eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
275 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
269 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
آغاز مراسم گرامیداشت شهدای عملیات کربلای یک
مداحی برادر کربلایی مازیار طاولی
سخنرانی سردار جبهه مقاومت سید حیدر موسوی
بیان خاطرات عملیات کربلای یک توسط حاج حمید پارسا
حضور رزمندگان و عاشقان شهدا در معراج شهدای استان البرز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕ وقت دفاع از حرم « جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند دیگر حرم ها می مانند » 🌹 شهید حاج قاسم سلیمانی
✅ 🌹 پیام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی « جمهوری اسلامی حرم است واین حرم اگر ماند ، دیگر حرم ها هم میمانند...» @eitaa.com/photo_430
53.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوبه خیلی هم خوبه که جوان داد بزنه، اونم وسط میدون‌ و‌ دور خودش آدم جمع کنه خب جواب بدید؟ میدان آستانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 🌹 🌴💐🌴💐🌴 ماشاءالله به این جوان حق جو، حق بین و حق گو 👌👌 خدارحمت کندپدرومادراین جوان را که درمقابل حرم حضرت معصومه سلام الله علیها جماعت رادورخودجمع کرده واینگونه مصیبت رأی دادن مجدد به افکار حسن روحانی رابازگو و مردم را به پاس خون شهیدان سلیمانی و دانشمندان ومدافعان حرم دعوت به شرکت درانتخابات می کند👌👌🌹
غیرت یعنی این... اینه که کشورو‌ میسازه تو کشور دشمن عکس شهیدت رو ببری بالا نه اینکه تو قلب ملت به شهید ملت بگی موی دماغ... فرق می‌کنه کی بشه... 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🔷 این تصویر رو به اونهایی که نشون بدید... این ها سوختند تا فرصت ها نسوزد سنگر ساز بی سنگر شهید 16 ساله اهل شهرری شهادت 10 تیرماه 1365 مهران ✅ نزدیک های ظهر بود که بعضی از دستگاه ها در حین خاکریز زدن به اطراف تپه ۱۷۷ و امام زاده حسن رسیدند. بلدوزری که فر بر روی آن نشسته بود جلوتر از همه بود . آتش سنگین توپخانه و توپ مستقیم تانکها، بمباران هواپیماها و مزاحمت هلیکوپترهای عراقی همه را کلافه کرده بود. تانک ها مدام آرایش می گرفتند و شلیک می کردند و دنبال این بودند که هراس در منطقه ایجاد کنند و نیروهای رزمنده عقب نشینی کنند . دستور رسید که از خاکریز زدن ممتد به جهت شرایط خاص و آتش سنگین صرف نظر شود قرار شد. خاکریز به صورت منقطع احداث شود. هر دستگاه در یک مسیر حدود ۳۰ تا ۴۰ متر خاکریز می زد و یک دسته از نیروهای رزمنده پشت آن قرار می گرفتند و جلوتر می رفت و خاکریز دیگری به همین صورت احداث می کرد. ادامه👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 🔷 بلدوزر با تانک سنگر ساز بی سنگر شهید 16 ساله اهل شهرری 🔴 شهادت 10 تیرماه 1365 مهران 🔶 نزدیک های ظهر بود که بعضی از دستگاه ها در حین خاکریز زدن به اطراف تپه ۱۷۷ و امام زاده حسن رسیدند. بلدوزری که بر روی آن نشسته بود جلوتر از همه بود . آتش سنگین توپخانه و توپ مستقیم تانکها، بمباران هواپیماها و مزاحمت هلیکوپترهای عراقی همه را کلافه کرده بود. تانک ها مدام آرایش می گرفتند و شلیک می کردند و دنبال این بودند که هراس در منطقه ایجاد کنند و نیروهای رزمنده عقب نشینی کنند . دستور رسید که از خاکریز زدن ممتد به جهت شرایط خاص و آتش سنگین صرف نظر شود قرار شد. خاکریز به صورت منقطع احداث شود. هر دستگاه در یک مسیر حدود ۳۰ تا ۴۰ متر خاکریز می زد و یک دسته از نیروهای رزمنده پشت آن قرار می گرفتند و جلوتر می رفت و خاکریز دیگری به همین صورت احداث می کرد. دشمن در منطقه درگیری خاکریز نداشت که رزمندگان اسلام با گرفتن خاکریز پشت آنها سنگر بگیرند. دشمنان بعثی در کانال ها سنگر گرفته بودند. راننده ها علاوه بر نگرانی از حجم بالای آتش نگران زیر پاشون هم بودند. وجود میدان های وسیع مین خاصه مین های ضد تانک و ضد خودرو حرکت را کند کرده بود. از طرف دیگر هوا را گرد و غبار زیادی فرا گرفته بود و باد هم به شدت از طرف شهر مهران می وزید و هر بیل خاک که جابجا می شد، گرد و خاک فراوانی ایجاد می کرد و میدان دید راننده ها راگرفته بود. این مشکل که پیش آمد به مسئول اکیپ ها ابلاغ شد که دستگاه ها پشت به دشمن خاکریز بزنند. این جا دیگر حداقل حفاظت برای دستگاه های مهندسی و راننده ها هم گرفته شد. دیگر راننده دستگاه در حین خاکریز زدن بیل دستگاه در مقابلش نبود و این حداقل سنگر از او گرفته شده بود. آتش تیربارهای دشمن مزاحمت فراوانی ایجادکرده بودند .نزدیک ظهر بود وتشنگی امان همه راگرفته بود. در منطقه درگیری، هنوز سلاح سنگین و تانک وارد نشده بود. شهید حسین دیهیم فر کانون توجه تانک ها شده بود. چندین تانک حرکات بلدوزر او را زیر نظر داشتند. یکی از دوستان می گفت خودم را به حسین رساندم، به سختی او مرا دید. چون زیر آتش و گرد و خاک، دید خیلی ضعیف شده بود. رفتم بالای دستگاه، دوشگای مقابل به شدت کار می کرد. هر لحظه امکان داشت گلوله دوشگا سینه ما را بشکافد، به حسین گفتم: حسین جان پایین بیا و قدری هم استراحت کن تا من کار را ادامه دهم. او اصلاً قبول نمی کرد و بدون توجه به اطراف سعی می کرد ارتفاع خاکریزها را زیاد کند. تقریباً سی یا چهل متر بیشتر به تپه ۱۷۷ باقی نمانده بود. حسین سعی می کرد خاکریز را به سمت تپه ۱۷۷ و امام زاده حسن متصل کند. وقتی اصرار مرا دید گفت. ام اگر امکان داره این کلمن را برایم کن… . من هم از دستگاه پایین آمدم و دویدم سمت منبع آب. هنوز به منبع آب نرسیده بودم که مستقیم تانک آمد، برگشتم یک لحظه دیدم دود زیادی از روی دستگاه به آسمان می رود، دویدم سمت حسین و دیدم لباس هایش دارد می سوزد. خودم را بالای دستگاه رسوندم. دیدم شلیک تانک بیل را پاره کرده و روغن داغ روی سر و صورت حسین پوست و گوشت را سوراخ کرده. دیدم چفیه دور گردنش آتش گرفته و داره میسوزه. چفیه حسین را خاموش کردم، ترکش ها از یک طرف و جراحت سوختگی، حسین را بی جان کرده بود. هر چه کردم نتوانستم حسین را از دستگاه پائین بیاورم. بقیه دوستان به کمک آمدند. و بدن بی جان حسین را از بلدوزر پائین آوردیم. حسین را که پایین گذاشتیم یک لحظه بیادم آمد که من رفتم برای حسین آب بیارم و حسین تشنه بود. و حسین با لب تشنه شهید شد… بچه های رزمنده آمدند پشت خاکریزی که حسین زده بود سنگر گرفتند و شاید به دقایقی انتقام حسین را گرفته و تانکی که به حسین شلیک کرده بود در آتش رزمندگان سوخت و افراد داخل آن به هلاکت رسیدند. باشهادت حسین دستگاه های مهندسی به اطراف تپه ۱۷۷ رسیده بودند و رزمندگان لشگرحضرت رسول و سیدالشهدا پشت خاکریزها استقرار پیدا کرده و مشغول دفع پاتک دشمن شدند. 🔷 راوی: جعفر طهماسبی @alvaresinchannel