eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
792 دنبال‌کننده
552 عکس
165 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️ به حشر گر که شفاعت کند گناه مرا ثواب می خورد آنروز غبطه بر عصیان شعر | عاصی خراسانی خط و طرح | مسعود یوسف پور @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انجمن ادبی مطلع 🔸️ یکشنبه ها میزبان شماییم ساعت ۱۷ الی ۱۹:۳۰ | مسلم شمالی ۱۷ بعد از سرعتگیر سوم، کوچه یک متری سمت چپ، پلاک پنج @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️شعر و اجرا | محمدجواد ابوتراب زاده میگن بلا اومده و روضه نگیرین بدون روضه مگه میشه زندگی کرد @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️ بمون ■ شعر و اجرا | محمدعلی بقایی □ تصویر برداری | محسن شریف پور □ تدوین | مسعود یوسف پور @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
■ اربا اربا □ شعر و اجرا | فراز ملکیان □ تدوین | مسعود یوسف پور ◇ تهیه شده در انجمن ادبی مطلع @anjoman_matla
■ ضمن عرض قبولی طاعات و عزاداری دوستان، به اطلاع می‌رساند محفل ادبی مطلع به علت عزاداری دهه اول محرم، این هفته تعطیل می‌باشد. _لطفا اطلاع رسانی کنید_ @anjoman_matla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انجمن ادبی مطلع 🔸️ یکشنبه ها میزبان شماییم ساعت ۱۷ الی ۱۹:۳۰ | مسلم شمالی ۱۷ بعد از سرعتگیر سوم، کوچه یک متری سمت چپ، پلاک پنج @anjoman_matla
■ گزارش تصویری ماه محرم □ با حضور شاعران، مادحین و اساتید حوزه شعر ولایی این مراسم یکشنبه های هرهفته در محفل ادبی مطلع برگزار میشود. @anjoman_matla
■ هر روز با روایت شام در خدمت شما هستیم □ مجموعه اشعار شاعران در مورد سفر اسراء اهل بیت علیهم السلام 👇 صفحات مجازی ما👇 🔸️ سایت: https://matlaa.ir 🔸️ اینستاگرام: http://instagram.com/matla_official 🔸️ تلگرام: https://t.me/anjoman_matla 🔸️ ایتا: eitaa.com/anjoman_matla
■ روایت شام | نامحرم □ احمد حیدری زنهای شام غصه معجر نداشتند کمبودی از غنیمت و زیور نداشتند در کوچه ها نشد سرشان زخم سنگ و چوب در پیش چشم رأس برادر نداشتند بر خار، پا برهنه نبودند کل راه زنجیر هم به گردن مضطر نداشتند اطرافشان به هلهله نامحرمی نبود داغ تنور و سوختن سر نداشتند حین حراجِ سوخته‌ی گاهواره ای شرمی ز داغ سینه مادر نداشتند بی شرم های کوچه‌ی برده فروشها شرم از کنیز خواندن سرور نداشتند یک زن دلش به حال اسیران کمی گرفت میگفت کاش کودک دختر نداشتند نامردهای شام چه مردانه میزدند جز تازیانه صحبت دیگر نداشتند از دینشان که خیر ندیدیم کاش که در شهرشان یهودی کافر نداشتند در پاسخ تلاوت قرآن نیزه ها از سنگ و چوب حربه بهتر نداشتند از سنگ و چوب و آتش عوض شد رخ حسین دست از سرش هنوز ولی برنداشتند 🔸️ محفل ادبی مطلع