#استوری | نیمههای شب بود که احمد آقا بیدار شد. من هم بیدار شدم ولی از جای خودم بلند نشدم. احمد آقا میخواست برای نماز وضو بگیرد اما احساس کرد این کار باعث اذیت صاحبخانه میشود. لذا قرآن را برداشت و در گوشهای از اتاق مشغول خواندن قرآن شد. او بیداری سحر را حفظ کرد ولی بر خلاف همیشه نماز شب نخواند! بعد هم که اذان را گفتند و رفقا بیدار شدند وضو گرفتیم و نماز را خواندیم. روز بعد با ایشان صحبت میکردم. به دلیلی صحبت از سحرگاه و قرآن خواندن احمد آقا شد. ایشان به من گفت: من به خاطر رعایت حال صاحبخانه نتوانستم وضو بگیرم و نماز شب بخوانم، اما خداوند به واسطهی قرائت قرآن در آن سحرگاه پاداش عظیم و تاثیرات عجیبی به من داد.
#شهید #احمد_علی_نیری
🕊🌷
این جوانان ما ،
به راههای آسمـانی
آشنــا ترنـــد
تا به راههای زمینی ...
.
" شھید آوینے "🌷
🕊🌷
#شهید | #سیدمرتضی_آوینی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊🌷
گرچه بدم ولی خدا تو رحم کن
و کمک کن بدیِ مرا میبینی،
دوست دارم بنده باشم
بندگیام را ببین!
ای خدای بزرگ، اگر بدم
و اگر خطا میکنم
از روی سرکشی نیست بلکه
از روی نادانی میباشد!
🕊🌷
#شهید | #احمد_کاظمی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊🌷
تو سرما و گرما همیشه پابرهنہ بود ،
بهش میگفتن چرا پا برهنہ اے ؟
میگفت چون تو جبهہ خون پاڪ
شهدا ریختہ شده .
معروف بود بہ سید پا برهنہ .
🕊🌷
#شهید | #سیدحمید_میرفضلی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
📖 ″برشی از خاطرات″ | مجید قربانخانی
#شهید | #مجید_قربانخانی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🕊🌷
کلماتی بفرست
که خلاصم کند از دلتنگی
که منوّر بزند در روحم...
مین خنثی شده را
هیچ امیدی به عوض کردن این منظره نیست..
کلماتی بفرست
که به اندازهی خمپاره تکانم بدهد
که به موج تو دچارم بکند
که شهید تو شوم...
«مذ أحببتك صار العالمُ أجملَ ممّا كان.»
🕊🌷
#شهید | #حاج_قاسم_سلیمانی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
💠 #نیم_کیلو_باش_ولی_مرد_باش
🌄 هم قد گلوله توپ بود …
گفتم : چه جوری اومدی اینجا ؟
گفت : با #التماس !
گفتم : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟
گفت : با التماس !
به شوخی گفتم : میدونی آدم چه جوری #شهید میشه ؟
لبخندی زد و گفت : با التماس !
#سالروز_شهادت
• 🌷 ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ - #سالروز #شهادت #بسیجی_عاشق، _مرحمت_بالازاده (از استان #اردبیل، شهرستان #گِرمی )
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🌷 #شهید_بالازاده
#بسیجی_نوجوان
#مرحمت_بالازاده
#نیم_کیلو_باش ولی #مرد_باش ‼️