بیقرارِ هم... 💔
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
نگفتیام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
نگفتیام ز چه رو، رو گرفتهای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
به دست خستۀ تو دست بستهام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکستهایم که آیینهدار هم باشیم
#محمدمهدی_سیار
#فاطمیه 🥀
دوباره گفتم : دیگر سفارشت نکنم
دوباره گفتم : جان تو و حسین، پسر !
دوباره گفتم و گفتی : " به روی چشم عزیز ! "
فدای چشمت ، چشم تو بیبلا مادر
مدام بر لب من " ان یکاد " و " چارقل " است
که چشم بد ز رخت دور، بهتر از جانم !
بدون خُود و زره نشنوم به صف زدهای
اگر چه من هم " جوشن کبیر " میخوانم ...
شنیدهام که خودت یک تنه سپاه شدی
شنیدهام که علم بر زمین نمیافتاد
شنیدهام که به آب فرات، لب نزدی
فدای تشنگیات ... شیر من حلالت باد
بگو چه شد لب آن رود؟ رود تشنه ی من !
بگو چه شد لب آن رود، ماه کامل من !
بگو که در غم تو رود رود گریه کنم
کدام دست تو را چید میوهٔ دل من ؟!
بگو بگو که به چشمت چه چشم زخم رسید؟
که بود تیر بر آن ابروی کمانی زد؟
بگو بگو که بدانم چه آمده به سرت
بگو بگو که بدانم چه بر سرم آمد ...
همین که نام مرا میبرند می گریم
از این به بعد من و آه و چشم تر شدهای
چه نام مرثیهواری است " مادر پسران "
برای مادر تنهای بی پسر شدهای
#محمدمهدی_سیار
15.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ #نگاه تو
[تقدیم به مردِ میدان، شهید قاسم سلیمانی]
🎙خواننده: #مصطفی_راغب
🎼آهنگساز: #مسعود_سخاوتدوست
✏️شاعر: #محمدمهدی_سیار