#حاج_قاسم_سلیمانی
حدود ساعت یک
جمعه حدود ساعت یک، نیمهشب، بغداد...
این ماجرا صدبار در من بازخوانی شد
هر بار با این جمله در اخبار جان دادم
روح بلند حاج قاسم آسمانی شد
تعداد موشکها سه تا بودهست، این یعنی
تیر سهشعبه باز هم کار خودش را کرد
از دست و انگشتر بگویم یا تن بیسر؟
با هر کدامش میشود یک روضه برپا کرد
این دست یعنی دل بریدن از اماننامه
این دست یعنی دست رد بر هر چه بدعهدی
گیرم که دستی بر زمین افتاد؛ پا برجاست،
دستی که داده حاج قاسم با ابومهدی
از کشتن او با غرور و شوق میگویند
غافل که او عمری شهادت از خدا میخواست
خنجر به خیلیها برای کشتنش دادند
این خون دامنگیر اما شمر را میخواست
دیگر فراقی بین ایرانی عراقی نیست
جایی ندارد تفرقه بین حسینیها
دیدید که تابوت یک سردار ایرانی
تشییع شد، آن هم به دست کاظمینیها
ما با دفاع از حرمهامان نشان دادیم
جان میدهیم اما به اهل ظلم میدان نه
گفتم که: روزی هم قرار جنگ اگر باشد
میدان جنگ ما تلاویو است، تهران نه!
#محمدحسین_ملکیان
@anjoman_matla
برده ای از خانه ام بارفتنت لبخند را
خنده هاوگریه های آخرین فرزند را
ازسفرهای خطیر کوچه ها برگشته ای
ازکجا آورده ای این طرفه بازوبند را
داغ هجران تو بر من آنچنان سخت است که
برجگر باید بریزم بعدازاین اسپند را
تا توبودی یک نفر حرف دلم رامیشنید
بی توبایدبشنوم هرآنچه می گویند را
بند بند پیکرت لرزید وپهلویت شکست
در عوض از دست حیدر باز کردی بند را
#محمد_علی_بقایی
@anjoman_matla
تقدیم به سردار دلها
ز شوقت واژه های شعر هم جان میدهد اینجا
به پای مقدمت جان را به قربان میدهد اینجا
به خود لرزیده اند از اتحادی که تو آوردی
مسیر ظلم را نام تو پایان میدهد اینجا
نگین پادشاهی هیچ چیزی جز شهادت نیست
نگینی که خدا دست سلیمان میدهد اینجا
شهادت مکتب ایمان و انسان پروری بوده
که درس عشق بر طفل دبستان میدهد اینجا
بساط انتقام سخت از ابلیس آماده ست
بگو این را به هر دیوی که جولان میدهد اینجا
به خونخواهی تو روزی قیامت میکنیم آری
و شیطان سخت بر خون تو تاوان میدهد اینجا
#عاطفه_جعفری
@anjoman_matla
#صلی_الله_علیک_ایتهاالصدیقه_الشهیده
تکاند سفرهی افطار را... جهان این است
گرفت قبضهی دستاس را... زمان این است
فرشته بوسه که زد رد گیوههایش را
اشاره کرد به خورشید: آسمان این است
سه بار فاطمه گفتیم... شعر یعنی این
و باز فاطمه گفتیم... [داستان این است]
تو قبل خلقشدن امتحان شدی... وَه! وَه!
بگو به آدم و حوا که امتحان این است
خطاب میکنی و گوش میشود ملکوت
سکوت میکنی و مجمع البیان این است
تبارِ ماه محمد، تبارِ کوه علی
تبار باغچه زهراست... خاندان این است
خریدهایم غمت را به سکهسکهی اشک
عجب بهای کمی! گنج رایگان این است
شکست و ریخت زمین چای روضه، ما چه کنیم؟
در آن مقام که احوال استکان این است
نشستهایم _ چه خوشبخت!_ زیر بیرق تو
قسم به ابر و درختان که سایبان این است
#سعید_مبشر
@anjoman_matla
هدایت شده از علی مقدم
مفتقرا متاب رو از در او به هیچ سو
زان که مس وجود را فضه ی او طلا کند
#غروی_اصفهانی
#مفتقر
شاه بیتی از قصیده فاطمی سروده علامه محمد حسین غروی اصفهانی (متخلص به مفتقر)
نکات هنری و ادبی این شعر
۱.منبع تاریخی داشتن بیت (فرضی صِرف نبودن این مدح)اشاره به اینکه فضّه ، خادمه حضرت زهرا سلام الله علیها) کیمیا میدانسته است
۲. مدح مخدوم از طریق مدح خادم
این روش مدح خیلی زیباتر و بلیغانه تر است ، وقتی خادمه حضرت میتواند مس را تبدیل به طلا کند پس توانایی های حضرت زهرا سلام الله علیها فوق حد تصور است
۳.مراعات نظیر "مس" ، و "طلا" بسیار هنرمندانه و زیباست
۴.ایهام تناسب کلمه "فضه" با کلمات مس و طلا هر مخاطبی را جذب خودش میکند و به تحسین وادار میکند
۵. ایهام تناسب "رو" با کلمات "مس" و "طلا"
۶. آوردن تخلص "مفتقر" در این بیتی که صحبت از کیمیا و ثورتمند شدن هست هم بسیار هوشمندانه و دقیق بوده است
📝علی مقدم
@anjoman_matla
◇ گزارش تصویری محفل مطلع
با حضور مهمان ویژه؛ محسن عرب خالقی
@anjoman_matla