🔻ادامه اعتصابات سراسری در فرانسه
🔹اعتصابات پالایشگاهها در فرانسه امروز (شنبه) نیز ادامه یافت و پیشبینی میشود تظاهرات بیشتری به دلیل افزایش سن بازنشستگی برگزار شد.
🔹ناآرامی فزاینده همراه با انباشت زباله در خیابان های پاریس، «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه را پس از اعتراضات موسوم به «جلیقه زردها» با بزرگترین اعتصابات از سال ۲۰۱۸ به این سو مواجه کرده است.
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
سوم فروردین اول رمضان خواهد بود
🔹عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری: روز پنج شنبه سوم فروردین اولین روز ماه مبارک رمضان در ایران و دیگر کشورهای منطقه خواهد بود.
اخبار فوری و مهم ۲۰۳۰👇🏻
→ https://eitaa.com/joinchat/878706719Cccb1c0eaf7
📍تغییر طرح جلد مجله اکونومیست پرفروش ترین مجله دنیا درباره نتانیاهو ظرف ۴سال...
سال ۲۰۱۹: بی بی شاه
سال ۲۰۲۳: آیا نتانیاهو اسرائیل را فرو خواهد پاشید؟
@anjomaneravian
یکی گفت: چه دنیای بدی
حتی شاخههای گل هم خار دارند
دیگری گفت : چه دنیای خوبی
حتی شاخههای پرخار هم گل دارند
عظمت در نگاه است !
نه در چیزی که مینگریم.
@anjomaneravian
🔴امسال پایان پاندمی کرونا است
🔹سازمان جهانی بهداشت مدعی شد که امسال پایان پاندمی ویروس کرونا در جهان خواهد بود.
@anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بهترین جمله سال را هم حضرت آقا فرمودن ❤️😊
#شنبه_های_پاریس
@anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 ذوالفقاری آبادان
بعداز عملیات
،
ادوات بجا مانده
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄ #کلیپ #ذوالفقاری #آبادان @defae_moghadas 🍂
🌷⛅️《دعای عصر غیبت》⛅️🌷
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
#خطر_واقعی_هلاکت_درآخرالزمان
#دعای_عصر_غیبت
زراره مي گويد به #امام_صادق عليه السلام عرض کردم قربانت گردم، اگر من زمان غيبت ولي عصر را درک کردم چه عملي انجام دهم؟
حضرت فرمودند مداومت کن بر اين دعا
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
📚 اصول کافي،ج1،ص337
💎 دعای غریق 💎
♡دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌷انجمن راویان دفاع مقدس کاشان👇🇮🇷
@anjomaneravian
❣ #تدبر_در_قرآن
📢 هر کجا دلت گرفت، هر جا کم آوردی، زود متوسل به نماز و معنویات شو که آرام آرام میشوی بسرعت.
🌴 سوره بقره 🌴
🕋 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ «153»
⚡️ترجمه:
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در برابر حوادث سخت زندگى،) از صبر و نماز كمك بگيريد، همانا خداوند با صابران است.
☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_یادمون بمونه امسال چی گذشت و چطور گذشت و
یادمون باشه مایی که الان سفره های هفت سین سال نو رو میچینیم ،
مدیون خیلیها هستیم که امسال کنار خانواده نیستن :((
...بخاطر عزت و افتخار و آزادی ما...
#شهیددانیال_رضازاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
✍پیام شهید مدافع حرم #بابک_نوری_هریس براے آنهایے کہ نمیدانند مدافعان حرم براے چہ رفتند ...
#پیشنهاد_دانلود
@Modafeaneharaam
💥خاطره ای تکان دهنده از استاد شفیعی کدکنی
نزدیکی های عید بود،
من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم،
صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم،
از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
(استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند و تعریف میکند...)
پدرم بود،
مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت:
آقا! خدا بزرگ است،
خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...
اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند،
نباید فکر کنند که ما........ 😔
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم،
100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.
آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛
10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.
اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس،
آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".
باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!
گفتم: این برای چیست؟
گفت: "از مرکز آمده است؛
در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛
برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام میگیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس،
آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم،
درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!
آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم...
گفتم: "چه شرطی؟"
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند،
گمان کردم شاید درست باشد...!!
ثواب ارسال این پست را به امواتتون هدیه کنید.