🌷 سید مرتضی آوینی کجایی...
چه میخوانی «کجایید ای شهیدان خدایی» را؟
که من از یاد بردم در قفس، شوق رهایی را
به کوی عافیت بیهوده میگردم، نمییابم
در این وادی، «بلاجویان دشت کربلایی» را
چنان شمعی که شد خشتِ مزارش اشک تنهایی
به آتش میکشم تا صبحِ تو شام جدایی را
تو میآیی و میبینم شهیدان باز میآیند
و آوینی روایت میکند فتح نهایی را
19.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جشنوارهینوروزشهدایی
#همهمیهمانسفرهیشهداییم
📌آثار هنری ارسالی توسط مخاطبین کانال کمیته ی خادمین استان البرز
✅شرکت کننده :
ارسالی خادمین شهدای یادمان فکه
@khadem_koolebar
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصرف رادار- کلید پیروزی در فتح المبین
#عملیات_فتح_المبین
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وصیت نامه #شهید رضا دهقان بنادکی
28.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای گم شدن گردان شهید وزوایی
توسل به پروردگار برای هدایت گردان گم شده....
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
👆🎞 مستند «فرمانده غریب» ، روایتی از گردان حبیب بن مظاهر و فرمانده آن
دستها وقتی به آسمان میرسند
که دلت طعم خاکیشدن را چشیده باشد!
سلام خدا بر دست هایی که
خاکِ جبههها را خانهی خدا کردند ...
#لحظات_سبز_افطار
#به_رسم_رفاقت_دعایمان_کنید
💠 @bank_aks
#ماه_رمضان
#در_اسارت
#سِحر_آب
ماه رمضان فرا رسید، گرمترین و طولانیترین روزهای تابستان بود.
از اوایل صبح تشنگی آغاز میشد.
حداقل زمان ممکن را بیرون میآمدیم.
عدهای برای خنک شدن با ملحفه خیس زیر پنکه سقفی دراز میکشیدند.
عدهای دیگر دائماً زیر دوش بودند.
مخازن آب که بر پشت بام قرار داشتند فلزی و آب آنها بالطبع گرم بود. بعد ازظهرها که گرما بیشترین شدت خود را داشت و گاه به 50 درجه میرسید، بیرون آسایشگاه مینشستیم و با شلنگ و آب آن بازی میکردیم.
تشنگی بیداد میکرد ، 10 ساعت از سحری میگذشت ، به قطرات آب نگاه میکردم ، چقدر زیبا بودند و جان داشتند ، فکر میکردم هیچچیز در زندگی نمیتوانست آنقدر دوست داشتنی باشد.
بعضی از آنها کروی، بعضی با حجمهای منحنی زیبای دیگر، موقعی که از دهانه شیلنگ بیرون میآمدند رقصکنان اول به بالا و بعد با طنازی خاصی به پایین میآمدند.
بازی نور در این قطرات چه شگفتآور بود، روشنایی بود و سپیدی و پاکی . نمیتوانم با کلام آن ارتباط خاصی را که بین جان تشنهام و آب زلال پیدا میشد بیان کنم ، همین قدر میتوانم بگویم آب کاملاً زنده بود.
یقین دارم حیات داشت چرا که کاملاً با من دوستی میکرد.
آب این گونه بود تا وقتی تشنگی بود، در لحظه افطار، بهمحض اینکه اولین جرعه آب را مینوشیدم، تمام آن سِحر باطل میشد.
راوی : سید حسین هاشمی
@khadem_koolebar
🍃تکبر هرگز
💫بعضی ها هنوز چند جلسه به کلاس های ورزشی نرفته،چه قیافه ای برای بقیه می گیرند!چنان با غرور راه میروند ک گویی...
اما ابراهیم اینگونه نبود.باران شدید در تهران باریده بود،خیابان هفده شهریور را تماما آب گرفته بود.
ابراهیم پاچه هایش را بالا زد و در آن شرایط،مشغول کمک کردن و انتقال پیر مردها به آن سوی خیابان شد.
او قهرمان کشتی بود. اما تکبر در وجودش راه نداشت. ابراهیم به این آیه عمل میکرد و می فرماید:
🍀{ولا تمش في اﻷرض مرحا إنك لن تخرق اﻷرض ولن تبلغ الجبال طولا}
🌸 و بر زمین،باتکبر راه مرو. تو هرگز نمیتوانی زمین را بشکافی،و هرگز طول قامتت به کوهها نمی رسد. (اسراء/37)
#شهید_ابراهیم_هادی
@khadem_koolebar
#زندگی_به_سبک_شهدا
حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری؛
نمازت را عاشقانه بخوان!
تکرار هیچ چیز جز نماز
در این دنیا قشنگ نیست..!
#شهیدچمران
•شعارسال راهیان نور•
#در_راه_فتح_قله_ایم
#ستادمرکزیراهیاننورکشور
@rahianenoor_news