🎙 شهریار سنجری | محفل ادبی مطلع 📄 متن شعر برای کشتن من اخم هم کنی کافیست و قطره ای تو از اشکم که کم کنی کافیست برای اینکه به سر حد دلخوشی برسم همین که قلب مرا صحن غم کنی کافیست اگر قرار بر این شد که عزتم بدهی مرا به زیر علم هات خم کنی کافیست برای این که بهشت خدا عیان گردد شبی به روضه ی خود دعوتم کنی کافیست ملال نیست اگر کربلا نمی بری ام همین که یاد گدا در حرم کنی کافیست برای کشتن یک شاعری که آیینی است حواله های خودت را که کم کنی کافیست #شهریار_سنجری #محفل_ادبی_مطلع @anjoman_matla

🔹️ هاشم طوسی از حال و هوای محفل ادبی مطلع می گوید 🔹️ ✅ بشنوید این بداهه زیبا را @anjoman_matla

🎙 رضا وکیل آذر | محفل ادبی مطلع 📄 متن شعر تو که از حال بد سوخته ام آگاهی مستحب است ز بیمار عیادت گاهی نکند حال مرا دست خودم بسپاری خسِ افتاده به سیلاب ندارد راهی حسرت کعبه به دل دارم و گه کربوبلا تو نگهدار مرا از خطر گمراهی! در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد میکنم سجده بر این صولت شاهنشاهی هرکجا نام تو را برد، برای تو گریست پدر آموخت به من شیوه خاطرخواهی سند غربت تو گشته علی اصغر تو برکت داشت عجب عمر به این کوتاهی #رضا_وکیل_آذر #انجمن_ادبی_مطلع @anjoman_matla

سلام اگر کسی از دوستان هست که بتواند فیلمبرداری روزهای انجمن را انجام بدهد به بنده اطلاع بدهد فقط فیلمبرداری روز جلسه (حدود یه ساعت و نیم ) تدوین و سایر کارها نیازی نیست به این آیدی اطلاع بدهید @Ali_moghaddam_asi

🔸️ پوستر محفل هفتگی مطلع یکشنبه ۲ خرداد ماه | ساعت ۱۷:۳۰ الی ۱۹:۳۰ @anjoman_matla

🎙 رضا منتظری | محفل ادبی مطلع 📄 متن شعر گدایی خوبه درِ خونه شما اما نوکری یه چیز دیگه س اونکه نوکر شما شد میدونه عزت دست این خونواده س نوکری عزت داره نوکری لذت داره هرکی شد نوکر ارباب حرمت داره گدا میگیره و میره نوکر اما موندگاره ارباب بدجوری هوای غلام دربارشو داره من میخوام نوکر باشم نه گدا تو رو واسه ی خودت بخوام آقا! اونی که نوکر باشه میدونه همه چیش تامین میشه با شما نوکرم، نوکر حسینم عمریه دم پر حسینم مادرش منو نوکرش کرد مدیون مادر حسینم یا اباعبدلله الحسین @anjoman_matla

📷 آلبوم تصاویر هفتگی مطلع | مورخ ۲ خرداد ماه ➕ محفل مطلع، یکشنبه ها عصر در خانه شعر مطلع برگزار میشود و حضور برای عموم علاقمندان آزاد است @anjoman_matla

🎙 حسن سرداری | محفل ادبی مطلع 📄 متن شعر نه داغی مانده بر پیشانی و چشمی تر آوردم نه جسمی مرتد و روحی کریه المنظر آوردم خودم هستم، خودم؛ حتی اگر بی ربط با مجلس خودم هستم، ولی قلبی سراسر باور آوردم سر دیوانه ام! هرچند گاهی خودسری اما دلم را با خودم همواره پای منبر آوردم خیال سرکش موجم، به هرسو میروم اما در این مجلس به جای سرکشی کردن سر آوردم سواد و اعتباری کم اگر دارم مدارا کن مقامی نیست در خورد من آقا! نوکر آوردم دعای خیر مادر بوده و نان پدر قطعا من گمراه اگر گاهی از اینجا سردر آوردم #حسن_سرداری #انجمن_ادبی_مطلع @anjoman_matla