🔸تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
🔸خوش شدهام خوش شدهام پاره آتش شدهام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
🔸خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
🔸چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بیلرز شوم چونک به پایان برسم
🔸چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
باز رهم زین دو خطر چون بر سلطان برسم
🔸عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمدهام تا که به ایمان برسم
🔸آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم
🔸رحمت حق آب بود جز که به پستی نرود
خاکی و مرحوم شوم تا بر رحمان برسم
🔸هیچ طبیبی ندهد بیمرضی حب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
#مولوی
#دیوان_شمس
#شعر
📝 کانال اندیشگان
@andishgan
💥#فرا_اندیشه | عجز ادراک
به مناسبت روز بزرگداشت #مولوی، عباراتی را از آیت الله جوادی آملی در رابطه با دو مرتبه علم و ادراک که در سخنان این عارف بزرگوار وجود دارد نقل میکنیم:
✨ حكیم می گوید من مطلب نظری را با مفهوم بدیهی می فهمم، فقیه می گوید چنین است، اصولی می گوید چنین است، محدّث می گوید چنین است كه مطلب مشكل را با مطلب آسان باید فهمید؛ یعنی با مقدّمات بدیهی به نتیجه می رسیم، این راه اندیشه است؛ اما ذات اقدس الهی كه مفهوم نیست، خدا كه ماهیت ندارد، او حقیقت هستی خارجی است، او كه به ذهن نمی آید، لذا مادامی كه مرز فقه است و اصول است و حكمت است و حدیث است و برهان است و فلسفه، حرف مولوی شاگرد شمس این است: «ای برادر تو همان اندیشه ای»؛
اما وقتی نسبت به خدا رسید، فرمود: «گردن بزن اندیشه را ما از كجا او از كجا» و گفت:
«آفت ادراك آن قال است و حال / خون به خون شستن محال است و محال»
⚡️یعنی شما مفهوم نظری را می خواهی با مفهوم بدیهی حل كنی؟! خون را با خون می خواهی بشویی؟! برای آن مشكل نظری باید از تن بیرون بروی, از ذهن بیرون بروی، «از علم به عین آمد وز گوش به آغوش»، باید بیرون بروی و مشاهده كنی، وگرنه مگر می شود چیزی كه عین خارجی است و مفهوم نیست و ماهیت نیست و اینکه به ذهن بیاید نیست، آن را با ذهن حل كنی؟!
📝 پیام به كنگره بزرگداشت شمس
تاریخ: 1394/07/05
لینک عضویت در کانال نخبگانی اندیشگان↙️
https://eitaa.com/joinchat/3893887279C7b5cd95191