فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 انتقال سیل اسیران به عقبه جبهه
در حماسه ماندگار
فتح خرمشهر
خرداد ۱۳۶۱
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 صدرزادههای امیدآفرین
📹 نماهنگی از بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره بروز امثال شهید صدرزاده در میان جوانان علیرغم فعالیت دشمن و لغزشگاههای فراوان
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت وصیت نامه شهید عباس دانشگر، شهید دهه هفتادی مدافع حرم توسط استاد رحیمپور ازغدی
به مناسبت سالروز شهادت
☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۲۱ خرداد ۱۳۶۱
🎥 کلیپ | بازخوانی واقعه اعزام
قوای محمد رسول الله ﷺ به لبنان
حاج احمد متوسلیان:
#اسرائیل_را_به_سقوط_مىکشانیم 👊
💠 @bank_aks
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#سال_آخر_جنگ
و #ماموریت_های_آخر
راوی :جعفرطهماسبی
دشمن تحرکاتش رو شروع کرده بود و ما توی تهرون پیگیر دوا و درمان مصدومیت شیمیایی بودیم.
از یک طرف هم #دعواهای_سیاسی که اون روزها توی تهرون راه افتاده بود و یه عده هم به عنوان مجمع روحانیون علم به دست گرفته بودند و به قول بچه های جبهه دعوا بین "یت و یون " بود. یه عده طرفدار جامعه روحانیت بودند و از منش سیاسی اونها پیروی میکردند و یه عده هم هواخواه مجمع روحانیون بودند.
تقریبا حرف از مسئله ی اصلی که جنگ بود کمتر زده میشد.
عمده رزمندگان لشگر سیدالشهداء علیه السلام یا در مرخصی بودند یا گرفتار دوا و دکتر.
فرمانده ما حاج آقا فضلی هم به علت شدت مجروحیتش در عملیات بیت المقدس 4 دوره درمانش رو میگذروند.
از جبهه هم فقط خبرهای تلخ میومد ...
اواخر فروردین 67 بود که برای عیادت یه تعداد از بچه های تخریب که توی بیمارستان لقمان بستری بودند رفته بودم که خبر اومد فاو رو دشمن گرفته.. اونقدر این خبر برای بچه ها درد آور بود که سوزش طاول هاشون رو فراموش کردند .
همون روزها هم سکوهای ما رو آمریکایی ها توی خلیج فارس زدند .
اون موقع عقبه گردان ها و واحدهای لشگر10 درحاشیه شهرستان میاندوآب بود.
ماه رمضان شروع شده بود و با تعدادی از بچه های تخریب که یک مقدار سر پا بودند و امکان ادامه درمان در جبهه وجود داشت خودمون رو به میاندوآب رسوندیم.
به محض رسیدن آماده شدیم برای ماموریت مین گذاری و تله گذاری مقابل دشمن در منطقه عملیاتی ماووت ...
هنوز شهرماووت دست خودمون بود و بچه های رزمنده روی ارتفاعات مشرف به شهر ماووت مقابل داشمن خط پدافندی داشتند...
چند روزی اونجا بودیم... شبها توی چادروقت خواب سمفونی سرفه داشتیم..بچه هایی که شیمیایی خورده بودن و ریه هاشون آسیب دیده بود سرفه شون شروع میشد و دیگران را از خواب محروم میکردند.
روزهای آخر خرداد ماه 67 بود که #شهید_حاج_ناصر_اربابیان گفت: گفتند بیایید جنوب.. ما هم یاد گرفته بودیم که درجواب حرف فرمانده چرا نگیم..
من هم وسایلم رو جمع کردم و با تعدادی از بچه ها روانه جنوب شدیم.
رفتیم #مقر_الوارثین و اونجا گفت باید بریم #جزیره_مجنون و چند دست لباس غواصی برداشتیم و همراه برادر وحید بهاری و چند نفر دیگه عازم جزیره شدیم.
خط پدافندی لشگر10 در #جزیره_مجنون_شمالی در کنار جاده خندق بود.
ساعت 10 شب به سنگر مسوول محور رسیدیم. هوا خیلی گرم بود و به شدت هم دم داشت.
شام رو خوردیم و برای استراحت به سنگربچه های تخریب رفتیم...
سنگر بچه های تخریب خیلی گرم بود شهید ناصر یه پتو زیر سرش لوله کرد و خوابید و من هم از ترس موش های جزیره که گربه رو فراری میدادند توی اون گرما رفتم توی کیسه خواب و زیپش رو تا خرخره بالا کشیدم.. هنوز چشممون گرم نشده بود که سرفه های حاج ناصر شروع شد. من هم سرفه میکردم . سرفه هام خیلی خفیف بود اما حاج ناصر با سرو صدا و خلط سرفه میکرد.
اون شب تا صبح خواب نرفتیم و بعد از نماز صبح که یک مقدار هوا روشن شد با قایق رفتیم برای سرکشی به موانع مقابل دشمن..
در مسیر که میرفتیم به حاج ناصر گفتم : حاج ناصرغلط نکنم یه خبرهایی هست.
نگاه کن آب خیلی بالا اومده. دفعه قبل که اینجا اومدیم پاسگاه های شناور، داخل نیزارها کاملا استتار شده بود اما الان قشنگ با بالا اومدن آب در تیر رس دشمن هستند.
به یکی از پاسگاهها که از همه به خط دشمن نزدیک بود رسیدیم. قایق پهلو گرفت و پیاده شدیم.
فرمانده پاسگاه منتظرمون بود. بلا فاصله رفتیم سراغ موانع...
سیم خاردار و مین هایی که چند ماه قبل کار گذاشته بودیم بیش از یک متر زیر آب رفته بود و براحتی با قایق میشد از روی اون عبور کرد.
فرمانده پاسگاه نگران بود. میگفت شبها از سمت دشمن سر و صدا زیاد میاد.
حاج ناصر یه خورده دلداریش داد و رو به من کرد و گفت : جعفرلباس غواصی بپوش و یه سری به مین ها و موانع بزن.
من هم با اکراه لباس پوشیدم.. چون تازه طاول ها ی روی بدنم رو چرب کرده بودم و مضافا میدونستم آب جزیره خیلی شوره و به محض رسیدن به زخم ها اذیتم میکنه.
پریدم توی آب و یه مقدار بدنم خیس شد و از آب بالا اومدم و لباس غواصی رو تنم کردم و وارد آب شدم.
با احتیاط بالای سر موانع رفتم و از داخل عینک غواصی اطراف مین های کار گذاشته شده داخل آب رو چک کردم. سیم تله ها تکون نخورده بود و آماده انفجار بود اما سطح آب ، همه ی موانع رو پوشونده بود.
چند تا پاسگاه دیگه رو هم رفتیم و نتیجه این شد که بایستی دوردیف سیم خاردارتوپی به موانع اضافه بشه و یک ردیف مین جهنده M16 هم با ارتفاع آب، روی دستک های بلند کار بگذاریم.
ادامه دارد.............
حتما دنبال کنید
@alvaresinchannel
🍂 آیا می دانید :
اعضای منافقین در آلبانی بعد از آنکه بنا به دستور تشکیلاتی سران وارد حوزه فعالیتهای سایبری شدند، ابتدا بر اساس میزان پایبندی و تعهد به سازمان و شخص رجوی گزینش شده و بعد از آن در صورت تأیید به محلی برای آموزش کار با رایانه و اینترنت منتقل میشدند. این آموزشها به علاوه آموزش شیوه های ارتباطگیری در نهایت افراد را به مرحله ای میرساند که تقریباً آماده میشوند پشت سیستمهای رایانه ای واقعی و متصل به اینترنت قرار بگیرند و در شبکه های اجتماعی، البته به شکلی محدود و کاملاً مانیتورینگ شده، با استفاده از آموزشها برای کابران جوان شبکههای اجتماعی تور پهن کرده و آنها را فریب دهند.
#آیا_میدانید
#دشمن_شناسی
#منافقین
🍂 تجربه تلخ
سید نرگس آل عمران
┄┅┅┅❀🌴❀┅┅┅┄
🔹 اولین باری که شستن لباس رزمندگان را تجربه کردم، در خانه آل رضا بود. یکی از خانم ها گفت: بیبی نرگس، تو خیلی کوچیکی، دست به ملحفهها نزن، آلودهست.
اما دوست داشتم کاری انجام دهم. شروع کردم به شستن ملحفه. با تاید میشستیم و اگه لکهای نمیرفت صابون میزدیم.
ملحفهای را مشت میزدم که یک انگشت در دستم آمد. با جیغ از جا پریدم. چشم هایم از وحشت گرد شد و زبانم بند آمد. خانومی که کنارم بود گفت:" اشکال نداره اتفاق عادیه. همین که بهت شوک وارد شده، باعث میشه عادت کنی." سرش را با ناراحتی پایین انداخت و به لباس ها زل زد. مدتی که گذشت با خودم کنار آمدم. از آن به بعد باز هم این اتفاق افتاد. پوست، موی سر، استخوان و... اما دیگر اشک، جای ترس را گرفته بود.
•┈••✾○✾••┈•
از کتاب زنان جبهه جنوبی
#خواهران_رزمنده
#اهواز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی نیروهای زبده داعشی در تور مدافعان حرم رنده میشوند
🔹فک کنید 600 نفر با کلاش و دوشکا و ... بستنشون به رگبار :)
☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
#فوری
🕊پیکر مطهر بسیجی شهید "عیسی شجاعی" شناسایی شد
شهید عیسی شجاعی از شهدای روستای دنبلید طالقان می باشد
🔸کمیته خادمین شهدا استان البرز🔸
https://eitaa.com/khademin_alborz
🍂 دم دمای عروسی، که پدرم داشت لیست مهمانان را آماده می کرد، عده ای از آنها خانواده هایی بودند که خانم هایشان بدحجاب بودند. احترام پدرم را داشت و جلویش چیزی نگفت؛ اما دو روز خانه مان نیامد.
در همین دو روز زنگ زده بود به پدرم که:
«من مریم را در ۲۹ سالگی پیدا کردم. اگه این مسئله باعث بشه که شما بگین مریم را بهت نمیدم، بدونید تا آخر عمرم زن نمی گیرم؛ اما اجازه هم نمیدم خانم بدحجاب تو مراسم عقد و عروسی من بیاد و گناه تو مراسم بشه».
🔸 پدرم هم راضی شده بود. من هم راضی بودم. من دلم با مهدی بود. پنج شنبه که آمد گفت: «بیا بریم قم هم زیارتی بکنیم و هم مددی بگیریم از حضرت معصومه (س) برای بقیه کارها».
🔹 حرم که بودیم. زنگ زد به یکی از علما تا از قرآن مدد بگیریم. آیه ای درباره زوج های بهشتی آمد که آن دنیا هم کنار همدیگر خواهند بود. آنجا با همدیگر عهد بستیم که با هیچ خانواده بدحجابی رفت و آمد نکنیم.
موقع برگشت، النگویم را از دستم درآوردم و هدیه کردم به حرم حضرت معصومه (س).
راوی: مریم عظیمی؛ همسر شهید
•┈••✾○✾••┈•
برگرفته از کتاب «دیدار پس از غروب »
#شهید_مهدی_نوروزی
ادامه خاطره
#سال_آخر_جنگ
و #ماموریت_های_آخر
راوی :جعفرطهماسبی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
برای مهار #مین ها روی آب باید از نبشی استفاده میکردیم .
حالا نه نبشی به اندازه مورد نیاز داشتیم و نه سیم خاردار توپی در دسترس بود.
سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت مهندسی رزمی قرارگاه داخل جزیره و سراغ نبشی و سیم خاردار گرفتیم .. متاسفانه دست خالی برگشتیم. در مسیر برگشت به قرارگاه بچه های #جهاد_تهران توی جزیره سر زدیم اون ها سیم خاردار داشتند و در اختیار ما گذاشتن اما نبشی پیدا نکردیم و قرار شد حاج ناصر به اهواز بره و از اردوگاه کوثر بیاره…
راستش موقع رفتن حاج ناصر به اهواز من خیلی نگران بودم و احتمال میدادم امشب و فردا شب عراق حمله کنه…هر چی اصرار کردم من رو هم ببرید قبول نکردن.
من به اتفاق چند تا از بچه های تخریب در جزیره موندیم تا اونها رفتند و برگشتند.
با هر مشکلی بود دور و اطراف پاسگاههای شناور در آب رو با مین هایی که روی دستک ها نصب شده بود با سیم تله ها مسلح کردیم وسیم خاردارها رو هم جلوش داخل آب کشیدیم و موانع آبراهه هایی که احتمال نفوذ دشمن ازش بود با مین وسیم خاردار مسدود کردیم و چند تا عکس یادگاری گرفتیم و از جزیره بیرون اومدیم….
وقت بیرون اومدن از جزیره مجنون این شعر رو زمزمه میکردیم
این شعری بود که شهید غلامحسین رضایی توی سختی های کار درجزیره مجنون زمزمه میکرد
بار الها جزیره مجنون … شده گلگون
ایخدا برسون…. امام زمون..
ما از جزیره رفتیم اهواز و بعدش هم #مقر_الوارثین و از اونجا با #شهید_حاج_ناصر_اربابیان رفتیم سردشت وبه جمع بچه های تخریب درمنطقه عملیاتی ماووت پیوستیم..
و اونجا خبر دار شدیم عراق جزیره مجنون رو با بمباران وسیع شیمیایی تصرف کرده…
۴ تیرماه جزیره مجنون به دست دشمن افتاد و روز ۲۲ تیرماه سردار #شهید_تخریب_حاج_ناصر_اربابیان از#منطقه_عملیاتی_فکه آسمانی شد
یاد اون روزهای خوب بخیر
@alvaresinchannel
#آخرین_عکس_یادگاری
قبل از سقوط #جزیره_مجنون در اواخر خردادماه 1367
با سردار شهید حاج ناصر اربابیان معاون گردان تخریب لشگر10
تازه از بستر بیماری جدا شده بودیم و حال وروز خوشی هم نداشتیم…خبر دارشدیم که دشمن داره توی جزیره مجنون تحرکاتی انجام میده خودمون رو رسوندیم تا مقابل دشمن و داخل آب مین گذاری کنیم… هردوی ما بدنمون پر بود از طاول و آب تلخ وشور جزیره هم سم مهلکی برای زخم های ما بود…. با حاج ناصر رفتیم داخل کمین های توی خط مقدم…. وحید بهاری هم همراه ما بود و دوربین هم برده بودیم و آخرین عکس رو با هم به یادگار گرفتیم… عینک برای خوش تیپی به چشم نزدیم عینک دودی برای اینه که آفتاب چشم های ما رو اذیت نکنه…شهید اربابیان اهل شلوارکردی پوشیدن نبود و همیشه از جهت ظاهری آراسته بود…شلوار گشاد رو برای این پوشیده که طاول ها پاهاش اذیتش نکنه…یادش بخیر
(جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
📢 #اطلاع_رسانی_مراسمات_شهدا
▪️محفل مشتاقان مدافع از حریم ولایت
🔆با حضور ارزشمند خانواده معظم شهید مدافع حرم محمود نریمانی
🎙با روایتگری: برادر حاج حمید پارسا
مداح : کربلایی امیر محمد دریانوش
🔹زمان: سه شنبه ، ساعت ۲۰
🔹مکان: کرج ، سنگر کانون شهید سبحانی
🔺 لطفاً اطلاع رسانی بفرمایید
🔖فرهنگی سنگر عضویابی سپاه امام حسن مجتبی علیه السلام
〰️〰️〰️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داعش
⭕️فاجعه اسپایکر⭕️
🔻تذکر:
این فیلم دارای صحنه های خشن
است.
🔴روز ۱۲ ژوئن سال ۲۰۱۴ مصادف با ۲۳خرداد سال ۱۳۹۳ جنایت هولناکی در پایگاه هوایی اسپایکر در تکریت عراق به وقوع پیوست که در تاریخ کم نظیر است.
بیش از ۳۰۰۰ دانشجوی پایگاه هوایی اسپایکر که غالبا زیر ۲۰سال سن داشتند با همکاری تعدادی از عشایر تکریت به اسارت درآمدند...
این جنایت هولناک ۳ روز بعد از سقوط موصل و سیطره تکفیریهای داعش بر این شهر اتفاق افتاد، این جنایتکاران ۲۲۰۰ نفر از دانشجویان را که ۱۷۰۰ تن از آنها شیعه بودند را در کنار رود دجله به مدت ۳ روز (تا۱۵ژوئن) دست بسته سر بریدند، تیرباران کردند و پیکر برخی از آنها را در این قتل عام دسته جمعی به رود دجله انداختند. آنقدر از این دانشجوهای بی گناه خون ریخته شده بود به طوری که آن قسمت از رود دجله چندین ساعت به رنگ قرمز در آمد.
🔵 سردار قاسم سلیمانی در یکی از سخنرانیهای خود درباره این قتل عام گفت: «در هیچ دورهای از تاریخ، در زمان بربرها و تاتارها، حتی در حمله مغول، تاریخ شاهد این همه خشونت، توحش و سختی نبوده است. ۲۲۰۰ نفر از جوانان دانشکده اسپایکر عراق را دست بسته سربریدند و تیرباران کردند، هزاران زن و دختر ایزدی را بین خودشان به حراج گذاشتند و طفل نوزاد را از بغل مادرش جدا کرده و جلوی چشم مادر سوزاندند. در تاریخ همچین توحشی نداشتهایم.»
#جان_فدا
لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم
🍀⚘🍀⚘🍀⚘
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🌹 اطلاعیه فوری🌹👇👇👇
✅اعزام کاروان راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی عزیز؛
زیارت مرقد مطهر حاج قاسم عزیز و مزار مطهر شهدای گلزار بین المللی کرمان؛
👈 زیارت مکان های زیارتی و بازدید از مراکز فرهنگی، تاریخی، تفریحی، دستاوردهای حاج قاسم و... در استان کرمان؛
👈 با حضور خانواده های معظم شهدا،
تیم هادی،
راویان تخصصی مکتب حاج قاسم از مبدا تا مقصد، استان کرمان و بالعکس ، مداح،
غذا، اسکان، ترابری و...
🌹حرکت از تهران و قم به کرمان:
چهارشنبه بعدازظهر، مورخه ۳۱ خرداد
🌷برگشت( از کرمان به قم و تهران):
جمعه غروب، مورخه ۲ تیر
⚘⚘⚘وسیله ایاب و ذهاب: قطار
🌺 کاروانی با حضور گروهی از مجموعه ای خاصی اعزام می گردد
و فقط ۶ نفر خانم ظرفیت دارد...
⚘افرادی که تمایل دارند به زیارت مزار حاج قاسم عزیز و راهیان مکتب حاج قاسم مشرف شوند،لطفا مشخصات خود را به شماره های
۰۹۹۲۹۱۱۶۶۹۵ یا ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ یا آی دی
@Xshahidegomnamefakkehvatalaeieh
اعلام فرمایند.
و جزئیات برنامه خدمت افراد توضیح داده می شود.
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
🌹جان فدا
🌷مکتب حاج قاسم عزیز
👈کانال اطلاع رسانی برنامه ها، دیدارها، روایت گری ها، راهیان نور، مکتب و راهیان مکتب حاج قاسم عزیز، راهیان وطنی، راهیان پیشرفت، اردوها، دوره ها، کارگاه ها، یادواره ها، کنگره های شهدا و...
/ محتوای جدید در خصوص شهدا،تبیین سیره ی عملی ، رفتاری، سبک زندگی و معرفی شهدای عزیزمان 👇👇👇
http://eitaa.com/sayarimojtabas
⚘☘🌴🌱🌾🌿🍀🌺🌹🌷
#طنز 😂😂
قبل از عملیات بود ...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم به همرزمامون خبر بدیم ...
ڪه تڪفیریا نفهمن ...
یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍
بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده ..... 😂😂😐
#شهیدمصطفےصدرزاده♥️
https://eitaa.com/mohammad_norani
🌸آرام جانم می رسد...
🌹مراسم تشییع پیکر پاک شهید دفاع مقدس شهید آقا عیسی شجاعی🌹
🔘چهل سال چشم انتظاری🔘
💠مراسم استقبال از شهید دفاع مقدس💠
📍دوشنبه ۲۹ خرداد ساعت ۱۶:۳۰📍
🔶کرج؛میدان شهدا به سمت امامزاده حسن (ع)🔶
#چهل_سال_چشم_انتظاری
#قهرمان_خوش_آمدی
⚜سپاه ناحیه امام حسین علیه السلام کرج
#خبرگزاری_بسیج_البرز
🌐 @basijalborz_irankochak
امیرالمؤمنین عليه السلام
گفتار، مثل داروست كه اندك آن سود مى بخشد و زيادى آن ، كُشنده است.
الكَلامُ كَالدَّواءِ ؛ قَليلُهُ يَنفَعُ ، و كَثيرُهُ قاتِلٌ
غرر الحكم : 2182
@Afsaran_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهیدی که شبها در نخلستان با پای برهنه در میان خارها میدوید و گریه و توبه میکرد.
🌹 حاج قاسم: شهید احمد امینی، آدم عارف عجیب بود.
🍃✨خوشا کسانی مردانه مردهاند و تو ای عزیز میدانی تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته اند.
#عارف_شهید_احمد_امینی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌷نورالشهداء🌷
https://eitaa.com/joinchat/3110863002C487adfb92f
سلام بر شهدا.. ✋🏻🌿
تمثیل شـهید،
تمثیل رود بـی قراری است،
کہ جز با وصول بہ اقیانوس،
آرام نمےگیرد؛
نفوس مطمئنہاے کہ
جز در فناء اللہ،
آرام نمی گیرند..
@khademin_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 شهید مصطفی صدرزاده
⭕️ این وصیتنامه را بیستبار بخوانید!
▶️ رهبر معظم انقلاب:
یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجانگذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.
📝 گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی
🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
✍️وصیت نامه شهید ناصرالدین باغانی
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 مصاحبه خاطره انگیز
حاج صادق آهنگران
در جمع پاسداران اهواز
سال۱۳۶۰
همراه با اجرای نوحه
سربازسرافراز خمینی بدنت کو؟
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید؛
🌹لحظات مستند تشنگی رزمندگان عملیات بیت المقدس 7
۲۳ خرداد ۱۳۶۷
🌹گردان کمیل لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
دوران #جنگ_تحمیلی
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
توجه 📢 اطلاعیه مهم 📣 توجه
⚘⚘⚘⚘🌺🌺🌺
سلام، عرض ادب و احترام؛
👈 بزرگوارانی که تمایل دارند، به سفر راهیان نور غرب و شمال غرب؛
سرزمین مجاهدت های خاموش؛
مناطق عملیاتی در استان های کردستان و آذربایجان غربی و
شهرهای سنندج، بانه، سردشت، پیرانشهر و مهاباد؛
مقتل سرداران شهید آقا مهدی و آقا مجید زین الدین
(منطقه ی دارساوین)؛
یادمان شهدای مظلوم و غریب سیرانبند؛
و سایر یادمان ها؛
مشرف شوند؛
لطفا کانال برنامه ها با لینک ذیل را ملاحظه فرمایند:
👇👇👇
http://eitaa.com/sayarimojtabas
⚘🌺🍀🌿🌾🌱🌷⚘
..
📝تازه عروسی کرده بودند.
با چند تا از دوستان قرار گذاشتيم گل و شيرينی بخريم و براي تبريك به منزلشان برويم. خانهشان کوچک بود يک پذيرايي دوازده متری داشتند.
روي ديوار بالاي پذيرايی يک قاب بزرگ خالي بود. براي همهمان سؤال شده بود. تا حالا نديده بوديم کسي قاب خالي به ديوار پذيرايي خانهاش بچسباند.
عاقبت من طاقت نياوردم و به نمايندگي از همه پرسيدم: قصه اين قاب خالی چيست؟! قرار است عكس كدام زوج خوشبختي را اينجا بزنيد؟! بچهها خنديدند.
خودش هم لبخندي زد و جواب داد: نه...
اين قاب، جاي خالي عکس امام زمان(عج) است. ميخواهيم وقتي حضرت مهدي(عج) ظهور کردند و چهرهشان را همه ديدند عکسشان را به ديوار خانهمان بچسبانيم.
همهمان مات و مبهوت شديم. يکي پرسيد: پس چرا از حالا قاب خالي زدهاي به ديوار؟ هنوز که آقا ظهور نکردهاند!!
فوري جواب داد: همين ديگر...
ميخواهيم هميشه يادمان باشد يک چيزي توي زندگيمان کم داريم.
هرلحظه که اين قاب خالی را ميبينيم يادمان ميافتد که منتظر ظهور باشيم ...😔💔
@khademin_alborz