eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
283 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
335 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🔸من از این حرکت راهیان نور بسیار خرسندم واین حرکت را حرکت بسیار با برکتی می دانم. •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
| 🍃توی چشم هایش نگاه کردم و خیلی معمولی گفتم: «نمیدم!» شاهرخ هم بلافاصله دستش را بلند کرد و کشیده محکمی گذاشت زیر گوشم. يك دفعه همه ساکت شدند و به ما دو تا نگاه کردند. باور نمی کردم شاهرخ بزند توی صورتم... کتاب لباس شخصی ها خاطرات حاج قاسم صادقی •شعارسال راهیان نور• @rahianenoor_news
📖 ″برشی از خاطرات″ | حسین یاری نسب | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
📖 ″برشی از خاطرات″ | مهدی صابری | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
📖 ″برشی از خاطرات″ | حسین یاری نسب | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
📖 ″برشی از خاطرات″ | هادی ذوالفقاری | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
📖 ″برشی از خاطرات″ | سیدعلی‌اکبر ابوترابی | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_💚🕊_ آنروز که دستانت میان آسمان بدرقه اشک بی تابی زینب شد؛ گویی می دانستی آخرین نگاه را بر چهره گلرخ اش نثار می کنی، تاب اشک های تو را نیز باد هم نداشت! با خود در هوا ریسه کشید و ناز ابرها را برای بارش لحظه های تو با دخترت به جان خرید….گفتند راضی ام به رضای تو !! _💚🕊_ @khadem_koolebar
📖 ″برشی از خاطرات″ | ابراهیم هادی | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷
| نیمه‌های شب بود که احمد آقا بیدار شد. من هم بیدار شدم ولی از جای خودم بلند نشدم. احمد آقا می‌خواست برای نماز وضو بگیرد اما احساس کرد این کار باعث اذیت صاحب‌خانه می‌شود. لذا قرآن را برداشت و در گوشه‌ای از اتاق مشغول خواندن قرآن شد. او بیداری سحر را حفظ کرد ولی بر خلاف همیشه نماز شب نخواند! بعد هم که اذان را گفتند و رفقا بیدار شدند وضو گرفتیم و نماز را خواندیم. روز بعد با ایشان صحبت می‌کردم. به دلیلی صحبت از سحرگاه و قرآن خواندن احمد آقا شد. ایشان به من گفت: من به خاطر رعایت حال صاحب‌خانه نتوانستم وضو بگیرم و نماز شب بخوانم، اما خداوند به واسطه‌ی قرائت قرآن در آن سحرگاه پاداش عظیم و تاثیرات عجیبی به من داد.
📖 ″برشی از خاطرات″ | مرتضی مطهری | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷