✅ حقوق مسلم بر مسلم از دیدگاه #امام_صادق علیهالسلام
🔸 استاد علی صفایی حائری
معلّى بن خُنيس از امام صادق، از حق مسلم بر مسلم سؤال مى كند و حضرت مى فرمايد: اين حقوق هفت تاست. 👈 هر كس يكى از آنها را ضايع كند از ولايت خدا خارج شده و ديگر در او سعى براى خدا نيست.
معلّى مى پرسد اين حقوق چه هستند و امام صادق مى فرمايد: من بر تو دلسوز هستم و مى ترسم اين حقوق را ضايع كنى و حفظ ننمايى و عمل نكنى. معلّى مى گويد: «لا قوة الا باللّه» و حضرت حقوق را مى شمارند.
1⃣ ساده ترين اين حقوق اين است كه براى او دوست داشته باشى آنچه براى خود مى خواهى، و براى او نخواهى آنچه براى خودت نمى پسندى.
2⃣ و حق دوم اين كه از سخط دورى كنى و به دنبال رضا و خشنودى او باشى و امر او را اطاعت نمايى.
3⃣ و حق سوم اين كه او را با جان و مال و زبان و دست و پاى خودت يارى كنى.
4⃣ و حق چهارم اين كه چشم و راهنما و آيينه او باشى.
5⃣ و حق پنجم اين كه تو سير نباشى او گرسنه بشود و تو سيراب نباشى و او تشنگى ببرد و تو نپوشى و او عريان بگردد.
6⃣ و حق ششم اين كه اگر تو خادمى دارى و امكان دارى و برادر تو خادمى ندارد، پس خادم خود را براى او آماده كنى تا لباسش را بشويد و غذايش را بسازد و فراش او را آماده سازد.
7⃣ و حق هفتم اين كه تعهدات او را به عهده بگيرى و دعوتش را اجابت كنى و بيمارش را عيادت نمايى و بر جنازه اش حاضر باشى و اگر فهميدى كه نيازى دارد و حاجتى دارد، براى انجامش بشتابى و او را مجبور به سؤال ننمايى. اگر اين كارها را انجام دادى، «وَصَلَت وِلايَتُكَ بِوِلايَتِه وَ وِلايَتَهُ بِوِلايَتِكَ»؛ ولايت خود را با ولايت او پيوند زده اى.
👈و در حديث ديگرى آمده است كه اگر در نزد برادرت اظهار ناراحتى كنى و بگويى افّ، يعنى ناراحتم، رابطه ولايتى شما بريده مى شود. «انْقَطَعَ ما بَيْنَهُما مِنَ الْوِلايَة» و يا «لَيْسَ بَيْنَهُما وِلايَةٌ».
... در سوره انفال آمده «الّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةً فِى الْارْض وَ فسادٌ كَبيرٌ»:اگر در برابر ولايتهاى كفر و پيوندهاى آنان شما به اين پيوند ولايت و نصرت روى نياوريد و اين ارتباط را عملى نكنيد، در زمين فتنه ها تحقق مى يابد و فساد كبير، ثبات مى گيرد. روى آوردن به ولايت و نصرت، فتنه و فساد را برطرف مى سازد. فتنه در انسان بلاء و آزمايش اوست و در زمين درگيرى ها و خونريزى هاست و فساد به هم ريختن نظام و چشم پوشى از مصالح عمومى و كلى است: مصالح عمومى، در جامعه و مصالح كلى در جهان.
آنچه در برابر كفر و فتنه و فساد آن، نيرومند مى ايستد، ايمانى است كه به قدرت تبديل شده و به محبت و ولايت و به سرپرستى و ولايت گره خورده است. مادام كه ايمان به ولايت مبدل نشود، نيروى جلوگير و مصلح نخواهد بود.
اگر ما چهار نفر هر كدام از ليوان خودش دفاع و حفاظت كند، پس هر ليوان يك محافظ بيشتر نخواهد داشت؛ اما اگر هركس از همه ليوانها حفاظت نمايد، پس هر ليوان چهار محافظ خواهد داشت و هر خانه و هر فرزند و هر خانواده محافظهاى زيادترى خواهند داشت. و همين باعث قدرت تو و ترس دشمن و نگهدارى از مصالح عمومى و كلى خواهد بود.
📚 از معرفت دینی تا حکومت دینی، ص 38