📝ما با ضدخدا سازش نداریم یک روز باید آرپی جی زد. یک روز باید جای آرپی جی را ساخت. یک روز باید با روشی دیگر، در جای دیگر مبارزه کرد. باید همیشه این در ذهن ما باشد. ما در چارچوپ انقلاب اسلامی قرار گرفته ایم. ما فریاد کشیده ایم و گفته ایم که ما خدارا می خواهیم، ما با ضد خدا سازش نداریم و دست از این شعار و این عقیده که اساس حرکت ما بوده نمی توانیم برداریم، ما باید همیشه برای مبارزه آماده باشیم و هیچ‌گاه نباید ناامید بشویم که دیگر مبارزه‌ای در کار نیست. مبارزه همیشه هست، ما نباید از مبارزه دور شویم چون ما خیلی دشمن داریم. ببینید چه قدر دشمن در گوشه و کنار دنیا برای مبارزه با ما خوابیده است❗️ مگر این‌ها می توانند دست از کفر و عنادشان بردارند⁉️ مگر این ها می توانند یک روز به ما بگویند که آسوده باشید ⁉️ مگر این ها می توانند یک روز ما را ببینند که در مملکت خودمان به مبارزین فلسطینی کمک کنیم تا علیه آمریکا و اسرائیل قیام کنند⁉️ هرگز❗️ این ها با ما مبارزه می کنند. باید همیشه در وجودمان، در خونمان ، در خانواده هایمان، در گفتارمان، در اعمالمان، در شغلمان در برنامه‌ریزی‌مان چهره مبارزه، مقاومت، ایثار و فداکاری باشد. 🖊#شهید_حاج_احمد_کاظمی 🕊#شهادت: ۱۳۸۴/۱۰/۱۹ . . #همرزم #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . 🌟اینجا‌ قرارگاه شهداست👇 🆔@hamrazm_mag

📝فصل‌جوانی 🌷اگر باشد قرار آخر بمیرم نمی‌خواهم که در بستر بمیرم خدایا کن 🕊شهادت را نصیبم که همچون اکبر و اصغر بمیرم همی خواهم که همچون شمع🕯 سوزان بریزم اشک و در اذر بمیرم همی خون را بریزم بهر دینم چو مرغان شکسته🕊 پر بمیرم همی خواهم برای حفظ دینم برای یاری رهبر بمیرم خمینی را زِ جان یاری نمایم برایش بی‌سر و پیکر بمیرم همی خواهم که در🌷 فصل‌جوانی میان جبهه و سنگر بمیرم خدایا کن 🕊شهادت را نصیبم که همچون عون و هم جعفر بمیرم ✍رزمنده قدرت‌الله شمس . . #همرزم #روز_جوان #دست_نوشته #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

📝مگرخون من رنگین‌تر❗️ 🌷ای جوانان جوانی خود را در جنگ با نفس و جنگ با دشمنان خدا و رسولش صرف کنید که این جوانی برایتان باقی نخواهد ماند. 🌷 ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر امام حسین(ع) با هدف شهید شد❗️ 🌷 به درستی که اسلام با ریختن همین خون های جوانان آبیاری شده و دیدیم که ریختن این خون‌ها چگونه مسلمین را از زیر یوغ استعمار و استثمار نجات داد 🌷 مگر خون من از خون علی اکبر و قاسم امام حسن(ع) و علی اصغر امام حسین(ع) و جوان هایی که در راه انقلاب و اسلام کشته می شوند رنگین تر است که آن‌ها در راه احیای اسلام و قرآن و دفاع از مملکت اسلام فدا شوند و ما بنشینیم و راه آن‌ها را ادامه ندهیم⁉️ ✍گزیده وصیت‌نامه‌ رزمنده اللّه‌یار اکبری، گردان یونس‌(علیه‌السلام)، لشکر ۱۴ امام‌حسین(علیه‌السلام) . . #همرزم #روز_جوان #وصیت‌_نامه #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

|•🕊🌷🕊•| 🌷قبل از تحویل سال نو ۱۳۶۵ بود. فرمانده دسته آمد و گفت: همزمان با تحویل سال‌نو می رویم به طرف خاکریزها و به طرف دشمن حمله می‌کنیم. 🌷چون این فرد بزرگ‌ترین فرد از لحاظ سنی بود همان شب تصمیم گرفتیم که فردا برای عید دیدنی به دیدار ایشان برویم ولی قبل از این‌که ما به دیدارشان برویم ایشان به دیدار خدا رفت و در روز عید🕊 شهید شد. ✍راوی: احمد دریانی ✍پ.ن: هفت سینی که به جای سکه، سماق و سرکه←سرنیزه، سلاح،سنگر،سمبه و سقوط صدام در خود داشت. 🌷 هر «سین» که روی سفره گذاشته می‌شد نشانی از جنگ را با خود به همراه داشت. برخی گردان‌ها برای تکمیل هفت سینشان مین سوسکی، مین سبدی و سیم تله انفجاری می‌گذاشتند، آنها هر روز با تمام این «سین»ها زندگی می‌کردند. 🌷 «سین»هایی که پلی بود برای رسیدن به «شین» شهادت🕊. 🌷سفرهایی هم وجود نداشت و رزمندگان با انداختن چفیه و تکه پارچه‌های تمام وسایل را روی آن می‌گذاشتند و تلاش می‌کردند به هر نحو ممکن مراسم نوروز را در جبهه اجرا کنند. 🌷 سفره‌های ساده و بدون ادعای نوروز رزمندگان، مملو از عشق، اخلاص و ایثار بود و همگی از این سفره سیراب می‌شدند و در ذهن رزمندگان بسیاری ماندگار شده است. . . #همرزم #خاطره #عید_نوروز #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . @anjomaneravian

🤲مناجات او با خدا 📝خدایا این عشق توست که مرا گیج کرده و اگر در نماز چیزی طلب نمی کنم به دلیل این است که با تو سخن می‌گویم و در عشق تو هستم. 🍃خدایا 🤲همه بسوی تو شتافتند و همه با علم و جان خود در راه تو زحمت کشیدند و خدایا🤲 من که علم ندارم و این جانم که از توست فدای تو. با دو آنقدر این جسم و جان را بجای نداشتن علم به این کوه و آن کوه و سرما و گرما می‌زنم تا شاید حق دین اسلام را ادا کنم. چون‌که علم ندارم، می‌کنم با جسم جنگ. 🍃 خدایا 🤲در زندگی هر چه به بر سر آن رفتم شیرین بود اما وقتی بیاد تو افتادم آن برایم زهر و تلخ بود.خدایا اگرمسئولیتی قبول کردم از ترس تو بود و اگر هدفی را دنبال کردم از عشق تو بود و اگر شکنجه‌ای دیدم شیرینی او در عشق تو بود. 🍃خدایا 🤲چه شیرین است آن آوای نیمه شب با تو سخن گفتن. عشق تو بود که از صدها دلبر و صدهاعسل شیرین‌تر. 🍃خدايا 🤲گفتن العفو العفو از من و جواب لبيك از تو که مثل پروانه‌ای بدور شمع چرخیدن و سوختن است. 🍃خدایا 🤲تو میدانی ما در راه تو هستیم و اگر کاری بر خلاف اسلام کردیم از روی نادانی و عدم آگاهی بوده است. 🍃خدایا 🤲جہاد با کفر عشق با تو است. خدایا نکند این نمازها و عبادت‌ها ما را متکبر سازد و ما را خفه کند. همسرم صبور باش و مبادا که چهره ات را در هم کشی که دشمن خوشحال شود وهم چون کوه استوار و لبخند بزن چنان‌که دشمن را به زمین زند و هوس مبارزه با اسلام نکند و مبادا که دوستان دشمن شوند و تو را ضعیف کنند. ✍ گزیده از وصیت نامه سردار شهید حسین دهقانی پوده 🕊شهادت:۱۳۶۲/۰۱/۱۰ #همرزم #سالروز_شهادت 🌟اینجا‌منزلگاه‌عشق‌است👇 🆔@hamrazm_mag

#رزمایش_تولیدات سبک زندگی شهدایی🕊 🌷شهیدی که به خاطر گرفتن غرور ، موتور سواری 🏍را کنار گذاشت. 🍃حسین موتور می‌راند و من پشت سرش نشسته بودم. ناگهان وسط «تپه‌های ذلیجان» ایستاد.😐 پرسیدم: چی شد❗️چرا ایستادی⁉️ از موتور🏍 پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن. 🍃گفتم: چرا⁉️ گفت: احساس می‌کنم دچار غرور شده‌ام. 🍃تعجب کردم، وسط دشت و تپه‌های ذلیجان، جایی که کسی ما را نمی‌دید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود😢⁉️ 🍃وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره می‌کرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری 🏍خودم لذت بردم. 🍃معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور🏍 شده‌ایم. تا مدت‌ها سوار موتور 🏍نمی‌شد ... #شهید_غلامحسین_خزاعی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #همرزم #سیره_شهدا #صدای_شهدا_باشیم @anjomaneravian

#رزمایش_تولیدات سبک زندگی شهدایی🕊 👈نماز جماعت در عروسی 🍃 شب عروسیمان گفت «بیا نماز جماعت...» گفتم: «نه، الان درست نیست، آخه مردم چی می‌گن.» گفت: «چی می‌خوان بگن» گفتم "می‌خندن به ما"☹️ گفت:«به این چیزا اصلاً اهمیت نده.» 🍃بلند شد نماز بخواند. دید همه نشسته‌اند و کسی از جا بلند نمی‌شود. از همه مهمان‌ها خواست که آماده شوند برای نماز جماعت. همه هاج و واج به هم نگاه می‌کردند. 🍃نماز جماعت در مجلس عروسی عجیب بود.😳 سابقه نداشت. کم‌کم همه آماده نماز شدند. گفتند «به شرط این‌که خود داماد امام جماعت بشه.»😁 با اصرار همه، نماز جماعت را به امامت سید مسعود خواندیم؛ نمازی که هیچ وقت از حافظه‌مان پاک نمی‌شود. 🌷#شهید_سید_مسعود_طاهری ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #همرزم #سیره_شهدا #صدای_شهدا_باشیم @anjomaneravian

#رزمایش_تولیدات ویدئویی شهدایی🕊 🎬مرگ دست خداست❗️ 🎞گزیده بیانات 🕊شهید‌حسن‌باقری( غلام‌حسین‌افشردی) . . #همرزم #صدای_شهدا_باشیم #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . @anjomaneravian

📝رهبر عزیزتان را یاری کنید 🍃آری، هر آنچه دارم فدای جوانان عزیزم. عزیزانم، و ای جوانان وارسته وطن، من فقط به عشق شما و حفظ اسلام شما دردها و زخم‌هایم را تحمل می کنم و طاقت می‌آورم هر آنچه سختی است در این عالم، دستان خسته و ناتوان پدرتان را با اطاعت از خداوند مهربان یاری بخشید و مرحمی بر زخم‌های فرو رفته در پیکر جانم. 🍃رهبر عزیزتان را یاری نمایید، گوش به فرمان او باشید و خدا را فراموش نکنید، نماز اول وقت را رها نکنید. وقت رها شدن روحم از زندان تنم بزودی فرا می رسد و شما را به خدا می سپارم و به سوی تمام هستیم پرواز🕊 می کنم. 🌷گذری بر زندگی شهید🕊؛ «سید مجتبی هاشمی» نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران، فرمانده گروه فداییان اسلام در طول جنگ ایران و عراق و به همراه مصطفی چمران تنها فرمانده جنگ‌های نامنظم در ایران بود. کسی که در ۱۳ ابان ۱۳۱۹ در محله شاپور به دنیا آمد و در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۴ در خیابان وحدت اسلامی (شاپور سابق)، تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق مورد سوء قصد قرار گرفت و به شهادت رسید. 🌷مزار شهید🕊: بهشت زهرا تهران . . #همرزم #وصیت‌_نامه #سالگرد_شهادت #انتشار_برای_اولین_بار #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . . @anjomaneravian

🥀جبهه‌ها حال و هوای دیگری داشت. روزها قبل از آغاز ماه محرم رزمندگان آماده‌ی عزا می‌شدند. حسینیه‌های گردان را سیاه پوش می‌کردند. علم و پرچم‌ها را در محوطه‌ی پادگان نصب می‌کردند. 🏴محرم اوج عشق‌بازی🖤 رزمندگان بود. آن‌ها به صحنه‌ای آمده بودند تا از اسلامی دفاع کنند که ۱۴ قرن پیش امام‌ حسین(ع) و یارانش در کربلا جان خود را برای آن فدا کردند. 🏴 سال‌های جنگ، روز عاشورا و مناطق عملیاتی جنوب، غرب و شمالغرب کربلا بود. 🏴شب‌های دهه اول محرم، حسینیه‌های گردان، لشکر و پادگان غلغله‌ای بود. بعد از نماز مغرب و عشا مراسم‌ها شروع می‌شد و تا نیمه‌های شب عاشقانه🖤 بر سر و سینه می‌زدند و اشک می‌ریختند. 🏴فرمانده و سرباز هم فرقی نداشتند. در مجلس عزای امام حسین(ع) همه‌ی عاشقان شهادت 🕊با پای برهنه در محوطه‌ی گردان عزاداری می‌کردند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ #همرزم #لبیک_یاحسین #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . .https://eitaa.com/anjomaneravian

#رزمایش_تولیدات ویدئویی شهدا🕊 🎬خدایا‌به‌ما‌طول‌عمر‌بده 🥀می گفت: همیشه بعد از نماز حاج حسین بصیر دعا🤲 می کرد خدایا مارا به شهدا🕊 برسان. طلب شهادت🕊 می کرد❗️ می گفت: یک بار دیدم حاجی دعا خدایا به ما طول عمر بده ❗️ گفتم: حاجی قصه این دعا چی بود ⁉️ گفت: ....😭 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ #همرزم https://eitaa.com/anjomaneravian

#رزمایش_تولیدات سبک زندگی شهدا🕊 🍃ماجرای عجیبی بود😢 یک روز صبح فرمانده دلاور یکی از گردان های لشگر از خواب بیدار می شود به شدت شروع به گریه می‌کند و بدنش می‌لزرد❗️ 📝 قلم و کاغذ بیاورید ‼️ بچه ها از او می پرسند چه شده⁉️ 🍃می‌گوید: کاغذ📝 بیاورید و شروع می‌کند به نوشتن ... ساعتی بعد میگوید: «آقا‌امام‌زمان(عجل‌الله) را در عالم رویا دیدم آقا یک لیست به من داد که در آن دویست و ده اسم بود فرمودند این اسامی همگی شهید🕊 می شوند.» ✍او هر چه به یادش آمد نوشت ... 🍃در این لیست📝 نام و شماره پلاک نوشته شده بود این فرمانده هر چه فکر می کند ۳۲ اسم را بیشتر به خاطر نمی آورد. بعد آن ها را دسته بندی می کند ، 🕊گردان شهادت ۱ ،🕊گردان شهادت ۲ ، 🕊گردان شهادت ۳... 🍂اوایل پاییز سال ۱۳۶۲ بود که این لیست📝 درست شد برخی که در این قضیه تردید داشتند شروع کردند به پیگیری و تطبیق نام ها با پلاک افراد ... 🍃همه شاهد بودند که مشخصات دقیق و درست بود برخی بچه های قزوین بودند عده ای از کرج ...🕊 🌷و هر کدام یکی پس از دیگری به شهادت🕊 رسیدند ... منبع: کتاب وصال (چهل روایت از دلدادگی شهدا به امام‌زمان (عجل‌الله) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ #همرزم #امام_زمان #مجله_مجازی_دفاع_مقدس . .https://eitaa.com/anjomaneravian/44448