✨﷽✨
✍استاد فاطمی نیا:
عدهاي ميگويند علت اينكه ديگر اولياء و بزرگاني همچون آيت الله قاضي و بهجت نداريم ، اين است كه لقمه ها خراب و حرام شده است!
اينها هميشه همه ي گناهان را به عهده ي لقمه حرام مي گذارند! بله اين حرف درست است ؛امادرصورتي غذا اثرظلماني دارد كه علم داشته باشی حرام است! مساله ي مهم اين است كه هرگناهي اثرظلماني دارد؛ بعضي ها كه ازلقمهي حرام مي نالند، گناهاني ميكنندكه پدرلقمهی حرام است! مثلا ميبيني نماز ميخواند ، روزه ميگيرد ، اما به راحتي #آبروي افراد را ميبرد! به راحتي غيبت ميكند! #تهمت ميزند! #دروغ ميگويد! اگر كسي جلوي چشمشان به بدبختي بيفتد، چون #بخيل هستند، هيچ كمكی نميكنند! با وجود اين گناهان رايج ،طبيعي است كه ديگر آن اولياء در بين ما نيستند! آنها اهل محاسبه ومراقبه ي اعمالشان بودند!.
🌐@andaki_tamol
🌺حاج قاسم در برف ایستاده بود.
🔺 برف سنگین، هوا سرد، مسیرها بسته، صبح زود، به هوای خودم انگار از همه زودتر در مسیر راهپیمایی بودم؛ اما مثل همیشه #حاج_قاسم زودتر از همه ی ما آمده بود. او در برف ایستاده بود.
#فجر_سلیمانی
"علیرضا زادبر"
🌐 @andaki_tamol
#سینا_قزل_احمدی ، مدال طلای پومسه جام جهانی ۲۰۱۹ چین خود را به خانواده #شهید_وحید_زمانی_نیا همرزم سردار سپهبد شهید #حاج_قاسم_سلیمانی اهدا کرد
#فجر_سلیمانی
#دهه_فجر
🌐@andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥✳️ مداحی #میثم_مطیعی درحاشیه مراسم #چهل_و_یکمین_سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
🔹ای آمریکا بترس ؛ این لشکر عازم است، خونخواه قاسم است.
#دهه_فجر
#فجر_سلیمانی
#حماسه_حضور
🌐 @andaki_tamol
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حرفهای جالب و قابل تامل یک #کارشناس_روس:
👈اگر این تحریم ها به روسیه
تحمیل میشد ۶ ماه دوام نمی آورد، اما من تحقیق کردم و فهمیدم
👈علت دوام ایران، #ایمان به خدا و داشتن #رهبری است که خداوند به شما عطاکرده است.
من وقتی سخنان رهبر ایران را می شنوم احساس می کنم مانند یک پدر برای فرزندانش صحبت می کند.
#مثل_یک_پدر
#رهبر
🌐 @andaki_tamol
🔴 #مستضعفین_فکری!
🔹پدر گرامی تا زنده بود در کنار حذف کلیدواژهای امت و امامت، کلیدواژه مهم #مستضعفین را به قدرتهای کوچک و قشر آسیبپذیر تغییر داد!
🔹حالا پسر میگوید کسانی از همطیف ما که رد صلاحیت شدند، مستضعف هستند و قرینه آن این است که نظام اسلامی حتماً مستکبر است! یعنی سیستمی که هاشمی ۸ سال، خاتمی ۸ سال، احمدی نژاد ۸ سال و روحانی ۸ سال در آن تایید و انتخاب شدهاند مستکبر است!
🔹در قلب شما مرض است و هر وقت نتایج به نفعتان بوده انتخابات دموکراتیک و عالی است و هر وقت به ضررتان بوده، غیرشفاف و مهندسی است! اف بر این دروغگویی!
🔹بله به عقیده من شما مستضعف هستید اما مستضعفی که حق با اوست بلکه مستضعف فکری و عقیدتی! دچار فقر فکری و فرهنگی و عقیدتی هستید! اگر نگوئیم قشر آسیبپذیر فکری هستید!! مستضعفینی که نه اهل جهاد و مقاومت بودید نه اهل فکر و تدبیر؛ بلکه مستحق دوزخ هستید!
#درست_انتخاب_کنیم
#انتخابات_مجلس
#دهه_فجر
🌐 @andaki_tamol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #حتما_ببینید
🚨مردمو با #ساندیس کشوندیم تو خیابون،نزار #رانی بدیم آمریکا رو نابود کنن!
🔻ملتی که با ساندیس خونشو میده به رانی همهی خانواده شو میده ها
#فجر_سلیمانی
#دهه_فجر_مبارک
🌐 @andaki_tamol
⏳ #سواد_زندگی
⁉️ از #علامه_جعفری میپرسند چه شد که به این کمالات رسیدید؟!
✅ایشان در جواب، خاطرهای از دوران طلبگی تعریف و اظهار میکنند که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این #امتحان_الهی نصیبشان شده است.
🔆«ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم در جشنها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری میگرفتیم. شبی مصادف شده بود با #ولادت_حضرت_فاطمه_زهرا(س). اول شب نماز مغرب و عشا میخواندیم و شربتی میخوردیم. آنگاه با #فکاهیاتی مجلس #جشن و سرور ترتیب میدادیم.
آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که معدن ذوق بود. مدیر مدرسهمان، مرحوم آقا سیداسماعیل اصفهانی هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمیگذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» (زیباترین دختر روزگار).
گفت: آقایان من درباره این عکس از شما سوالی میکنم. اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا اینکه جمال علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب میکنید؟
سوال خیلی حساب شده بود. یک طرف، دختر حلال بود و طرف دیگر، زیارت امام علی(ع) که عمل مستحبی بود. گفت: آقایان واقعیت را بگویید. جانماز آب نکشید، عجله نکنید.
اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی، گفت: سیدمحمد! ما یک چیزی بگوییم نری به مادرت بگوییها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. همه زدند زیر خنده.
کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوییم.
آقا فرمودند دیگه! نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی(ع) معروف است که فرمودهاند: «یا حارث حمدانی، من یمت یرنی» (ای حارث حمدانی، هر کی بمیرد مرا ملاقات میکند) پس ما انشاءالله در موقعش جمال علی(ع) را ملاقات میکنیم! بازهم همه زدند زیرخنده.
واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد درصد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی. گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده حضار)
〽️ نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمیتوانم نگاه کنم، بدون اینکه نگاه کنم کاغذ را رد کردم به نفر بعدی و گفتم: من یک لحظه دیدار علی(ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمیدهم. و از آنجا برخاستم و بیرون رفتم.
⚜یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. وارد حجرهام شدم، حالت غیرعادی، دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یکدفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافهای که شیعه و سنی درباره امام علی(ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم: این آقا کیست؟
گفت: این آقا خود علی(ع) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم. رنگم پریده بود. نمیدانم شاید مرحوم شمسآبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمیخواستم ماجرا را بگویم، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند.
خدا رحمت کند آقا سیداسماعیل (مدیر) را که خطاب به آقا شیخ حیدر، گفت: آقا دیگر از این شوخیها نکن، ما را بد آزمایش کردی.
این از خاطرات بزرگ زندگی من است.»
🌐 @andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_144 دوست زهرا رو رسوندیم خونه شون و راهی عمارت پدرمون شدیم تو راه با نگاه هایی که زهرا بهم می
#پارت_145
رو بهش کردم و لب زدم:
_آبجی من اصلا بهش فکر نکردم
بزار بعدا
_خب من میدونم ته دلت لرزیده،خواهر برادر رو نشناسه کی بشناسه
اینو گفت و رفت
زیر لب چند تا غر بهش زدم
اما حقیقت چیز دیگه ای بود توی افکار خودم غلط میخوردم،نمیدونم اسمش دوست داشتنه عاشقیه چیه؟ولی فاطمه خانم برام با بقیه دخترا فرق داشت
از بچگی وقتی از پسرا رو میگرفت برام فرق داشت
ولی من به دید خواهر برادری نگاهش میکردم و واقعا مثل خواهرم بوده و هست و نمیتونم فکر دیگه ای کنم
توی افکار خودم بودم که گوشیم زنگ خورد،از طرف یه شماره ناشناس بود
برداشتم
صدایی که از پشت گوشی بهم رسید جان تازه ای بهم داد
_سلام داداش
_سلام علی،خوبی داداش
_ممنون تو چطوری
_منکه خوبم،صورتت چطور شده نگفتن کی کامل خوب میشه؟
_میگن یه 20 روزی حدودا طول میکشه تا خوب بشه
_ان شاالله
_هنوز نرفتی سوریه؟
_نه،قراره همین چند روز آینده برم
_موفق باشی،خواستی بری بیا یه سر بهم بزن
_چشم
ادامه دارد....
✍️ط،تقوی
🌐 @andaki_tamol