➣
📜 #یڪـــآیــهقـــــرآن
و خدا را بپرستيد و چــيزى را با او
شريك مگــردانيد و به پــدر و مادر
احسان كنيد و در باره خويشاوندان
و يتيمان و مستـــــمندان و همسايه
خويش و همسايه بيگانه و همنشين
و در راهمانده و بردگانخود #نيكى
كنيد كه خــــدا كسى را كه متكبر و
فخر فروش است دوسـت نمى دارد.
📒سوره مبارڪه النساء آیه ۳۶
@andaki_tamol
عبداللَّه بن هلال از حضرت صادق
علیه السلام پرسید: فـدايت شوم!
ڪمترين ثـــواب و اجرى ڪه براى
#زائـر قبر حضرت حسين میباشد
چيــست؟! حضـــــرت فـــــرمودند:
اى عبداللَّه! ڪمترين پاداش او اين
است ڪه خداوند متــــعال خود و
اهـــــلش را #حفـــــظ ڪرده تا به
خويشانش باز گــــردد و وقتى روز
قيامت شد خداوندمتعال حافظ او
خــــواهد بود!
📚ڪامل الزيارات صفــحه ۱۳۳
↬ @andaki_tamol
#اربعین
هر ڪھ را مۍنگرم
حال و هوایۍ دارد
دل جاماندھ ۍ ما💔]°
نیز نوایۍ دارد
از نجف جانبِ
بین الحرمینتـ"، ارباب
اربعینـ🏴°
پاۍ پیادھ چھ صفایۍ دارد
#خیلۍسختھهمھبرنتوجابمونۍ
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
@andaki_tamol
♦️الزام ثبت اطلاعات گذرنامه از سامانه سماح حذف شد
مدیرکل عتبات سازمان حج و زیارت:
🔹روز گذشته ۱۳۸ هزار نفر و امروز ۷۴ هزار و ۶۰۷ نفر تاکنون در سامانه سماح ثبت نام کردند که این امر نشان میدهد مشکلی در سامانه سماح وجود ندارد.
🔹از امروز دیگر نیازی به وارد کردن اطلاعات گذرنامهای در سامانه سماحوجود ندارد.
🔹تمام زائران به راحتی میتوانند حتی قبل از رسیدن گذرنامه اقدام به ثبت نام کنند.
@andaki_tamol
⭕️بازداشت دختر #فحاش و بی حجاب
🔹دادستان عمومی و انقلاب #اراک:
🔸 با حکم مقام قضایی یکی از مرتبطین شبکه ضد انقلاب که پس از کشف حجاب در اراک، در مقابل آمر به معروف، اقدام به فیلمبرداری و فحاشی کرده بود، دستگیر شد.
🔸 او قصد داشت با انتشار این رفتار در فضای مجازی و زدودن قبح قانون حجاب، بی حجابی را در جامعه رواج دهد.
@andaki_tamol
#اخبار_اربعین
🔻 دریافت دینار عراقی از خودپرداز در عراق
🔸 خوشبختانه از سال پیش تمهیداتی در نظر گرفته شده تا زائران حسینی بتوانند از خودپرداز بانک های ایرانی و با هر نوع کارت بانک متصل به سیستم شتاب، دینار عراقی دریافت کنند.
📌| آدرس خودپردازهایی که می توانید از آن ها دینار بگیرید عبارت اند از:
💳| خودپرداز شماره ۱: شارع العباس عمود ۱۴۱۵
💳| خودپرداز شماره۲: شارع العباس متنزه الحسین الکبیر
💳| خودپرداز شماره ۳: میدان الطف موکب امام رضا علیه السلام
💳| خودپرداز شماره ۴: باب البغداد شارع علقمی هتل الشرق الاوسط
💳| خودپرداز شماره ۵: باب البغداد شارع میثم تمار بالاتر از پارکینگ هتل ابراج الاشراق
💳| خودپرداز شماره ۶: باب البغداد جنب درمانگاه هلال احمر
💳| خودپرداز شماره ۷: قبله الحسین کنسول گری ایران
💳| خودپرداز شماره ۸: باب الخان شارع علقمی هتل شمس الکربلا الدولی
💳| خودپرداز شماره ۹: پارک حی الحسین علیه السلام
💳| خودپرداز شماره ۱۰: شارع قبله العباس هتل آفاق کربلا
💳| خودپرداز شماره ۱۱: شارع علقمی هتل فجرالبدیع
#کربلاکربلا_ماداریم_میائیم
@andaki_tamol
#داستان_کوتاه
🍂 #قحطی
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و همه مردم زانوی غم به بغل گرفته بودند، مرد عارفی از کوچهای میگذشت، غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
به او گفت: «چه طور در چنین وضعی میخندی و شادی میکنی؟»
غلام جواب داد: «من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار میکنم #روزی مرا میدهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او #اعتماد دارم؟»
مرد عارف گفت: «از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند #توکل کرده و غم به دل راه نمیدهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم!»
@andaki_tamol
💠 امضا کننده #نامه_تحریم_ایران به اوباما، در صنعت کشور مسئولیت گرفت
🔹 اخیرا فردی بدون هیچ گونه سابقه مدیریتی و رزومه کاری و احتمالا بدون اخذ تاییدیه از نهادهای نظارتی در شرکت #ایران_خودرو پست مدیریتی گرفته است.
🔸 «نادره رضایی» پیش از حضور در این پست، سابقه خاصی نداشته و با حضور در #میتینگ های سیاسی به لایههای اصلی ستاد انتخاباتی روحانی وارد شده و از این رو توانسته زمینه اخذ چنین پستی را مهیا سازد.
🔹 « نادره رضایی» در اوج تحریمها و شرایطی که زندگی هموطنان با مشکلات متعددی روبرو بود با ارسال نامه به اوباما، تلویحا برنامه #صنعت_هستهای را زیر سؤال برده و حاکمیت را به نیازهای مردم بیتوجه دانست.
🔸 گفته می شود این عضو #کمپین یک میلیون امضای جنبش زنان، کاندیدای ورود به مجلس شورای اسلامی نیز بوده و در برخی موارد به یکی از مسوولان ارشد اقتصادی مشاوره می داده است.
@andaki_tamol
✅ مراجع ستاره مربع ها را حرام دانستند و رهبری هم در این زمینه به صدا و سیما تذکر دادند
👤موسوی لارگانی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس
♦️اخیرا شاهد حرکت هایی در سطح کشور هستیم که تاریخچه آن بر می گردد به رفتار های قبل از انقلاب، آن زمان که بلیط بخت آزمایی میفروختند، رفتارهایی که آن زمان مراجع عالیقدر آنها را حرام می دانستند و رسما هم اعلام کرده بودند.
♦️مدتی است که این گونه اتفاقات اوج گرفته است و شاهد برنامه هایی در تلویزیون و غیر تلویزیون هستیم که در آنها افراد با پیامک در شبکه های مجازی با ستاره فلان مربعها مبلغی از شارژهمراهشان کسر می شود و در مجموع پول های سنگینی در اختیار صاحبان این گروه ها و طراحان برنامه ها قرار میگیرد و مشخص هم نیست که اینها در کجا هزینه می شود.
♦️شاهد بودیم مجدد مراجع در این زمینه ورود کردند و اینها را حرام دانستند. خود رهبری هم به این مسئله ورود کردند و به صدا و سیما اخطار و تذکر دادند ولی متاسفانه هنوز این حرکت ادامه دارد.
♦️وزارت ارتباطات باید جلوی این ها را بگیرد اینها باید قطع شود. وقتی که پای حق الناس درمیان باشد هجمه ها راباید به جان خرید. وقتی افراد بدون هیچ سرمایه گذاری با رد و بدل پیامک پول های چند میلیاردی به جیب می زنند
♦️قطعاً گذشت از این درآمد ِ بدون دردسر ، برایشان سخت است و به کسانی که به نوعی مقابل این کار ایستادند و آز آن جلوگیری می کند هجمه وارد می کنند تحمل هجمه ها خیلی بهتر از این است که اجازه دهیم چنین رفتارهایی که بحث پولشویی درآن مطرح است رخ دهد.
♦️با این پول های کثیف که از این راه به دست میآید کارهای زیادی انجام میشود. خیلی خوب است که از این ها جلوگیری شود مجلس در این زمینه وزیر ارتباطات را حمایت می کند و درخواست می کند که هرچه زودتر جلوی این ها گرفته شود/برنا
@andaki_tamol
💎«روما رزیدنس» در کامرانیه برای من، تخمه در آزادی برای تو!
🔸 فردی به یک متنفذ در دستگاههای دولتی رشوه میلیاردی میدهد تا افراد مورد نظرش را روی صندلی ریاست بانکها بنشاند، همان فرد چند هزار میلیارد تومان بدون ضوابط قانونی از بانکها وام گرفته و بدهکار است، زیبا نیست؟ البته ماجرا وقتی زیباتر از این هم میشود که بدانید یکی از ساکنان برج افسانهای «روما رزیدنس» در کامرانیه، جناب اکبر طبری بوده است!
🔸 ملک ویلایی چند صدمتری برای فریدون، قصر فرمانیه و وامهای چند صد میلیاردی برای رفیق گرمابه و گلستان او و ورزشگاه آزادی و تخمه هم برای جوانان عزیز! اعتدال بهتر از این؟!/کیهان
@andaki_tamol
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 باشه خانم #سلحشوری درست ولی خدایی
حق دخترای ما نیست #تن_فروشی کنن و شکل فاحشه ها بکنن خودشون را واسه دوقرون
حق دخترای ما نیست #بچه_کار باشن و هرروز در معرض خطر تجاوز و ربایش و بارداری
حق دخترای ما نیست وارد شدن به گروههای مخوف #قاچاق انسان به اسم مدلینگ
خیلی چیز ها حق دخترای ما نیست خانم سلحشوری آنهم بخاطر مصرف #انتخاباتی شما و دیگر دوستانتان
اگر دلسوز دختران و زنان این وطنید یکی از ان هنگفت اختلاس هایی که میکنید را خرج #ازدواج و و رفاه برای آنها بکنید
چرا عادت کرده اید فقط و فقط دم انتخابات شعار های دفاع از زنان بدهید ولی پس از انتخابات گوشتان بدهکار #مطالباتشان نباشد ؟
@andaki_tamol
✨﷽✨
✅وقتی حرف با عمل فرق داشته باشد!
✍مرحوم عبدالکریم حامد می فرمود:
«شخصی در مجالس سیدالشهدا (علیه السلام) خدمت می کرد و زیر لب این شعر را می خواند:« حسین دارم چه غم دارم؟!» شیخ #رجبعلی با دیدن این شخص در دل گفت : خوش بحال این شخص، #سید_الشهدا علیه السلام به این شخص تفضل خواهد کرد و او را از هم ها و غم های قیامت نجات خواهد داد.
پس از مدتی شیخ رجبعلی شبی در خواب دید که محشر به پا شده و امام حسین (علیه السلام ) به حساب مردم رسیدگی می کند و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد. شیخ رجبعلی می گفت: با خود گفتم: امروز روز توست؛ گوارایت باد! ناگهان دیدم که امام حسین(علیه السلام) به فرشته ای امر می کند که آن مرد را به انتهای صف بیندازد؛ در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود: شیخ رجبعلی! ما رئیس دزدها نیستیم!
💥از سخن حضرت تعجب کردم و پس از بیداری جستجو کردم که شغل آن مرد چیست و فهمیدم که عامل توزیع شکر است و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد، آزاد می فروشد..!!!!!
📚کرامات اولیا و مردان خدا
#اربعین
#حب_الحسین_یجمعنا
@andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_31 اون سخنران میگفت: اصلا اسلام و شیعه و دین کنار،انسانیت که داشته باشید نمیتونید جلوی بدبختی
#پارت_32
حرفاش دوباره مثل قبل درونم جنجال به پا کرد،نمیدونستم چی بگم،فقط نگاهم به گل های فرش خیره شده بود،نفس سنگینی بیرون دادم و لب زدم:
_نمیدونم آبجی،نمیدونم چی بگم
_من دفعه قبل هم بهت گفتم خوب بشین فکر کن،نمیدونم فکر کردی یانه ولی حالا وقت بزار پیگیری کن،اگه یه بار ما مذهبی ها راست بگیم عاقبت بخیری و این چیزا راست باشه میخوای چه کنی؟برو تحقیق کن فوق فوقش به این نتیجه میرسی که ماها اشتباه میکنیم و به راهت ادامه میدی ضرر که نمیکنی
_باشه قول میدم برم دنبالش
_(لبخندی نثارم کرد)فدای داداشم بشم
متقابلا لبخندی بهش زدم و بلند شدم اومدم بیرون،دیدم علی خواب رفته،منم تصمیم گرفتم بخوابم اما حرفای زهرا تو سرم موج سواری میکردن و نمیتونستم بخوابم،حدود یک ساعتی تو جا غلط زدم و با فکری که به سرم زد پاشدم قدم زنان به بیرون رفتم،لباسامو در آوردم و شیرجه زدم تو استخر
واقعا توی اون شب که ماه کامل و هوا نسبتا خنک بود شنا کردن توی آب میچسبید،خنکی دلم رو احساس میکردم و درگیری ذهنم از بین رفته بود،حالا تصمیم داشتم شنا کنم و با آب خنک خودمو شارژ کنم
نیم ساعتی شنا کردم و تصمیم گرفتم نفس خودمو امتحان کنم،نفس سنگینی به ریه هام دادم و رفتم زیر آب،با گوشی که ضد آب بود عکس سلفی گرفتم مقداری گذشت و کم کم اومدم بالا
جلو چشام آب بود،چند تا پلک زدم و زهرا رو جلوم دیدم که با لبخند لب استخر نشسته،پاهاشو داخل آب کرده و به من نگاه میکنه،از دیدنش تعجب کردم و گفتم:
_تو اینجا چی کار میکنی مگه نمیخوای بخوابی
_نه تو فکرت بودم،تو اتاقا دنبالت گشتم ندیدمت اومدم بیرون لباساتو دیدم که لب استخرن فهمیدم اینجایی
رفتم بالا و کنارش نشستم،تو ذهنم زد که کمی اذیتش کنم،گفتم:
_زهرا الآن که هیچ کس پیشمون نیست و راحتی
_(مقداری از حرفم تعجب کرد)آره چطور مگه؟؟!
انداختمش تو آب،جیغ بلندی زد،منم خندیدمو گفتم: برا این😁
همونجا وایساد و بهم گفت:خیلی نامردی امین😏،مطمئن باش تلافیشو سرت میارم،نمیگی سکته میکنم
_اگه تلافی بقیشو در آوردی تلافی اینو هم در میاری
_باشه،تاحالا دلم برات میسوخت ولی دیگه دلم برات نمیسوزه،منتظر انتقام باش
زهرا ناراحت نشد و بینمون فضا خنده ای پیش اومد
ادامه دارد....
✍️ط، تقوی
@andaki_tamol
🌸 اندکی تامل 🌸
#پارت_32 حرفاش دوباره مثل قبل درونم جنجال به پا کرد،نمیدونستم چی بگم،فقط نگاهم به گل های فرش خیره ش
#پارت_33
نیم ساعتی به شوخی بینمون گذشت و تصمیم گرفتیم که به خونه برگردیم و خواب رو به چشمامون هدیه بدیم
رفتیم خونه و شب بخیری به هم گفتیم،لباسامو عوض کردم به قصد خواب به رختخواب پناه ،اما هر کاری میکردم خوابم نمیبرد
حدود نیم ساعت چهل دقیقه ای گذشت که متوجه شدم زهرا از اتاق زد بیرون،پیش خودم گفتم حتما دستشویی چیزی میره ولی دیدم که طول کشید
رفتم بیرون این طرف اون طرف دنبالش گشتم اما پیداش نکردم،کم کم نگران شدم حموم روشویی کنار باغچه هیچ جا نبود،کلافه شده بودم که تو فکرم زدد چمن پشت خونه رو هم بگردم شاید رفته اونجا،با نا امیدی تمام راه افتادم وقتی رسیدم دیدم با چادر نماز سفید رنگش رو سجدس و بدنش تکون تکون میخوره،معلوم بود داره گریه میکنه
کنجکاو شدم بدونم چی داره میگه،از پشت بهش نزدیک شدم،حالا دیگه صداشو بین گریه هاش میشنیدم که میگفت:
_خدایا امین خیلی پسر خوبیه،خودت تو راه بیارش همونطور که منو تو راه آوردی همونطور راه برگشت رو برا منی که سرتا پام گناه بود باز کردی،میدونم اون خوابی که امین دید نشونه ایه که بهش بگی برگرد و اینکه علی رو بعد سالها بهش برگردوندی برا اینه که راهشو بشناسه،ولی خدایا قسمت میدم به حق اهل بیتت کمکش کن برگرده
میخواستم برم جلو ولی این حالتش رو که دیدم دلم لرزید و تصمیم گرفتم مزاحمش نشم،با ذهنی که دوباره توسط زهرا به هم ریخته بود به خونه برگشتم
حالا دیگه اینقدد چشمام سنگینی میکرد که ذهن درگیریمم باعث خواب رفتنم نشد،صبح باز مثل روزایی که تو خونه بودم با صدای مهربون و دلنشین تنها خواهرم بیدار شدم
_داداش،داداش پاشو بیا صبحونه حاضره
چشم باز کردم و صورت پر از لبخندش رو جلوم دیدم،بلند شدم رفتم روشویی به صورتم آب زدم و اومدم کنار میز نشستم،علی و حسین هم منتظر من نشسته بودن،سلام و علیکی کردیم و مشغول صبحونه شدیم
یک روز رو سپری کردم،یک روزی که از صبح تا شبش هر لحظه اش یه رنگ داشت
از دانشگاه که رنگ شادی داشت،جریان یاسمین و حامد که رنگ سیاه غم به همراه داشت،حسین که رنگ دلگیری داشت و اون حالات و حرفای زهرا که نمیدونم چه رنگی داشت
بعد از صبحونه من و علی به قصد دانشگاه بیرون رفتیم و حسین و زهرا رو تنها گذاشتیم،خیابون ها رو رد کردیم و به دانشگاه بزرگ تهران رسیدیم،پیاده شدیم و به سمت دانشگاه قدم برداشتیم،رو به علی گفتم:
_علی هیچ وقت فکر نمیکردم تو این دانشگاه قبول بشم،ولی حالا که شدم حتما یه کاره این مملکت باید بشم
_هرکس اندازه تلاشش نتیجه میگیره،تو تلاش کردی به نتیجه رسیدی اگه حالا هم برا هدفت تلاش کنی به نتیجه میرسی
ادامه دارد....
✍️ط،تقوی
@andaki_tamol