثل همن،دزدن فردا هم علی میشه یکی مثل خودشون _نه،مگه علی پولدار نیست پس چرا مثل پولدارا زندگی نمیکنه و به فکر دل فقراست _ادا در میاره،فعلا سر کار نیست _خیلی بی انصافی که اینطور فکر میکنی..... حدود یک ساعتی تو فکر بودم و این دل اون دل میکردم اما سرانجام خاطره مهربونی،به فکر فقرا بودن و....پیروز میدون شد و تصمیم گرفتم برم و از دلش در بیارم‌،واقعا حق علی این نبود که اینجور برخورد کنم پا شدم و با استرسی که تو کل بدنم بود و بهم میگفت علی تلافی کارتو در میاره و روتو زمین میزنه به سمت اتاق رفتم،در زدم درو باز کرد شرمگین نگاهش کردم اما کاری که انجام داد شوکه ام کرد ادامه دارد.... ✍ط،تقوی @andaki_tamol