eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
471 دنبال‌کننده
28هزار عکس
29.5هزار ویدیو
103 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شهید حسن باقری، معجزه انقلاب 🔺صحبت‌های قابل تأمل رهبر انقلاب درباره شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری) 🔺ما جوانان چقدر تلاش می‌کنیم مثل حسن باقری باشیم؟ @Afsaran_ir
💖بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم💖 سلامتی آقا امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزم سید علی خامنه ای و شفای بیماران و دفع بلا از مسلمین بخصوص شیعیان علی بن ابیطالب صلوات 🥀🍃اَلّلهُــمَّ صَـلِّ عَلـىٰ مُحَمَّــ♡ـد وَ آل مُحَـ♡ــمَّد وَ عَجِّــلْ فَرَجَهُـــم🍃🥀 🗓ذکر امروز یک شنبه صد مرتبه🍃یا ذالجلال والا اکرام🍃 ☀️۱۰ بهمن ۱۴۰۰ 🌙۲۷ جمادی الثانی ۱۴۴۳ 🎄۳۰ ژانویه ۲۰۲۲ صبح یک شنبه دلاوران عزیزم انجمن راویان دفاع مقدس بخیر و ختم به شهادت انشاالله 🌷 @anjomaneravian
🌷⛅️《دعای عصر غیبت》⛅️🌷 ✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود زراره مي گويد به عليه السلام عرض کردم قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟ حضرت فرمودند مداومت کن بر اين دعا 🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، 🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، 🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، 🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، 🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم 🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . 📚 اصول کافي،ج1،ص337 💎 دعای غریق 💎 ♡دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان♡ 🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅 🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺 🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅 《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌷انجمن راویان دفاع مقدس کاشان👇🇮🇷 @anjomaneravian
🤔 هــر سـؤالـی کـه ســؤال نیـست ‼️ گاهی خدا در قرآن سؤال میکنه که: بـلـکه بکـشـیـم 😓 بـلـکه کـنـیـم 🧐 بـلـکه 😴 مثه این آیات👇 گفتارتان را پنهان کنید یا آشکار، فرقی نمیکند، او به آنچه در سینه‌هاست آگاه است.آیا کسیکه موجودات را آفریده از حال آنها آگاه نیست؟ درحالیکه او باریک‌بین و آگاه است. مُلک۱۳-۱۴ @anjomaneravian
📚حدیث روز 🛑 هر كس خود را در جايگاه هاى تهمت قرار دهد، نبايد كسى را كه به او گمانِ بد مى‌برد سرزنش كند مَن وَضعَ نَفسَهُ مَواضِعَ التُّهمَةِ فلا يَلومَنَّ مَن أساءَ بهِ الظَّنَّ امیرالمومنین(ع) @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جذب جوان ها نباید به هر قیمتی باشد ..! ✖️‌‌توصیه رهبر انقلاب به مداحان: برای جذب جوانان نباید فلان آهنگ نامناسب را در شعر مدح یا مصیبت به کار برد. ۱۴۰۰/۱۱/۰۳ @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری: من به همه امامزادگان علاقه دارم حضرت علی ابن محمدالباقر(ع) که جای خود دارد. عمریست انوار جلی را دوست دارم اولاد زهرا و علی را دوست دارم بر هر امامزاده ارادت دارم اما جور دگر سلطانعلی را دوست دارم @anjomaneravian
🔴به یاد شهید حسن باقری 🔹اوج گرمای اهواز بود. بلند شد دریچه کولر اتاقش را بست و گفت: به یاد بسیجی‌هایی که زیر آفتاب داغ می‌جنگند... @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همچین دانشجوهایی داشتیم! جواب کوبنده شهید حسن باقری به استاد دانشگاه نامسلمون :)) @BisimchiMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️از لاک جیغ تا خدا❤️ به شهدا گفتم شما مردان غیرتمندی هستید و من خواهر شرعی شما هستم روی منم غیرتی شید یه کاری با قلب من بکنید که همه چیز من معجزه گونه عوض بشه @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امرور27جمادی روز شهادت❤️🌷 حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر علیه السلام است که ضمن عرض تسلیت خدمت اعضاء گروه نائب زیاره همهء عزیزان گروه در پیادروی از حسنارود تا حرم حضرت سلطانعلی بودیم. بخاطرموج جدید کرونا نگران بودیم و درگروه اطلاع رسانی نکردیم. @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻جمهوری اسلامی نیرومند است با معنویتش با فکرش با انسان های فداکارش... @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روح خارج از کالبد چه ادراکاتی دارد؟ ▪️این قسمت: به خدا می‌سپارمت ▫️تجربه‌گر : آقای بهروز عظیمی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: https://www.telewebion.com/episode/2566840 .┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ @anjomaneravian
✅شهید عزیز ✍رهبر انقلاب: هر چیزی که یاد شهید عزیز ما را برجسته کند، چشم‌نواز و دلنواز است. یاد او را اگرچه خداوند در اوج برجستگی قرار داد و بدین گونه پاداش دنیائی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هرکدام وظیفه‌ئی داریم @anjomaneravian
🔰پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود . تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند. ✍ خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم. احساس غریبی می کردم. درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم:« کارگر نمی خواهید؟» و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند. به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت:« اسمت چیه؟» گفتم:« قاسم» گفت:«چند سالته؟» گفتم:« سیزده سال» گفت:« مگه درس نمی خونی!؟» گفتم:« ول کردم.» گفت:« چرا؟!» گفتم:« پدرم قرض دارد.» وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد. منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود. گفتم:« آقا، تو رو خدا به من کار بدید.» اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت:« می تونی آجر بیاری؟» گفتم:« بله.» گفت:« روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی.» خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام. به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم. جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت:« این هم مزد این هفته ات.» حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم، همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم. شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم. عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم. پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم. سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم. نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم. صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم: «آقا، کارگر نمی خوای؟» همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند:« نه.» تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود. هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم. حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم. رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم. مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا. آن مرد با قدری تندی گفت:« چکار داری؟!» با صدای زار گفتم:« آقا، کارگر نمی خوای؟» آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت. چهره مرد عوض شد و گفت:« بیا بالا.» بعد یکی را صدا زد و گفت:« یک پرس غذا بیار.» چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند. به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم:« نه، ببخشید، من سیرم.» آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت:« پسرم، بخور.» غذا را تا ته خوردم. حاج محمد گفت:« از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.» برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد. پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند. 📚برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی @anjomaneravian
شهید علی محمد قدیرزاده اولین شهید انقلاب در کاشان.محل دفن پارک شهید قدیرزاده خیابان امام خمینی
شهید علی محمد قدیرزاده ششم فروردین 1312 در کاشان در خانواده ای زحمتکش و کشاورز به دنیا آمد .وی پس از شنیدن خبر دستگیری امام ، همراه با جمعی از کارگران تظاهرات می کنند و به خیابان می آیند و به طرف شهربانی حرکت می کنند .وی جلوی جمعیت با شعار یا مرگ یا خمینی حرکت می کرد ، با تیراندازی ماموران به طرف مردم یکی از گلوله های آنها به شکم و پلوی شهید قدیر زاده اصابت کرد و پس از ساعتی در بیمارستان اخوان کاشان به شهادت رسید. کاشان : شهید علی محمد قدیرزاده ،شهید قیام 15خرداد سال 1342 کاشان