✅ 🌹 پیام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
« جمهوری اسلامی حرم است
واین حرم اگر ماند ، دیگر حرم ها هم میمانند...»
@eitaa.com/photo_430
53.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوبه خیلی هم خوبه که جوان داد بزنه، اونم وسط میدون و دور خودش آدم جمع کنه
خب جواب بدید؟
میدان آستانه حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 🌹
🌴💐🌴💐🌴
ماشاءالله به این جوان حق جو، حق بین و حق گو 👌👌
خدارحمت کندپدرومادراین جوان را که درمقابل حرم حضرت معصومه سلام الله علیها جماعت رادورخودجمع کرده واینگونه مصیبت رأی دادن مجدد به افکار حسن روحانی رابازگو و مردم را به پاس خون شهیدان سلیمانی و دانشمندان ومدافعان حرم دعوت به شرکت درانتخابات می کند👌👌🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حسین جان ، بوی محرم می آید...
یکم قشنگی ببینیم
#حسینجانم *
غیرت یعنی این...
اینه که کشورو میسازه
تو کشور دشمن عکس شهیدت رو ببری بالا نه اینکه تو قلب ملت به شهید ملت بگی موی دماغ...
فرق میکنه کی #رییس_جمهور بشه...
#شهیدان
#سیدابراهیم_رئیسی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🔷 #ریاست_جمهوری_چهاردهم
این تصویر رو به اونهایی که #میگن_رای_نمیدیم نشون بدید...
#فرصت_سوزی_نکنیم
این ها سوختند تا فرصت ها نسوزد
سنگر ساز بی سنگر
شهید 16 ساله اهل شهرری
#شهید_حسین_دیهیم_فر
شهادت 10 تیرماه 1365
#عملیات_کربلای_یک مهران
✅ نزدیک های ظهر بود که بعضی از دستگاه ها در حین خاکریز زدن به اطراف تپه ۱۷۷ و امام زاده حسن رسیدند. بلدوزری که #شهید_حسین_دیهیم فر بر روی آن نشسته بود جلوتر از همه بود . آتش سنگین توپخانه و توپ مستقیم تانکها، بمباران هواپیماها و مزاحمت هلیکوپترهای عراقی همه را کلافه کرده بود. تانک ها مدام آرایش می گرفتند و شلیک می کردند و دنبال این بودند که هراس در منطقه ایجاد کنند و نیروهای رزمنده عقب نشینی کنند . دستور رسید که از خاکریز زدن ممتد به جهت شرایط خاص و آتش سنگین صرف نظر شود قرار شد. خاکریز به صورت منقطع احداث شود. هر دستگاه در یک مسیر حدود ۳۰ تا ۴۰ متر خاکریز می زد و یک دسته از نیروهای رزمنده پشت آن قرار می گرفتند و جلوتر می رفت و خاکریز دیگری به همین صورت احداث می کرد.
ادامه👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
🔷 #جنگ_نزدیک
بلدوزر با تانک
سنگر ساز بی سنگر
شهید 16 ساله اهل شهرری
🔴 #شهید_حسین_دیهیم_فر
شهادت 10 تیرماه 1365
#عملیات_کربلای_یک مهران
🔶 نزدیک های ظهر بود که بعضی از دستگاه ها در حین خاکریز زدن به اطراف تپه ۱۷۷ و امام زاده حسن رسیدند. بلدوزری که #شهید_دیهیم_فر بر روی آن نشسته بود جلوتر از همه بود . آتش سنگین توپخانه و توپ مستقیم تانکها، بمباران هواپیماها و مزاحمت هلیکوپترهای عراقی همه را کلافه کرده بود. تانک ها مدام آرایش می گرفتند و شلیک می کردند و دنبال این بودند که هراس در منطقه ایجاد کنند و نیروهای رزمنده عقب نشینی کنند . دستور رسید که از خاکریز زدن ممتد به جهت شرایط خاص و آتش سنگین صرف نظر شود قرار شد. خاکریز به صورت منقطع احداث شود. هر دستگاه در یک مسیر حدود ۳۰ تا ۴۰ متر خاکریز می زد و یک دسته از نیروهای رزمنده پشت آن قرار می گرفتند و جلوتر می رفت و خاکریز دیگری به همین صورت احداث می کرد.
دشمن در منطقه درگیری خاکریز نداشت که رزمندگان اسلام با گرفتن خاکریز پشت آنها سنگر بگیرند. دشمنان بعثی در کانال ها سنگر گرفته بودند. راننده ها علاوه بر نگرانی از حجم بالای آتش نگران زیر پاشون هم بودند. وجود میدان های وسیع مین خاصه مین های ضد تانک و ضد خودرو حرکت را کند کرده بود. از طرف دیگر هوا را گرد و غبار زیادی فرا گرفته بود و باد هم به شدت از طرف شهر مهران می وزید و هر بیل خاک که جابجا می شد، گرد و خاک فراوانی ایجاد می کرد و میدان دید راننده ها راگرفته بود. این مشکل که پیش آمد به مسئول اکیپ ها ابلاغ شد که دستگاه ها پشت به دشمن خاکریز بزنند. این جا دیگر حداقل حفاظت برای دستگاه های مهندسی و راننده ها هم گرفته شد. دیگر راننده دستگاه در حین خاکریز زدن بیل دستگاه در مقابلش نبود و این حداقل سنگر از او گرفته شده بود. آتش تیربارهای دشمن مزاحمت فراوانی ایجادکرده بودند .نزدیک ظهر بود وتشنگی امان همه راگرفته بود. در منطقه درگیری، هنوز سلاح سنگین و تانک وارد نشده بود. شهید حسین دیهیم فر کانون توجه تانک ها شده بود. چندین تانک حرکات بلدوزر او را زیر نظر داشتند. یکی از دوستان می گفت خودم را به حسین رساندم، به سختی او مرا دید. چون زیر آتش و گرد و خاک، دید خیلی ضعیف شده بود. رفتم بالای دستگاه، دوشگای مقابل به شدت کار می کرد. هر لحظه امکان داشت گلوله دوشگا سینه ما را بشکافد، به حسین گفتم: حسین جان پایین بیا و قدری هم استراحت کن تا من کار را ادامه دهم.
او اصلاً قبول نمی کرد و بدون توجه به اطراف سعی می کرد ارتفاع خاکریزها را زیاد کند. تقریباً سی یا چهل متر بیشتر به تپه ۱۷۷ باقی نمانده بود. حسین سعی می کرد خاکریز را به سمت تپه ۱۷۷ و امام زاده حسن متصل کند. وقتی اصرار مرا دید گفت.#خیلی_تشنه ام اگر امکان داره این کلمن را برایم #آب کن… .
من هم از دستگاه پایین آمدم و دویدم سمت منبع آب. هنوز به منبع آب نرسیده بودم که #صدای_انفجار_گلوله مستقیم تانک آمد، برگشتم یک لحظه دیدم دود زیادی از روی دستگاه به آسمان می رود، دویدم سمت حسین و دیدم لباس هایش دارد می سوزد. خودم را بالای دستگاه رسوندم. دیدم شلیک تانک #شلنگ_جک_های بیل را پاره کرده و روغن داغ روی سر و صورت حسین پوست و گوشت را سوراخ کرده. دیدم چفیه دور گردنش آتش گرفته و داره میسوزه. چفیه حسین را خاموش کردم، ترکش ها از یک طرف و جراحت سوختگی، حسین را بی جان کرده بود. هر چه کردم نتوانستم حسین را از دستگاه پائین بیاورم. بقیه دوستان به کمک آمدند. و بدن بی جان حسین را از بلدوزر پائین آوردیم. حسین را که پایین گذاشتیم یک لحظه بیادم آمد که من رفتم برای حسین آب بیارم و حسین تشنه بود. و حسین با لب تشنه شهید شد…
بچه های رزمنده آمدند پشت خاکریزی که حسین زده بود سنگر گرفتند و شاید به دقایقی انتقام حسین را گرفته و تانکی که به حسین شلیک کرده بود در آتش رزمندگان سوخت و افراد داخل آن به هلاکت رسیدند. باشهادت حسین دستگاه های مهندسی به اطراف تپه ۱۷۷ رسیده بودند و رزمندگان لشگرحضرت رسول و سیدالشهدا پشت خاکریزها استقرار پیدا کرده و مشغول دفع پاتک دشمن شدند.
🔷 راوی: جعفر طهماسبی
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ویژه
📹 شهید حاج قاسم سلیمانی؛ پرچمدارِ نجاتِ منطقه
👆 روایت رهبر انقلاب از نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در تعلیم نرمافزار مقاومت در منطقه و شکست دادن طرح بزرگ آمریکا موسوم به خاورمیانهی جدید
💻 Farsi.Khamenei.ir
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
🔷 #ریاست_جمهوری_چهاردهم
این تصویر رو به اونهایی که #میگن_رای_نمیدیم نشون بدید...
#فرصت_سوزی_نکنیم
این ها سوختند تا فرصت ها نسوزد
سنگر ساز بی سنگر
#شهید_خسرو_صبوری
🔷 روز 11 تیرماه سال 1365 بود
لودر و بلدوزرها جلوتر از نیروها برای زدن خاکریز حرکت میکردند.
هوا روشن و پاتک دشمن شروع شده بود.
فاصله تانکها با دستگاههای مهندسی شاید 100 متر بیشتر نبود.
باد شدید هم شروع شد و تانک ها هم مستقیم به سمت لودر و بلدوزرها شلیک میکردند. با هر جابجایی خاک گرد و غبار بلندی ایجاد میشد. #شهید_خسرو_صبوری روی لودر سینه به سینه تانکها خاکریز میزد که ناگهان #گلوله_مستقیم_تانک، لودر او رو نشانه رفت و به لودر اصابت و همزمان ترکشی، لوله هیدرولیک بازوهای لودر را پاره کرد و روغن داغ با حرارت مرگبار روی لودر ریخت.
لودر شد یک پارچه آتش.
خسرو صبوری هم پشت فرمان لودر؛
تا بچه ها بدادش رسیدند خسرو دیگر پشت فرمان نبود.
فقط پاهای خسرو بود که روی پدالها قرار داشت.
دو همسنگر بهت زده به باقی مانده رفیقشون نگاه میکنند.
از سنگرساز بی سنگر شهید خسرو صبوری دو تا پای سوخته ماند که در گلزار شهدای امام زاده عقیل(ع) اسلامشهر در کنار برادر شهیدش به خاک رفت.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
1367/4/12 #ناو_جنگی_آمریکا مستقر در #خلیج_فارس با شليك دو فروند موشك به سوي هواپيماي غيرنظامي جمهوري اسلامي ايران كه از #بندر_عباس عازم دوبي بود 290 تن انسان غيرنظامي را به كام مرگ فرستاد.
@alvaresinchannel
🗳 تلاشهایش در شب انتخابات جواب داد!
تیمسار مدنی، استاندار اول خوزستان بود. در ظاهر خودش را مؤمن و متعهد نشان داد. او موشک و هواپیماهای پیشرفته چند میلیون دلاری که شاه خریده بود را با یک جمله که ما در ایران موش داریم، موشک نمیخواهیم را پس داده بود. ارتشیها را به خانه فرستاده بود و سربازها را معاف کرده بود. داشت برای صدام حسین فرش قرمز پهن میکرد. در این بحبوحه هم کاندید اولین دوره ریاست جمهوری شده بود...!
سیدحسین وقتی متوجه شد که او کاندیدای ریاست جمهوری شده است، دنبال سند و مدرک افتاد. نشریه دیواری تهیه کرد و در همه شهر پخش کرد. بعد به شهرهای مختلف رفت و علیه تیمسار مدنی سخنرانی کرد. به این هم اکتفا نکرد، بلکه چند روز قبل از انتخابات به لانه جاسوسی رفت و سندهای دستنشانده بودن تیمسار مدنی را در آورد. تلاشهای سیدحسین بالاخره جواب داد و شب قبل از انتخابات عدم صلاحیت تیمسار مدنی احراز شد و مردم این خبر را از تلویزیون شنیدند.
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#مشارکت_حداکثری
#پایکار_انقلاب_باشیم
#شهید_سیدحسین_علمالهدی
💠 @bank_aks
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پروردهی_میدان_جهاد
" برشی بسیار دیدنی و خاطره برانگیز از مستند #روایت_فتح با گفتاری زیبا و شنیدنی از سید شهیدان اهل قلم #شهید_مرتضی_آوینی
#شهید_آوینی : آقا سعید ( قاسمی ) ، فرمانده این محور عملیاتی ، همان كسی بود كه ما در جست و جوی او بودیم. او مظهر همان روحی است كه حزب الله را از انسانهای دیگر جدا می كند و البته در میان رزمآوران ما دلاورانی چون سعید كم نیستند.
ما مترصد فرصتی بودیم تا با آقا سعید صحبت كنیم ، اما او هرگز حتی برای لحظهای فراغت نمی یافت تا به ما بپردازد. آنهمه تلاش بی وقفه در گرمای اوایل مرداد ماه با تشنگی بسیاری همراه است ، اما تصویر ، راهی برای بیان این تشنگی ندارد.
آقا سعید كه لحظهای فراغت یافته است تا استراحت كند دوربین را متوجه خویش می بیند و می گوید: «نگیر، بگذار خستگی در كنم!» فیلمبردار ما هم می گوید: «خستگی شما هم دیدنی است!» و بهراستی هم كه این صحنه بیش از هزار سخن گویاست.
او یكی از پروردههای میدان رزم و جهاد فی سبیل الله است و اگر انقلاب اسلامی هیچ دستاوردی جز پرورش انسانهایی اینچنین نداشت ، باز هم می ارزید تا حزب الله جان و سر خویش را فدای حفظ آن كند...
" یاد باد یاد مردان مرد...
#دفاع_مقدس
#روایت_فتح
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
https://eitaa.com/joinchat/1821507861C9dae8ea7f8