#ادبیات_عرفانی
و گفت: شما عاشق شدهاید بر کسی که بر شما عاشق شده است؟
و گفت: آدمی عاشق است بر شقاوتِ خویش.
و گفت: ما به ادب محتاجتریم از بسیاری علم.
و گفت: هر که سایهی نفس از نفسِ خویش برگیرد، عیشِ خلایق در سایهی او بُوَد.
#عطار
تذکرة الاولیاء؛ ذکر عبدالله منازل
🆔 @anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
اگر دوستانی داشتم
آنها را با صدای تو فرا میخواندم
اگر وطنی داشتم
تو را بیرقش قرار میدادم
لیک من غریبم و در عزلت، چون راهبهای.
پس به سوی من بشتاب
با آتش شکوفندهات بر دوش
و زخمهای بدنم را شفا بخش
از ضربههای دشنه
مرا بخوان تا خاکم امیدوار شود
و شنهایم ناامید...
- بخشی از شعر جدال ذهن، سروده سنیه صالح
#ادبیات_ملل
@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکست و پیمان نیز هم
دوستان در پرده میگویم سخن
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
چون سر آمد دولت شبهای وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم
هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم
غزل شماره ۳۶۳ از دیوان حافظ
- #حافظ
#ادبیات_کلاسیک
🆔 @anjoman_adabiyat_uni_of_qom
روزنگار
بیست و دوم اسفندماه؛ سالگرد درگذشت حسین گلگلاب.
حسین گل گلاب اگرچه در زمینه ادب و به خصوص ابداع لغتهایی برای فرهنگستان شهرتی در میان اهل فرهنگ و ادبیات به دست آورد اما عمده شهرتش برای سُرودن ترانه معروف «ایایران» بود؛ سرودی که به شکل غیر رسمی به عنوان سرود ملی ایرانیان شناخته شده است. این سرود حاصل همکاری گلگلاب و روحاللهخالقی به عنوان آهنگساز و غلامحسین بنان به عنوان خواننده است که بعد از اشغال ایران به وسیله متفقین در ۱۳۲۳ خورشیدی سروده شد.
@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزنگار
۲۲ اسفندماه؛ زادروز استاد هوشنگ ابتهاج.
نگاهت میکنم خاموش و خاموشی زبان دارد
زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد...
@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
بهنام خداوند جان و خرد
🔥جشن سوری یا چهارشنبه سوری
به قلم: فاطمه گلقندشتی _کارشناسی زبان و ادبیات فارسی؛ ورودی ۱۴۰۰
جشن «سور» یا آتش، پیشاپیش عید نوروز، یکی از رسوم کهن ایرانیان بوده است ولی بر اساس تحقیقات محققان و مورخان، قرار گرفتن این جشن در شب چهارشنبه آخر سال مربوط به دوران پیش از اسلام نیست ،بلکه مربوط به دوران اسلامی است ،زیرا در دوران پیش از اسلام، ایام هفته وجود نداشته، بلکه ماه به سی روز با نام های متفاوت تقسیم شده است.
در خصوص چرایی آتشافروزی باید گفت آتش از نظر ایرانیان مظهر پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، سلامت و تندرستی و در نهایت مظهر خداوند بودهاست. همه ی بیماریها، زشتیها، پلیدیها و آفات در ظلمات و تاریکی هستند. به همین دلیل جایگاه اهریمن در تاریکی است و تیرگی و تاریکی، مظهر اهریمن است. به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته میشود، بیماری، فقر، بدبختی، ناکامی و همه بدیها و زشتیها محو و ناپدید میشوند چون از آثار وجودی اهریمن هستند.
پس؛ افروختن آتش، باعث راه یافتن روشنی و معرفت به دل و روح است و آثار اهریمنی، نحوست و نامبارکی را از بین میبرد.
مراسم آتشافروزی نه تنها در ایران معمول بوده و هست، بلکه در ممالک و مذاهب دیگر نیز، این جشن برگزار و مقدس قلمداد میشود. برای مثال در هندوستان نیز مراسم آتشافروزی در شب آخر سال، باشکوه و جلال خاصی برگزار میشد و حتی هندوان در برگزاری این جشن علاقه بیشتری نسبت به ایرانیان و زرتشتیان نشان میدادند.
در دوران اسلامی نیز، زمانی که ایرانیان مسلمان با تفکر اعراب مسلمان مبنی بر نحس بودن روز چهارشنبه روبهرو شدند، برای از بین بردن نحوست مربوط به چهارشنبه آخر سال، آتش افروزی های مربوط به آخر سال را در آخرین چهارشنبه سال قرار دادند تا نحسی و پلیدی آن را از بین ببرند.
از مراسمات رایج در شب چهارشنبه آخر سال (غروب روز سه شنبه) این است که زن و مرد، پیر و جوان، همه و همه در صحن خانهها و در کوچه و معابر، در مناطق کویری و در کنار ساحل، آتش های فراوانی میافروزند و همگی از روی آن می پرند و این جمله را در هنگام پرش از روی آتش به زبان میآورند: زردی من از تو، سرخی تو از من!
از مراسم خاص این روز نیز از پشت بام خانه کوزه کهنه ای را که درون آن آب و چند سکه قرار داشت به کوچه پرتاب می کردند. همچنین اسپند دود کردن و آجیل خوردن، فال گرفتن، فال گوش دادن و قاشق زنی نیز از باورها و مراسم ویژه این روز و شب بود.
امروزه مراسمات مربوط به چهارشنبه سوری به کلی فراموش نشده اند و در شهرها و مناطق مختلف ایران به اشکال مختلف برگزار می شود.
🟠منابع :
1_ دشتی، رضا (1386) جشن های ملی ایرانیان، چاپ اول،تهران : پازینه.
2_ رضی، هاشم (1380) پژوهشی در گاهشماری و جشنهای ایران باستان، چاپ دوم، تهران : بهجت.
#سهشنبهها
#ادبیات_اسطورهای
#ادبیات_باستانی
«از زخمهای بزرگ
خطهای کوچکی باقی میماند
و از چشمهای تو...
چه بگویم؟»
#بکتاش_آبتین
@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
زندگی برای آدم بیفکر همیشه راحت است.
خورد و خواب است.
و رفتار بهایم.
اما وقتی پای فکر به میان آمد،
توی بهشت هم که باشی آسوده نیستی.
مگر چرا آدم ابوالبشر از بهشت گریخت؟
برای این که عقل به کلهاش آمد و چون و چراش شروع شد.
خیال میکنید بار امانتی که کوه از تحملش
گریخت و آدم قبولش کرد چه بود؟
آدم زندگی چهارپایی را توی بهشت گذاشت و
رفت به دنیای پر از چون و چرای عقل و وظیفه،
به دنیای پر از هول و هراس بشریت.
📕نون والقلم
#جلال_آل_احمد
#ادبیات_داستانی
@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
روزنگار
۲۵ اسفندماه؛ زادروز بانو پروین اعتصامی
بیتو اشک و غم و حسرت مهمان منند
قدمی رنجه کن از مهر، به مهمانی من
@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
روزنگار
۲۵ اسفندماه؛ زادروز هوشنگ گلشیری
بخشیدهام شماهم اگر بخواهید میتوانید ببخشید؛ آدم زمین نیست که بتواند بار همه این تلخیها را به دوش بکشد.
-نیمهی تاریک ماه
@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
مقالک پروین اعتصامی.pdf
حجم:
1.63M
🔹بانوی ادب ایران
🔷کودکی با مشاهیر
🔹قلمی از جنس مردم
🔹جاودانگی در جوانی
_در مقالک پروین اعتصامی_
با قلم سرکار خانم #سارا_قمی_زاده
🆔@anjoman_adabiyat_uni_of_Qom
#ادبیات_عرفانی
«توبه مجنون از عشق»
بُرد مجنون را سوی کعبه پدر
تا دعا گوید شفا یابد مگر
چون رسید آن جایگه مجنون ز راه
گفت اینجا کن دعا این جایگاه
گو خداوندا مرا بیدرد کن
عشق لیلی بر دل من سرد کن
تو دعا کن تا پدر آمین کند
بو که حق این مهربانی کین کند
دست برداشت آن زمان مجنون مست
گفت يارب عشق لیلی زانچه هست
می توانی کرد و صدچندان کنی
هر زمانم بیش سرگردان کنی
درد عشق او چو افزون گرددت
هرچه داری تا به دل خون گرددت
چون همه عالم شود همرنگ خون
زان همه خون یک دلت آید برون
آن دل آنگه در حضور افتد مدام
شادی دل تا ابد گرده تمام
#عطار
مصیبت نامه، صفحه ۳۶۷.
🆔https://eitaa.com/anjoman_adabiyat_uni_of_Qom