🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_87 دلم بدجور به حالشون سوخت و ناراحت بودم،روضه تموم شد و شروع به مداحی کرد،سینه نمیزدم تو اف
#پارت_88
صبح موقع نماز بود که پا شدیم،دوباره دو دل شدم که نماز بخونم یا نه
ولی زیاد این وضعیت طول نکشید
و با خودم گفتم:
_ضرر که نداره بزار بخونم ببینم
آخرش چی میشه،این همه سال
یه طور زندگی کردم حالا
بزار یه مدتی اینطور بگذرونم
ببینم چی میشه
پاشدم و وضو گرفتم ، به نماز جماعت ایستادم بعد از نماز حاج آقایی
که امام جماعت بود رو به مردم
کرد و گفت:
_بسم الله الرحمن الرحیم
مزاحمتون نمیشم و فقط یه نکته میگم که حواسمون باشه کجا هستیم
توی شهر علی(ع) هستیم کسی که توی حکومتش فقیر پیدا نمیشد،حواسمون به فقرا باشه،صلوات
حرفش برام عجیب بود آخه مگه میشه توی یه حکومت به اون بزرگی
فقیر پیدا نشه؟؟!!! فقط یه فردی
و سیستمی حاکم باشه که مو
لای درزش نره و گرنه اینطور
نمیشه و فکر نمیکنم کسی
پیدا بشه که چنین کاری بتونه کنه
هر کس به سمت وسایلش رفت که بخوابه،من و علی هم همینطور،دراز کشیدیم رو به علی گفتم:
_علی چیزی که اون حاج آقا گفت مگه میشه؟؟!!!
_کدوم؟؟!!
_اینکه توی حکومتی هیچ فقیر پیدا نشه
_چرا نمیشه؟
به سمتش دور خوردم و جواب دادم:
_آخه مگه الکیه؟ مگه به این
راحتی هاست،اصلا چنین کاری
محاله توی یه حکومت به اون بزرگی
یه دونه فقیر هم پیدا نشه
_مگه امام علی فرد ساده و الکی بود؟اون چیزی که برای من و تو محاله برا اونا محال نیست ، مشکل
اینجاست که اهل بیت رو با خودمون مقایسه میکنی
_خب من اعتقادم همینه که اونا یه آدمای خوب بودن ، نه اون چیزی که شما میگید
_این مسئله رو باید تحقیق کنی
و کم کم متوجه میشی ، ولی
یه سوال ازت دارم
_بفرما
_همه وقتی میان حرم یه حسی
بهشون دست میده،مخصوصا دفعه اول که میری البته هر حرمی فرق داره،تو هم اون حالی که دیدمت اون حس عظمت و شکوه رو درک کردی درسته؟
_آره خیلی هم مبهوتش شدم
_به نظرت برا قشنگی اونجا بود؟
_نه یه چیز دیگه بود،چون قشنگ تر از اینا رو دیدم،عظمت و بزرگی جلال با زیبایی فرق داره
_احسنت ، پس قبول داری یه سری اثرات معنوی دارند
ادامه دارد....
✍️ط،تقوی
🌐 @andaki_tamol