eitaa logo
اندیشگان
505 دنبال‌کننده
239 عکس
164 ویدیو
48 فایل
🧩 اندیشگان؛ به فراخی اندیشه ◾جستارهایی در باب علوم انسانی-اسلامی 📮 نقد و نظر: @Andishgan_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
1402-10-20.mp3
6.14M
| ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی... 🎙مواعظ استاد فروغی سلمه الله در آستانه ورود به ۱۴۰۲/۱۰/۲۰ . . . 🔆نگویمت که همه ساله مِی پرستی کن سه ماه مِی خور و نُه ماه پارسا می‌باش . . . @forooghetohid ✔️ اندیشگان، در تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
| به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند... طلبه فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیر المؤمنین عليه السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!! 🔰فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى نقل کرده: یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه مىدارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب میبیند که آن حضرت به او مى فرماید: اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو: *به آسمان رود و کار آفتاب کند* پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید: "سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!" پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد. مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!!  وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید: "این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید." مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟ پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است! پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید! چون صیغه محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند" طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: *به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند* *به آسمان رود و کار آفتاب کند* 📕 منبع: کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان از کانال داناب 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
مدرسه جهانگیرخان.mp3
37.09M
| درس اخلاق آیت الله آملی لاریجانی مدرسه علمیه جهانگیرخان ۱۴۰۲/۱۰/۳۰ ✨ فضیلت ماه رجب ✨ درس‌خواندن در این دوران ✨ نماز شب ... @AMOLILARIJANI_IR 🌀 اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
💠 | در روز های باقیمانده ماه شعبان چگونه برای ماه مبارک رمضان آماده شویم؟ پاسخ را از امام رضا(علیه السلام)بخوانید. تذکرات و توصیه های فوق العاده حضرت که می تواند چراغ راه این روزها باشد👈👈👈 اباصلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا(علیه السّلام)رسیدم. حضرت فرمود: که اى اباصلْت اکثر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که بر آنچه نافع است براى تو رُو آورى و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا او را بس است. و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را: "اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ" خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان. به درستى که حقّ تعالى در این ماه، بنده هاى بسیاری را از آتش جهنّم به حرمت ماه مبارک رمضان آزاد مى گرداند. 📚 منبع: عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۵۱‌. ▫️اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 | صحبت های دلنشین امام راحل درباره ماه مبارک رمضان ✨شماها در ماه مبارک مهمان خدا هستید، مهمان دار خداست و مخلوق مهمان او هستند...᭄ ▫️اندیشگان، تکاپوی اندیشه https://eitaa.com/andishgan